فرهنگی
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شدبه گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ... |
جاده بنبست سکولاریسم، از ماکیاول تا سروش
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، سکولاریسم به زبان فرانسوی: sécularisme به معنای جدا شدن حکومت از نهادهای مذهبی و به ریشه لاتینی با معنای دنیا (suecularis) و (sueeculum) است که ریشه در عصر روشنگری و رنسانس دارد. جدایی دین از سیاست، کلیسا و حکومت در آمریکا و لائیسیته در فرانسه بر همین اساس استوار شده است. اصطلاح مترادف دیگر آن لاییسم و واژه لائیک از ریشه یونانی (laikos) و (laos) به معنای مردم است و لاییسم نوعی نظام سیاسی کشورداری تلقی میشود که در آن روحانیون مذهبی نقشی ندارند.
بنابراین سکولاریسم را شاخصه مدرنیته به معنای دور شدن از ارزشهای دینی میدانند. این واژه برای نخستین بار توسط یک نویسنده بریتانیایی، جورج هالی اوک در سال 1846 استفاده شد. وی در طرح این مسئله انتقادی به عقاید دینی نداشت اما راه روشن را در حقیقت سکولار میدانست. ایدههای اولیه آن در آثار ابن رشد هم با عقیده جدایی دین از فلسفه میدانند.
از زمانی که این طرز تفکر ایجاد شد که کلیسا نباید در مسائل کشور دخالت کند، سکولاریسم به نام یک مکتب طرح شد و تفکر جدایی مسائل دنیوی، مثل سیاست، اقتصاد و معیشت از مسائل مذهبی را مطرح کرد در اینجا منظور این بود که مذهب به عبادت و مراسمهای خاص مربوط شود و در سیاست دخالتی نداشته باشد.
یکی از ریشههای سکولاریسم که با اندیشههای ماکیاول نیز پیوند خورده بود، رشد و توسعه علم و دانش بشر بود که به فراموشی علم الهی و وحیانی منجر شد و دیگری اندیشههای انحرافی غرب و عملکرد غلط متولیان کلیسا که محصول بدآموزی خود کلیسا بود. ماکیاول اصالت عقل در فردگرایی را جایگزین ارزشهای کلیسایی کرد. به همین دلیل هم در برابر قیود و فشارهای کلیسا ایستاد.
*سکولاریسم در ایران
خود سکولاریسم در زبان فارسی معادلهایی از جمله علم گرایی، دنیا مداری، دنیا گرایی، جداانگاری دین و دنیا، لادینی، عرفی شدن، غیر دینی شدن، نامقدس شدن و کنار گذاشتن دین و ... دارد. اما سکولاریسم در ایران نیز طرفدارانی داشته است یکی از دلائلی که سکولارهای مسلمان ایرانی برای سکولاریسم بیان کردهاند به «عدم کارایی مدیریت فقهی» به اعتقاد آنها اشاره دارد.
برخی با پذیرفتن کارایی مدیریت فقهی گذشته، آن را امری پایان یافته دانسته و روزگار معاصر را زمان مدیریت علمی اعلام کردند و زیربنای این اعتقاد نیز ناسازگاری فقه و علم یا دین و دانش است. «عبدالکریم سروش» که نظریات او با اسلام ناب فرسنگها فاصله دارد، سکولاریسم را به دو دسته «سیاسی» و «فلسفی» تقسیم میکند. وی سکولاریسم سیاسی را به معنای جدا کردن حکومت از دین میداند نه جدایی دین از سیاست، وی معتقد است با آمدن دموکراسی و سکولاریسم سیاسی، به دین و به عمل دینداران لطمهای نخواهد خورد.که از طرف دیگر با آمدن دینداران دموکرات، مشی سیاسی غیر دینداران هم آسیبی نخواهد دید؛ یعنی همزیستی مسالمت آمیزی در سایه یک نظام دموکراتیک تحقق خواهد یافت.
سکولاریسم دیگری داریم با نام سکولاریسم فلسفی که معادل با بی دینی و بی اعتقادی به دیانت است و نوعی ماتریالیسم(مادهگرایی) است. این نوع سکولاریسم با اندیشه دینی غیر قابل جمع است.
اقتباس سکولاریسم از سوی برخی نخبگان و حاکمان کشورهای اسلامی قابل توجیه نیست چرا که این مکتب زاییده شرایط خاص مسیحیت در اروپا است تسری آن به جهان اسلام صحیح نیست.
*نقد سکولاریسم توسط شهید مطهری
شهید مطهری در نقد سکولاریسم فرمودند: «بعضى گفتهاند زندگى یک مسأله است و دین مسألهاى دیگر و دین را نباید با مسایل زندگى مخلوط کرد... اگر فرض کنیم، دین، تنها رفتن به مسجد و کلیسا و نماز خواندن و روزه گرفتن است، این مطلب فرضاً در مورد مسیحیت صادق باشد، در مورد اسلام، صادق نیست.»
ایشان معتقدند که طرفداران سکولار در جهان اسلام چند دسته هستند، نخست حاکمان جور که در صدر اسلام میخواستند جریان خلافت را به سلطنت تبدیل کنند، دوم استعمارگران خارجی که به فرهنگ جدایی دین از سیاست دامن میزدند و سوم جریان روشنفکر بیمار که از سوی تحصیل کردههای غربی آغاز شد.
بنابراین در اینکه خاستگاه سکولاریسم غرب است، تردیدی وجود ندارد اما تاریخ دقیق پیدایش آن مشخص نیست چرا که عوامل متعددی در ایجادش نقش داشت از رهایی فرد از قیود کلیسا تا شکل گرفتن کشورهای مستقل. بنابراین سکولارها به دنبال انگیزههای غیر دینی، تفسیر جهان و انسان بر حسب مقولات غیر دینی، و استقلال علم، سیاست، فلسفه، هنر و ... از دین هستند.
مخالفان سکولاریسم معتقدند که یک دولت سکولار مشکلات زیادی دارد، نمیتواند راه حلی برای مشکلات آزادیعقاید فردی و مذهبی ارائه دهد، قانون اساسی کشورهایی نظیر دانمارک، فنلاند، نروژ و ایسلند رابطه بین دین و حکومت را به رسمیت میشناسد به همین دلیل مشاهده میکنیم این کشورها آزادتر از بسیاری کشورهای سکولار هستند.
با تعمیق سکولاریسم و نفی حکومت دینی، دین از شئون زندگی انسان جدا میشود، انسان در سایه عقل خود بدون آموزههای دینی جامعه را وضع میکند، بنابراین آرمانها و ارزشهای مختلف انسان دنیوی میشود و شناخت اهداف و ارزشها و راه وصول آن نیازی به تمسک دین ندارد و خود همین مباحث نقدی بر اندیشههای مکتب سکولاریسم محسوب میشود.
در دنیای امروز مشاهده میکنیم که تفکرات سکولاریستی چه تبعاتی را برای مردم و جوامع غربی داشته به طوریکه بسیاری نظریه پردازان و جامعه شناسان و مردم آنها را به سمت دین و تفکرات دینی کشانده است.
انتهای پیام/ک
http://fna.ir/NQVC3Eویدیو مرتبط :
رو به این جاده به بن بست... بــــرو......