مقایسه چهار سدان لوکس مطرح جهان


مقایسه چهار سدان لوکس مطرح جهان1car/ در بین هواداران تمامی برندها، در سگمنت سدان‌های لوکس سایز متوسط، بی‌ام‌و سری سه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و بسیاری معتقد به فرمانروایی این باواریایی در این سگمنت هستند. اما هر نسل از این خودرو هرگاه در میدان‌ها حاضر می‌شود، رقیب قدری به نام مرسدس سی کلاس را در کنار خود می‌بیند که پابه‌پایش گردوخاک به پا می‌کند و شکست دادنش، شایستگی بالایی را نیازمند است. اما این بار این دو خودرو، دو مدعی پرتوان را در مقابل خود می‌بینند: لکسس IS که در نسل‌های پیاپی خود به‌سرعت تکامل یافته و اکنون با بهره‌گیری از یک موتور توربو در زیر کاپوتش، دیگر حرفی برای گفتن باقی نگذاشته است، همچنین جگوار XE که از شخصیت یک خوش‌تیپ باوقار برخوردار است و پشتش به عزم همه‌جانبهٔ جگوار برای رقابت با رقبا گرم است. پس اینک با ورود یک سامورایی خشن و یک دوک شیک‌پوش به گود رقابت باواریایی‌ها و اشتوتگارتی‌ها، شاهد یک جنگ تمام‌عیار در این سگمنت خواهیم بود. البته که افسوس می‌خوریم بابت غیاب یکی از اسطوره‌های این سگمنت یعنی آئودی A4. ضمناً توجه کنید که تمامی قیمت‌ها مربوط به بازار استرالیا می‌باشند.
ارزش
قبل از انتخاب هرگونه آپشنی، این لکسس IS 200t F-Sport است که باقیمت پایه 65,500 دلاری به‌عنوان ارزان‌ترین خودروی گروه پا به میدان می‌گذارد؛ با ظاهری به بلوغ رسیده که در طراحی آن نشانه‌های بسیاری از اصالت هرچند کوتاه لکسس، دیده می‌شود. مدعی بعدی جگوار XE 25t R-Sport با کت‌وشلوار مشکی و ظاهری اتوکشیده و باقیمت پایه 68,900 دلار است. اما نماینده‌ای که احترامش در بین تمامی هواداران خودروها محفوظ است، باقیمت و رنگی مشابه جگوار وارد گود شده است. گویا این رنگ در ترکیب با سپر و دیفیوزر عقب، بهترین لباسی است که یک C250 می‌تواند بپوشد. آخرین رقیب هم بی‌ام‌و 330i است که با ظاهری نسبتاً ساده و رنگ سفید وارد میدان نبرد شده است تا درنهایت سادگی در کیت‌ها و اجزا و رنگ بدنه، تجربه و موفقیت‌های چهارسالهٔ خود را به رخ رقبا بکشد. گویا این لباس ساده برای این بی‌ام‌و 69,900 دلاری، چندان مناسب این مهمانی نیست و آن را بیش‌ازحد ساده جلوه می‌دهد؛ هرچند هنوز هم اوج جسارت و اصالت را می‌توان در ظاهرش حتی بیشتر از رقبا احساس کرد.

آپشن‌هایی که به‌طور مشترک در هر چهار خودرو استفاده‌شده‌اند، عبارت‌اند از: ناوبری ماهواره‌ای، دوربین و سنسور عقب، اتصالات بلوتوث و USB و AUX، ورود و خروج بدون کلید، استارت دکمه‌ای، برف‌پاک‌کن و چراغ‌های جلوی خودکار و همچنین LED های روشنایی در روز.

همچنین هر چهار خودرو دارای یک بستهٔ کاهش تصادفات (AEB)، هشدار نقاط کور و هشدار خروج از خط هستند. هدایت راداری کروز کنترل تنها برای مرسدس و لکسس به‌صورت استاندارد وجود دارد و در جگوار دارای هزینهٔ 1750 دلاری و در بی‌ام‌و بخشی از یک بستهٔ ایمنی 1880 دلاری است.

اما رقیب انگلیسی فاقد دو پارامتر قابل‌توجه است؛ مواردی که رقبایش آن را به رُخش می‌کشند. یکی سیستم پخش دیجیتال رادیو (DAB+) که برای جگوار یک گزینهٔ 540 دلاری است، و دیگری نیز صندلی‌های چرم. (جگوار در این مدل از یک پوشش مصنوعی به نام Luxtec که دارای منافذ ریز است استفاده کرده است.) اما برای جبران، یکی از تنها دو خودرویی است که دارای سیستم پارک کمکی (دیگری بنز) و همچنین ستون فرمان الکتریکی (دیگری لکسس) است.

اگر بخواهیم تک‌تک تفاوت‌ها در تجهیزات را مقایسه کنیم، باید در این رابطه یک رمان ارائه دهیم؛ اما در اینجا به برخی از بارزترین و جالب‌ترین تفاوت‌ها اشاره می‌کنیم: تنها مدعی که در اینجا یک HEAD UP DISPLAY استاندارد ارائه می‌دهد، باوجوداینکه سه تا چهار سال قدیمی‌تر از رقباست، بی‌ام‌و است. این مورد در جگوار و مرسدس بنز به‌صورت آپشن است و در لکسس IS اصلاً در دسترس نیست. همچنین لکسس تنها مدعی است که تهویه و گرم‌کن برای صندلی‌هایش قرار داده و نیز، مرسدس بنز تنها خودرویی است که درب صندوق برقی ارائه می‌دهد؛ البته این مورد در جگوار نیز به‌صورت آپشن ارائه می‌شود.

به‌طورکلی شما برای خرید این خودروها، قبل از پرداخت پول، با لیست‌های بلندی از انواع آپشن‌ها طرف خواهید شد. جگوار به مشتری‌های خود، 44 گزینه ارائه می‌دهد، کمی جلوتر از بی‌ام‌و با 40 گزینه، در مرسدس فقط 14 گزینه بیشتر از آنچه که داراست، می‌توانید انتخاب کنید و در آخر لکسس تنها با 2 گزینه از جیب شما استقبال خواهد کرد! البته این دو گزینه، درواقع دو بسته است که مثلاً یک بستهٔ آن که امکانات نرم-افزاری است، طیف وسیعی از آپشن‌ها را شامل می‌شود.

لکسس IS 200t F-Sport ما در این آزمایش، دارای بستهٔ شمارهٔ 2 به ارزش 6000 دلار است؛ که در این بسته، سیستم صوتی مارک لووینسون با 15 بلندگو و یک ساب، سانروف، نوربالای اتوماتیک و یک سیستم هشدار خروج از خط ارائه می‌دهد. در کل این لکسس ما 71,500 دلار ارزش دارد. باید اشاره کرد که این لکسس، پس از انتخاب آپشن‌ها نیز، ارزان‌ترین خودروی گروه است با برخی امکانات منحصربه‌فرد.

خودروی بعدی بی‌ام‌و 330i است که در اینجا تنها یک سانروف 2245 دلاری فراتر از امکانات مدل پایه‌اش دارد. این خودرو نیز برچسب قیمت 72,145 دلاری روی پیشانی‌اش می‌خورد.

می‌رویم سراغ مرسدس بنز C250. این مدعی در این تست با سیستم تعلیق Airmatic Agility Suspension به ارزش 1915 دلار، سانروف و هدآپ‌دیسپلی به ارزش 3454 دلار، سیستم سرگرمی COMAND با صفحه نمایش بهتر و همچنین سیستم صوتی برمستر جمعاً به ارزش 2300 دلار حضور یافته تا بیش از دیگر رقبا، توجه ما را به خود جلب کند. در کل بدون در نظر گرفتن رنگ متالیک Cavansite، این خودرو 77,386 دلار می‌ارزد.

اما در اینجا بیشترین قیمت را آقای خاص، جگوار XE 25t R-Sport، به خود اختصاص می‌دهد؛ با چرم اسپرت سوراخ‌سوراخ روکش شده بر روی صندلی‌ها به قیمت 2160 دلار، روکش فیبر کربن به ارزش 2150 دلار (که به تعبیر آزمایشگر مسخره و بیهوده است)، چهار حلقه رینگ 19 اینچی سیاه‌وسفید درخشنده به ارزش 1800 دلار، به همراه سانروف 1800 دلاری و سیستم هدآپ‌دیسپلی 1770 دلاری، سیستم کمک پارک پیشرفته به قیمت 1580 دلار، درب صندوق برقی 850 دلاری و در آخر، شیشهٔ مادون‌قرمز انعکاسی با برچسب قیمتی 500 دلار. و مجموعاً برای این خودرو 80,420 دلارِ خاک خورده پرداخت شده است.

در اینجا باید به این مورد اشاره کرد که بی‌ام‌و، با امکانات استانداردی نظیر هدآپ‌دیسپلی (HUD)، کمک‌فنرها و دامپرهای فعال و صفحه نمایش استاندارد بزرگ‌تر، ساخته شده است که مطمئناً این استانداردسازی بی‌ام‌و در امکاناتش، که بسیار فراتر از رقباست، باوجود 3 تا 4 سال سن بیشتر از رقبا، تعجب شمارا نیز همچون افراد این گروه آزمایش برمی‌انگیزد. و ثابت می‌کند که نباید آن را به‌عنوان یک خودروی کم آپشن گران‌قیمت در نظر گرفت.
طراحی کابین
می‌رویم سراغ کابین‌ها؛ جایی که حریف اشتوتگارتی در آن برای رقبا رجز می‌خواند و نفس‌کش می‌طلبد.

اینکه مرسدس بنز استانداردی جدید در این محدوده قیمتی در کابین خود ایجاد کرده است، با نشستن در کابین C کلاس و گشاد ماندن چشم‌ها، بی‌هیچ سند و مدرکی، در اعماق عقل و قلب انسان پذیرفته می‌شود و فرو می‌رود. هرچند که استفاده عمده از پلاستیک سیاه‌وسفید براق در ساختار این کابین جای طرفداری ندارد، اما اجماع نظر جمع در مورد این کابین، یک کابین کلاسیک معاصر همراه با مواد تزئینی شگفت‌انگیز است. شاخصه‌های منحصربه‌فرد این کابین کم نیستند. شما با لمس هر قسمت از داشبورد، به بی‌رقیب بودن آن پی می‌برید. استفاده از آلومینیوم و یا آبکاری‌هایی که در این کابین با آلومینیوم صورت گرفته برای یک کلاس بالاتر است. این کابین همچنین شاخصه‌های ارگونومیک بالایی نیز دارد؛ همچون پیچ دوار شماره‌گیری از طریق سیستم ناوبری و یا وجود دکمه‌های تنظیم صندلی بر روی در که در اکثر مرسدس‌ها مشاهده می‌شود. سیستم صوتی برمستر هم، که قبلاً ذکر شد که به‌صورت آپشن در این خودرو وجود دارد، حرفی برای گفتن باقی نمی‌گذارد.

تجربهٔ استفاده از سیستم کاربری و سرگرمی اما در این کابین می‌تواند گیج‌کننده باشد. همانند بی‌ام‌و و لکسس، شما روی تونل بین دو صندلی، محل قرارگیری گیربکس، یک پیچ دوار در اختیار دارید تا از طریق آن بتوانید به منوهای صفحهٔ مقابلتان دسترسی پیدا کنید.

در مقام مقایسه و رقابت، طرح کلی کابین قلدر باواریایی، کمی قدیمی به نظر می‌رسد. اما صفحه نمایش 8.8 اینچی آن، با ناویگیشن و منوی بسیار حرفه‌ای و همچنین، هدآپ‌دیسپلی استاندارد جدید در این کابین، که تمام رقبا در این زمینه‌ها در پس اسطورهٔ باواریایی قرار می‌گیرند، به‌سرعت نظر عجولانهٔ یکی از آزمایش‌کنندگان مبنی بر اتمام تاریخ انقضای این کابین را تغییر داده و او را سر جایش می‌نشاند! ارگونومی این کابین نیز، به‌رسم اغلب کابین‌های بی‌ام‌و کم‌نظیر است. از نظر نوع مواد داشبورد، باید گفت که آن را حتی سخت‌تر از پلاستیک لگو ساخته‌اند؛ هرچند که بسیار بادوام بوده و درصورتی‌که آن را انتخاب کنید، پابه‌پا


ویدیو مرتبط :
معرفی و مقایسه دو خودروی سوپر لوکس جهان