سلامت


2 دقیقه پیش

لیپوماتیک

لیپوماتیک به عنوان یک روش مناسب برای لاغری موضعی شکم، پهلو، ران و اطراف ران ، ناحیه پشت، غبغب و بازو شناخته می شود ، لیپوماتیک در واقع یک دستگاه قدرتمند و هوشمند است که ...
2 دقیقه پیش

با شجاعت پایان همکاری منفعلانه نظام پزشکی با وزارت بهداشت را اعلام کنید

سلامت نیوز:رییس نظام پزشکی‌ مازندران با ارسال نامه ای به علیرضا زالی رئیس کل نظام پزشکی طرح تحول سلامت را همانند طرح مسکن مهر و پرداخت یارانه عمومی دانست و با تاکید بر ...



نهادها مداخله نکنند اتفاق بدتری می‌افتد


سلامت نیوز: بحث‌ها درباره «کارتن خوابی» و «اعتیاد» از آن زمان بالا گرفت که پارک «شوش» یک پله بالاتر از همه پارک‌ها صدر نشین اخبار تلخ رسانه‌ها شد، زمانی‌که مشکلات محله شوش از «اعتیاد» و «کارتن خوابی» پیشی گرفت و به معضلات جدیدتر همچون «خرید و فروش نوزادان» و «تن فروشی زنان معتادی که سالی یک‌بار نوزادی مبتلا به ایدز و انواع و اقسام بیماری‌ها به دنیا می‌آورند»، پیوند خورد. پیش از آن هم البته برخی انتقادات و صداهای اعتراض آمیزی، «خاک سفید»، «هرندی»، «دروازه غار» و خیابان‌های منتهی به «شوش» را در فهرست آسیب‌های اجتماعی قرار داده بود، اما تا همین چند ماه پیش کسی نمی‌دانست که مشکلات یک محله ناامن بیشتر ازاعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر است، حالا همان صداهای اعتراض‌آمیز به گلایه‌های تند کسانی تبدیل شده که از همین محله‌های نا امن، خبرهای تأسف آورتر بیرون می‌دهند؛ خبرهای تهوع‌آوری ازشیوع «اسهال خونی در کارتن خواب‌های هرندی» تا «گدایی با کودکی که سه روز از فوتش گذشته است»... با این حال همچنان معلوم نیست چه کسی متولی واقعی همه این نابسامانی‌های تلخ اجتماعی است.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران در ادامه نوشت: قانون، وظیفه جمع‌آوری را به نیروی انتظامی، ساماندهی را به شهرداری و غربالگری را به سازمان بهزیستی واگذار کرده، اما همچنان برای ساماندهی آسیب‌های اجتماعی نگرانی‌های زیادی وجود دارد. به گفته برخی کارشناسان، سازمان‌های ورود‌کننده از یک جایی به بعد موضوع را لاینحل به حال خود رها می‌کنند و به گفته برخی دیگر، سازمانی که وظیفه حل نهایی این معضلات را برعهده دارد از نظر بودجه و اعتبار در مضیقه است. البته برخی کارشناسان همچون فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران هم معتقدند برخی نهادها همچون شهرداری تهران که حالا بیش از دیگر نهادها در صف ساماندهی آسیب‌های اجتماعی کلانشهر تهران ایستاده، عجولانه و فاقد مشارکت‌های مردمی عمل می‌کند و همین مسأله، حرکت‌های خودجوش مردم برای سالم‌سازی شخصی محله‌ها را به‌دنبال داشته است. اینکه چه کسی متولی اصلی ساماندهی آسیب‌های اجتماعی است و نقش نهادهای مردمی در این ساماندهی‌ها چقدر است، موضوع گفت‌و‌گوی ما با لیلا ارشد، مددکار اجتماعی و مدیر عامل مرکز نگهداری زنان آسیب‌دیده اعتیاد است، کسی که سال‌ها در نقش یک کارشناس در یک سازمان مردم نهاد از نزدیک در دل ماجراهای پیچیده آسیب‌ها قرار داشته است.

ساماندهی آسیب‌های اجتماعی هم‌اکنون برعهده چه سازمانی است؟ به نظر می‌رسد در این زمینه هر نهادی به فراخور اتفاقی که رسانه‌ای می‌شود وارد میدان شده و بعد از خوابیدن سر و صداها هم دوباره روز از نو روزی از نو...تجربه به من نشان داده است که مسائل اجتماعی با یک سازمان یا گروهی خاص که مسئولیت نه چندان زیاد و همه جانبه‌ای ندارد، قابل حل نیست، چون ما درباره پدیده‌هایی صحبت می‌کنیم که پیچیده، متغیر و وسیع هستند وهرچند وقت یک بار باید بازنگری شده و درباره آنها دوباره تصمیم‌سازی شود. هم‌اکنون وزارت رفاه در این زمینه مسئولیت‌هایی دارد، اما تا زمانی‌که دیگر سازمان‌ها در کنار هم قرار نگیرند، نمی‌توانیم به نتایج دلخواه و مورد نظر برسیم چون حساسیت کار بالاست.

این حساسیت باعث نمی‌شود سازمان‌هایی که به نوعی متولی شناخته می‌شوند، از خودشان سلب مسئولیت کنند؟در جلساتی وظایف و مسئولیت‌های نهادهای مربوطه مشخص و تقسیم می‌شود، به‌هرحال هر سازمانی که مسئولیت دارد، سعی می‌کند مداخلات خود را کاهش داده یا محدود کند، چون بالاخره این نگرانی وجود دارد که آن عملکرد یا اقدام یا حتی خود آن سازمان به چالش کشیده شود، پس نیازمند یک کارجمعی هستیم و باید وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی، شهرداری، نیروی انتظامی و سازمان‌های مردم نهاد در کنار هم قرار گیرند. در هر صورت بخشی از امکانات فیزیکی شهر در اختیار شهرداری است و ما نیازمند مداخله این سازمان هستیم، از طرفی بخشی از سیاستگذاری‌ها و قوانین برای سازمان دیگر مسئولیت ایجاد می‌کند که بدون حضور آن سازمان نمی‌توان کاری از پیش برد. همین‌طور امکانات مالی و بودجه‌ای که مسئولیت سازمان دیگری است، به اعتقاد من تا وقتی همه این سازمان‌ها همسو نباشند، اتفاق ویژه‌ای در این حوزه نخواهد افتاد.

پس تا الان این همسویی وجود نداشته است؟خب در این مدت با توجه به اتفاق‌هایی که در محله هرندی افتاد، می‌توان گفت چند سازمان به‌دنبال هم ورود کردند، از قبل هم قوه قضائیه و ستاد مبارزه با مواد مخدر هراز گاهی اقداماتی انجام داده بودند، اما باز هم تأکید می‌کنم تا زمانی‌که اقدامات همه جانبه انجام نشود، اتفاق ویژه‌ای نمی‌افتد. باید در جلسات مشترک با یک نگاه علمی و آکادمیک در کنار مرور مطالعاتی که درکشور خودمان و دیگر کشورهای مشابه افتاده، به یک جمع‌بندی درست رسید. براین اساس باید تبعات مثبت و منفی مداخله همه جانبه بررسی شود، چون هر سازمانی در مداخلات ابعاد مرتبط با وظایف خود را می‌بیند و سایر مسائل ممکن است مرتبط با مسئولیت‌هایش نباشد پس آن را نمی‌بیند و اقدامی صورت نمی‌گیرد. ما الان با پدیده حاشیه نشینی گسترده‌ای روبه‌رو هستیم، ارقام 17 تا 18 میلیون نفر اعلام شده است. اما اگر همین مسأله امروز دیده نشود، می‌تواند مسأله بعدی باشد.

الان به گفته برخی مسئولان 60 درصد کارتن خواب‌های محله هرندی مهاجر هستند، آیا این پدیده نشأت گرفته از همین مسأله حاشیه نشینی نیست؟اصلاً یکی از تبعات حاشیه نشینی همین مسأله است که امروز خودش را به شکل کارتن خوابی نشان داده است. ما با گروه‌های زیادی برخورد می‌کنیم که جزو کارتن خواب‌های حاشیه نشین هستند، همه اینها به نوعی سرریز فقر است، این آدم‌ها در جایی زندگی می‌کردند که نمی‌توانستند خودشان را از نظر اقتصادی تأمین کنند یا به دلیل مشکلات اقتصادی مهاجرت کردند و با این جابه جایی‌ها بار مشکلات هم اضافه شد. بنابراین می‌بینید که یک سازمان به تنهایی نمی‌تواند همه کارها را انجام دهد. باید تقسیم وظایف انجام شده و نهادهای مدنی هم پای کار بیایند.

یعنی الان آن‌طور که باید از توان نهادهای مدنی استفاده نمی‌شود؟خیر، درحالی‌که نهادهای مدنی اطلاعات بسیار دقیقی دارند و در همه این نهادها نیروهای متخصص حضور دارند و حتماً مددکار اجتماعی هم در کنارشان هست. از طرفی همه این نهادهای مدنی از نزدیک و به طور ملموس با این پدیده‌ها مواجهند و این‌طور نیست که فقط شنیده باشند. برای مثال شما می‌بینید زمانی‌که با پدیده کودکان خیابانی مواجه شدیم، نخستین گروهی که مداخله کرد، همین انجمن حمایت از کودکان بود، چرا؟ چون این گروه‌ها در دل جامعه هستند و از بیشتر مشکلات پیرامون اطلاع دارند. پس باید در مداخلات اجتماعی به آنها نقش داد یا نقش امروزشان را پررنگ‌تر کرد.

برای اینکه بتوانیم در زمینه مداخلات اجتماعی موفق‌تر ظاهر شویم، چه باید بکنیم؟برای هر اقدامی باید در درجه اول یک تشخیص مناسب انجام داد و بعد از آن به سراغ یک ارزیابی جامع رفت تا اقدامات مورد نظر ارزشیابی شود. در این ارزشیابی باید نقاط مثبت و منفی دیده شود. برای مثال ما بدانیم چگونه از نقطه A حرکت کرده و به هدفمان یعنی نقطه B برسیم و نکته مهم‌تر اینکه در این مسیر چگونه خودمان را تقویت و اصلاح کنیم. خب وقتی این اتفاق نیفتاد، فشار مسائل ما را عجولانه و بدون تحقیق و مطالعه جلو می‌برد و مثل اتفاقی که هفته گذشته در پارک هرندی افتاد، مردم محل که از نظر روحی و عاطفی خسته شده‌اند، خودشان دست به اقدام فیزیکی می‌زنند. درحالی‌که اگر مسئولان زودتر از اینها اقدام کرده بودند، این اتفاق نمی‌افتاد.

به نظر می‌رسد گاهی مردم جلوتر از مسئولان حرکت می‌کنند؟بله، بسیاری اوقات نهادهای سیاستگذار از مردم عقب می‌افتند و موجب می‌شوند آنها خودشان رأساً وارد شوند. چند سال است که مردم محله هرندی تقاضای ساماندهی محله‌شان را دارند، اما وقتی این اتفاق نمی‌افتد، خودشان دست به‌کار می‌شوند.

جالب اینکه این اتفاق زمانی افتاد که پارک شوش و سایر مکان‌هایی که پیش از این پاتوق کارتن خواب‌ها و معتادان بود از سوی نیروی انتظامی خالی شده بود و همه کارتن خواب‌ها در پارک حقانی جا داده شده بودند و به نظر می‌رسید اهالی هم از این حرکت رضایت ندارند؟خالی شدن پارک شوش موجب شد کارتن خواب‌ها به سمت پارک هرندی و کوچه‌های اطراف هجوم بیاورند و در عمل در جای دیگری تأثیر خودش را نشان داد. ببینید اتفاقی که در شوش افتاد، یک حرکت پیش‌بینی نشده بود، وقتی معتادان در چند پارک جمع می‌شوند، مشکلات دیگری هم به وجود می‌آید. بعد یکسری گروه‌ها با اقدام‌های حساب نشده مثل حمایت‌های غذایی دلسوزانه بویژه در زمان‌هایی که هوا رو به سردی می‌رود، موجب می‌شوند تا تبعات دیگری هم ایجاد شود.مثلاً چه تبعاتی؟اقدام‌هایی که این گروه‌ها انجام می‌دهند اگرچه از روی نگرانی است، اما شخصی بوده و فاقد تشکیلات سازماندهی شده است، یکی از تبعات آن هم سرازیر شدن عده زیادی به این منطقه برای دریافت این حمایت هاست. خب طبیعی است که جمعیت زیادی که اغلب‌شان هم حامل ویروس‌ها و بیماری‌های مختلفی هستند، از نقاط مختلف به این منطقه هجوم بیاورند. طبیعتاً وقتی اینها دورهم جمع شوند، شروع به مصرف می‌کنند و مشکلات دیگری هم به وجود می‌آید. ممکن است حتی بیماری انتقال پیدا کند و در کمترین حالت چهره محل را نازیبا کنند. بسیاری از آنها با وجود نزدیکی دستشویی‌ها به پارک، اما از ترس دزدیده نشدن اموال شان، در کنار چادرهایشان اجابت مزاج می‌کردند که بوی تعفن اسهال خونی وضعیت تهوع‌آوری را در بیشتر مواقع به وجود می‌آورد، البته نمی‌توان این افراد را مقصر این امر دانست. باید پیش از این اقدام‌ها حمایتی از سوی نهادهایی که موظف هستند انجام می‌شده که نشده است. نهادهای مسئول و اجرایی اگر درست به وظیفه‌شان عمل می‌کردند، این اتفاق نمی‌افتاد.

مهم‌ترین نقطه ضعف نهادهای حمایتی را در چه چیزی می‌بینید؟در تأخیر زیادشان در ورود به مسائل اجتماعی. بیشتر آنها متأسفانه زمانی وارد حوزه‌ای می‌شوند که برنامه‌ها و اقداماتشان مناسب حال و روز آن افراد نیست، درحالی‌که اگر مداخله درست انجام نشود باید منتظر اتفاق‌های غیر منتظره زیادی مثل همین حرکت‌های مردمی در بیرون راندن کارتن خواب‌ها از پارک هرندی بود.

گاهی، اما این خلأهای قانونی است که مسیر حرکت مداخله را کند می‌کند، بویژه زمانی‌که نهادی می‌خواهد وارد عمل شود، اما اختیارات قانونی لازم را ندارد و این درحالی است که نهادی هم که اختیارات قانونی لازم را دارد، بودجه و اعتبار کافی ندارد؟ در این زمینه چه باید کرد؟شما به نکته درستی اشاره کردید، متأسفانه زنان و کودکان در این زمینه آسیب‌های جدی می‌بینند، درحالی‌که ما قوانین حمایتی به اندازه کافی نداریم تا مددکار اجتماعی براحتی و با سرعت کودک در شرایط دشوار را به بهزیستی بسپارد، مددکار اجتماعی برای ورود به منزل نیازمند حکم قضایی است و دریافت حکم قضایی هم زمان زیادی می‌خواهد که در این مدت آن کودک فروخته، دزدیده یا فراری داده می‌شود. از طرفی بهزیستی و سایر مؤسسات برای نگهداری و درمان معتادان محدودیت‌های بسیاری دارند و ظرفیت‌سازی کافی انجام نشده است. بنابراین مجلس باید ورود جدی داشته باشد تا قوانین موجود اصلاح شود، مثل قانون حمایت از کودکان که الان چند سالی است در صف ورود به صحن علنی مجلس منتظر مانده است. من سؤال می‌کنم ما از فرزندانمان چه چیز مهم تری داریم که به صحن علنی بیاید؟! متأسفانه الان طبق آنچه متخصصان دولتی اعلام می‌کنند، سن زنان برای مصرف پایین آمده و حالا مسأله اعتیاد زنان به یک مسأله اجتماعی تبدیل شده است که باید به آن توجه کرد.

آیا ما در این مسیر به تجربیات گذشته خودمان یا حتی سایر کشورهایی که وضعیت مشابه ما داشته‌اند، توجه کرده ایم؟بسیار کم، در حالی‌که ما باید به تجربیات گذشته خودمان رجوع کنیم و نقاط مثبت و منفی را بیرون بکشیم و البته همین کار را درباره تجربیات موفق و ناموفق سایر کشورها هم انجام دهیم. بعد همه این تجربیات را در کنار نظر متخصصانی که سال‌ها در این زمینه پژوهش کرده‌اند، قرار بدهیم. الان وقتی اقدامی انجام می‌شود، آن‌طور که باید نسبت به عواقبش اطلاعات کافی وجود ندارد، درحالی که بررسی مسائل اجتماعی با توجه به پیشینه‌ای که داشته می‌تواند از بسیاری از خطاها جلوگیری کند.

فکر می‌کنید مهم‌ترین اقدامی که باید تاکنون انجام می‌شده و نشده است و حالا باید بیشتر از هر چیز روی آن تمرکز کنند، چیست؟یکی از مشکلات ما این است که در سطح یک، پیشگیری قابل ملاحظه‌ای نداشته‌ایم. ما برای شادی و نشاط کودکان‌مان کوتاهی کرده‌ایم و پیشگیری نوع اول در اشتغال جوانان‌مان اتفاق نیفتاده است. در حالی‌که نقش بهزیستی در مهدهای‌کودک، آموزش و پرورش و صدا و سیما در این زمینه خیلی مهم است. ما باید کاری می‌کردیم تا فرزندان‌مان احترام ببینند، توانایی هایشان را باور کنند و اشتغال مناسب و مرتبط با شعور، تحصیل و توانایی‌هایشان داشته باشند. به هرحال جای خالی این عوامل حالا به چشم می‌آید و باید در کنار بهبود قوانین و برنامه‌های حمایتی به آنها هم توجه شود.


ویدیو مرتبط :
سونامی چگونه اتفاق می افتد