سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



معرفي کتاب/ نگاهي به رمان «جايي که خيابان‌ها نام داشت»


فارس/ حيات، دختر نوجوان فلسطيني با همراهي دوست مسيحي‌اش خطري بزرگ را به جان مي‌خرد و از اردوگاه آوارگان وارد منطقه ورود ممنوع در سرزمين مادري‌اش مي‌شود تا به تنها آرزوي مادربزرگ پيرش که سال‌هاي دور از خانه و زمين‌هاي کشاورزي‌اش رانده شده جامه عمل بپوشاند.

«رنده عبدالفتاح» در ميان مخاطبان نشر آرما نامي آشنا است آن هم به واسطه کتاب معروف «بهم مياد» که در سال‌هاي گذشته از اين ناشر در بازار کتاب منتشر شده بود. اکنون دوباره کتاب ديگري از اين نويسنده از سوي نشر آرما راهي بازار کتاب ايران شده که اين بار موضوع آن به سرزمين‌هاي اشغالي دلالت دارد.

«جايي که خيابان‌ها نام داشت» روايتي داستاني که در قالب يک قصه ماجراجويي کودکانه است ظلمي که بر ملت مظلوم فلسطين رفته را به تصوير کشيده است. حيات، دختر نوجوان فلسطيني با همراهي دوست مسيحي‌اش سامي در اقدامي متهورانه خطري بزرگ را به جان مي‌خرد و از اردوگاه آوارگان وارد منطقه ورود ممنوع در سرزمين مادري‌اش مي‌شود تا به تنها آرزوي مادربزرگ پيرش که سال‌هاي دور از خانه و زمين‌هاي کشاورزي‌اش رانده شده جامه عمل بپوشاند.

نويسنده نشان مي‌دهد که اگر بگير و ببندهاي در سرزمين‌هاي اشغالي در اوج قرار دارد اما اين رفتارهاي ددمنشانه عوامل رژيم صهيونيستي نمي‌تواند مانع از جريان پيدا کردن زندگي در دل‌ها و رفتار ملت تحت ستم فلسطين داشته باشد. «حيات»، دختري که شخصيت اصلي داستان است و ماجراها از نگاه او روايت مي‌شود به مسائلي توجه مي‌کند که تنها از زاويه ديد يک نوجوان قابل رويت است و شايد براي دنياي بزرگترها بي معني باشد و اين جزئي‌نگري بر جذابيت‌هاي داستان مي‌افزايد.

همه اينها باعث مي‌شود تا روح دختر نوجوان فلسطيني آنقدر بزرگ شود که درک کند «اين همه با اينکه مي‌تواند عذاب‌آور باشد مي‌تواند اميدبخش و شفابخش نيز باشد»، با اينکه مي‌داند در زنداني بزرگ که دور تا دور آن ديوار کشيده شده زندگي مي‌کند مي‌داند بايد «براي چيزي بيش از بقا و زنده ماندن تلاش کند»، او اکنون اميد دارد و مي‌داند که دنيا روزي خواهد فهميد آنها تنها خواسته‌اند همچون ملتي آزاد زندگي کنند. ملتي که صاحب کرامت و هدف است.

«من قدس را از دست دادم حيات. غم و اندوه به گلويم چنگ انداخته. همه‌اش روستا و خانه‌ام که از سنگ آهک ساخته شده بود جلو چشمم است. همه‌اش راديويي را که پدربزرگت از بازار قديمي شهر خريد مي‌بينم. راديو را توي آشپزخانه گذاشته بودم. پنجره‌هاي قوس‌داري که رو به تپه‌ها باز مي‌شد جلوي چشمم است. هر پنجره چارچوبي سنگي داشت. مي‌توانم بوي درخت‌هاي ياس و بادام و باغم را حس کنم و درختان زيتوني را که ميوه‌اش چيده شده به ياد بياورم... شش مايل بيشتر با قدس فاصله ندارم ولي نمي‌توانم به آنجا بروم. هيچ‌وقت مکاني را که توي آن به دنيا آمدم و خانه‌اي را که با لباس عروس وارد شدم نخواهم ديد. درختان زيتونم حيات! چقدر دلم برايشان تنگ شده! اطراف خانه‌ام يازده درخت بود. اگر خانه را ببيني عاشقش مي‌شوي...»

اين رمان 264 صفحه‌اي که رنده عبدالفتاح آن را نوشته و مجتبي ساقيني آن را نوشته با قيمت 11 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان به آن است.


ویدیو مرتبط :
نقد رمان " آه با شین" در برنامه نقد کتاب شبکه 4