مختصات گريه ارزشي در فرهنگ شيعي چيست؟


شبستان/ در ايام عزاداري سيد و سالار شهيدان، حضرت اباعبدالله (ع) عزاداراني هستند که تحت تأثير فضاي عاطفي آنچه بر سر سيدالشهدا و اهل بيت (ع) آمده اشک مي ريزند و مويه مي کنند. از طرف ديگر عزاداراني هم هستند که با آن که در زمره دوستداران حضرت اباعبدالله هستند و حتي مي دانند ثواب بسيار زيادي براي گريه بر امام حسين (ع) بيان شده، اما به هنگام نوحه و ذکر مصيبت، اشکي از چشمان آن ها جاري نمي شود. پرسش اين است که اساسا فلسفه گريه بر حضرت اباعبدالله (ع) چيست و چگونه آدمي به اين توفيق مي تواند برسد؟

انسان در يک پايه از رشد عاطفي نيستند
انسان ها از جهات گوناگون با همديگر متفاوت‌ا ند، از جمله در استعدادها، عواطف و روحيات. بيش‌تر اين تفاوت‌ها ناشي از شرايط و زمينه ها و امکانات متفاوتي است که افراد در آن پرورش يافته اند. درباره گريه نيز بايد به تفاوت هاي فردي توجه داشت. همه مثل هم نيستند. بعضي هم راحت گريه مي کنند و هم راحت مي خندند اما برخي نمي‌ توانند به آساني بخندند و به سختي گريه مي کنند. اين مطلب تا حدودي به سلامت روحي و رواني افراد و از طرفي به رشد عواطف انسان بستگي دارد. در عين حال مي توان با تقويت جنبه هاي فکري و عاطفي بر امام حسين (ع) گريست. چند عامل در اين زمينه مهم است.

حکمت گريه بر امام حسين (ع) چيست؟
چه بسا فردي توجيه مناسبي براي گريه ندارد از اين رو از گريه خودداري مي کند.
بسياري گمان مي‏کنند که گريه فقط حکايت از تألم و احساس ناراحتي درون ما دارد. عده‏اي ديگر منتقدانه مي‏گويند گريه جز خمودي چيز ديگري به ارمغان نمي‏آورد و حال آن که دنياي امروز، دنياي تحرک و نشاط است و انسان جديد طالب شادي است اما اگر به فلسفه گريه بر امام حسين(ع) و ديگر ائمه مظلوم پي ببرند، اين مسئله حل مي‌شود. مي‏توان گفت حکمت گريه بر اباعبدالله(ع) دو امر مهم و اساسي است که هر يک به نوبه خود اثر خاصي بر جاي مي‏گذارد:
اول اين که گريه ارزشي در فرهنگ شيعي گريه‏اي است که موجب تعالي و رشد روح است؛ ثانياً سرچشمه آن معرفت است. گريه بر امام حسين(ع)، به جهت ياد کردن غم و اندوه از دست دادن عاشق حقيقي خدا است که تجلي‏گاه اوصاف الهي بود و مؤمنان، بوي گل را از گلاب او استشمام مي‏کردند: "چون که گل رفت و گلستان شد خراب‏ بوي گل را از که بوييم، از گلاب‏"
گاه گريه به دليل عقب‏ماندگي روحي و نداشته‏هاي خود، در مقابل مناقب و فضايل آن بزرگوار و ياران باوفايش است. گريه بر اين است که حبيب‏بن مظاهر که بود و چه داشت و من چه در کف دارم؟ اشک ريختن بر علي‏اکبر، ناله بر خود است که آن جوان رشيد چه فضايلي را دارا بود و من تا چه اندازه آن خصلت‏ها را دارم؟
اگر گريه ما از اين منشأ دور است، بايد بکوشيم اشک و آه خود را به اين سمت سوق دهيم تا بر اثر آن، روحمان تعالي يابد. در حقيقت اين گريه، نشان دادن دردي است که انسان را به حرکت و جوشش وامي‏دارد تا خود را به آن درجه از کمالات برساند و چنين اشکي انسان‏ساز است.

گريه اي که تحول آفرين در اجتماع است
اما نکته دوم، بُعد اجتماعي گريه است. اگر گريه بر اباعبدالله(ع)، از سر معرفت باشد و منشأ آن بُعد اخلاقي اين حرکت باشد، قطعا اين حزن و اندوه، پس از آن که موجب تحوّل دروني انسان گرديد، زمينه را براي تحولات اجتماعي فراهم مي‏سازد.
وقتي گريه بر امام حسين(ع)، گريه‏اي در جهت تعالي روح شد و موجب گرديد که آدمي در فضايل اخلاقي و فردي خود، تأمل و تجديدنظر کند، قطعاً اين تحوّل دروني، زمينه را براي ساختن اجتماعي در راستاي اهداف متعالي اسلام فراهم خواهد ساخت.
زماني که انسان متوجّه شد که حضرت ابا عبدالله(ع) براي چه، چرا و چگونه دست به قيام زد و آن اثر جاودانه را بر قلم خون، بر صفحه تاريخ نگاشت و با اين معرفت بر اثر گريه درونش متحول گرديد، اين تغيير به عرصه جامعه نيز کشيده مي‏شود و آدمي مي‏کوشد جلوي فساد وانحراف دين را گرفته، آزادي، جوانمردي و دينداري را نه تنها بر روح خود، بلکه در جامعه نيز حکم‏فرما سازد.گريه بر اباعبدالله(ع)، زمينه را براي حفظ آرمان‏هاي حضرت و پياده کردن آن فراهم مي‏سازد، به همين دليل يکي از حکمت‏هاي گريه بر امام حسين(ع)، ساختن جامعه براساس الگوي ارائه شده از سوي او است.
اشک ريختن در عزاي حسين(ع) نشانه پيوند قلبي با اهل بيت و سيدالشّهدا است. اشک، دل را سيراب مي‏کند، عطش روح را برطرف مي‏سازد، و نتيجه محبتي است که نسبت به اهل بيت حاصل مي‏شود. نيز نشانه همدلي و هماهنگي روحي با ائمه اطهار(ع) است. قلبي که مهر حسين(ع) داشته باشد، بي شک به ياد مظلوميت و شهادت او مي‏گريد.

گريه بر حسين (ع) اشک ريختن بر مرده نيست
پس گريه بر حسين عليه السلام اشک ريختن بر مرده نبوده، از روي خواري ودرماندگي و اندوه نيز نمي‏باشد بلکه راهي است که نداي حق طلبان را به گوش جهانيان رسانيده، زنگ خطر را براي باطل به صدا درمي‏آورد، صاعقه‏هايي است که بر سرکشان و ستمگران در هر زمان و در هر مکان فرو مي‏ريزد، نيز شاهد صادق و گواه زنده‏اي است از اخلاص در راه حق و دشمني با بيداد و ستم، چنان که بزرگداشتي است براي فداکاري و حق ودليري وانجام وظيفه و نهراسيدن از مرگ، همچنين خودداري از قبول ظلم و شکيبايي در محنت و سختي‌ها.
گريه و عزاداري بر حضرت سيدالشهدا(ع) آثارسازنده و تربيتي متعددي دارد، از جمله: پيوند عميق عاطفي بين امت و الگوهاي راستين، به منظور توجه و پيروي عملي از آنان، برپايي مجالس ديني در سطح وسيع و آشنا شدن توده‏ها با معارف ديني، پالايش روح و تزکيه نفس، اعلام وفاداري نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم، الهام بخش روح انقلابي و ستم ستيزي، زنده داشتن ياد و تاريخ پرشکوه نهضت حسيني، توجه به هدف قيام امام حسين (ع) که احياي ارزش‏هاي ديني و جلوگيري از انحراف بود.


ویدیو مرتبط :
بردار و مختصات