سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



فرانکفورتر آلگماینه بررسی کرد: داعش و گسترش منطقه نبرد


فرانکفورتر آلگماینه بررسی کرد: داعش و گسترش منطقه نبرد

شفقنا/ متن پیش رو در شفقنا منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست

حملات پاریس چهارمین حمله تروریستی گروه تروریستی داعش خارج از منطقه تحت حاکمیت این گروه در عراق و سوریه ،در ماه نوامبر امسال به حساب می آید. اولین اقدام از این دست بمب گذاری در هواپیمای خطوط هوایی روسیه در صحرای سینا بود که منجر به کشته شدن همه مسافران آن هواپیما گردید. دومین حمله تیراندازی در مرکز آموزش پلیس در نزدیکی امان پایتخت اردن بود که توسط یک افسر پلیس اردنی و به نام گروه داعش انجام گرفت و چند مربی آمریکایی را به کشتن داد. سومین حمله همان حمله انتحاری بود که پنجشنبه گذشته در بیروت انجام گرفت و حمام خون به راه انداخت. و چهارمین حمله نیز همان حملات زنجیره ای پاریس است که روز جمعه اتفاق افتاد.

اولین جمله یک کتاب الکترونیکی که در ماه جولای منتشر و به شهرت رسید این بود:” جنگ در قلب اروپا آغاز می شود”. این کتاب نام های دیگری نیز داشت از جمله “چگونه می توان در غرب جان سالم بدر برد” و “کتابچه ای برای مجاهدین” که در واقع راهنمایی هایی برای طراحی حملات علیه اروپا ارائه می داد. و در همین ماه جاری میلادی همه آن تیترها و جمله ها صورت واقعیت به خود گرفت و ترورهای داعش و گروه های همسو ابعادی کاملا تازه و بی سابقه پیدا کرد. پیش از این اسامه بن لادن رهبر معدوم سازمان القاعده از سال ۱۹۹۳ از افغانستان حملاتی را علیه “صلیبیون و صهیونیست ها” و البته خاندان آل سعود در عربستان تدارک دیده و جنگ خود را در این چهارچوب تعریف کرده بود.

اما ترورهای داعش به مراتب از این فراتر می رود. از زمانی که ابومصعب زرقاوی مدل کوچک داعش امروزی را در عراق تاسیس کرد همه کسانی که از نظر این گروه “دشمن خدا” بوده یا در مسیر آنان مانع تراشی کنند، می باید به قعر جهنم فرستاده شوند. اما این ایستگاه پایانی ترور نبود.

امروزه یعنی یک دهه بعد از آن روزها، گروه های تروریستی مرحله ای تازه و گسترده از ترور را آغاز کرده اند. از زمان حمله به دفتر مجله طنز شارلی ابدو در ژانویه سال جاری مشخص شد که القاعده و داعش به نوعی نامحسوس با یکدیگر دست اتحاد داده و در آن جمعه شب شوم پاریس نیز این مساله به نوعی تایید گردید.

ترورهای سال های آینده نیز به صورت دیگری خواهد بود و از این پس یک گروه و فرقه و دسته خاص ترور نمی شود بلکه همه دنیا به این جنگ وارد شده و به عبارت دیگر سراسر جهان منطقه جنگی محسوب خواهد شد.

گروه های سلفی و وهابی به دلیل همان افکار و برداشت های نادرست خود از اسلام بر این عقیده بوده و هستند که دنیا محل جنگ یا همان “دارالحرب” است. البته ظاهرا هر کشور غیرمسلمانی که با خلیفه پیمان مودت بسته باشد از تبعات جنگ در امان خواهد ماند اما گروه های جدید تروریستی حتی به این ایدئولوژی نیز وقعی نمی هند و همه را “کافر” می دانند و برای جنگ از نظر جغرافیایی هیچ محدودیتی قایل نیستند. جنگ مورد نظر آنان جنگی تمام عیار است که خود از آن با عنوان “جهاد” یاد می کنند، جهادی که هدف اصلی آن برقراری نظام خلافت در سراسر جهان است.

البته ایدئولوژی امروزی جهاد در واقع در نیمه دوم قرن بیستم ساخته و پرداخته و دگرگون شد. در آن زمان لزوم این دگرگونی در میان روشنفکران مصری به بحث و تبادل نظر گذاشته شد و این پرسش را مطرح کردند که دنیای اسلام چگونه می تواند در برابر تفوق قدرت های استعماری غرب واکنش نشان دهد. پیش از این اما یک عالم اصلاح طلب به نام “محمد عبدو” (۱۸۴۹ تا ۱۹۰۵) با الیت فکری کشورش یعنی مصر در مورد احیای میراث فرهنگی از دست رفته به گفتگو پرداخت و در نهایت این “حسن ال بنا” (۱۹۰۶ تا ۱۹۴۹) بود که راه عبدو را دنبال کرد.

ال بنا مشخصا از سقوط ارزش ها گفت و سراسر جامعه را فراخواند و در سال ۱۹۲۸ سازمان اخوان المسلمین را برای اجرای برنامه های خود بنیاد گذاشت. اخوان المسلمین حداقل در مقام ادعا، هدفی به غیر از احیای اسلام واقعی و حفظ هویت مسلمانان برای مقابله با تهاجم فرهنگی و سیاسی و نظامی غرب نداشت.

اما با برآمدن “سید قطب” (۱۹۰۶ تا ۱۹۶۶) دوران افراط گرایی آغاز شد. سید قطب با تشریح دوران پیش از ظهور اسلام یا همان “دوران جاهلیت” از نیروهای پیشرو جامعه دعوت کرد که برای ایجاد تغییرات مطلوب به سیاست و خشونت روی آورند. اما اولین کسی که به صورت رسمی و علنی جوانان مسلمان را به انقلاب فراخواند “محمد عبدالسلام فرج” (۱۹۵۴ تا ۱۹۸۲) بود که بزرگترین وظیفه هر مسلمان را برپایی جهاد می دانست. اما او نیز سرنوشتی دقیقا مشابه ال بنا و قطب داشت و در نهایت به دار کشیده شد.

پس از آن یک مصری به نام “ایمن الظواهری” (متولد ۱۹۵۱) و یک شهروند سعودی به نام اسامه بن لادن (۱۹۵۷ تا ۲۰۱۱) بودند که آن جهاد جهانی را از قلب جهان اسلام آغاز کردند.

عبدالسلام فرج به جرم همدستی در ترور پرزیدنت انور سادات در سال ۱۹۸۲ اعدام شد اما الظواهری و بن لادن به افغانستان رفتند و برای نخستین بار در برابر یک دشمن بین المللی جنگیدند. در آن زمان برای مبارزه با آن دشمن جهانی یعنی همان شوروی سابق ، جوانان مسلمان از سراسر جهان اسلام به افغانستان می رفتند و بسیاری از آنان بعد از بیرون رفتن نیروهای شوروی به “امارات طالبان” سوگند وفاداری خوردند.

افزون بر آن در همان حال که پیشگامان مبارزه در مصر روز به روز رادیکال تر می شدند ، در عربستان سعودی نیز تحولاتی در رابطه با القاعده در حال شکل گیری بود. و بدین ترتیب القاعده به عنوان تلفیقی از گفتمان جهادی مصر با جنبش مذهبی و شبه نظامی “جهیمان العطیبی” تاسیس شد.

در ۲۰ نوامبر ۱۹۷۹ یعنی در نخستین روز سال ۱۴۰۰ هجری قمری بود که چهارصد نفر از پیروان العطیبی محوطه مقدس کعبه در شهر مکه را اشغال و رهبر خود را به عنوان “مهدی موعود” یا همان نجات دهنده معرفی کردند. طرفداران العطیبی در همان روز ضمن محکوم کردن روی گردانی آل سعود از ارزش های اسلامی ، خود را یک جنبش احیای دینی معرفی کردند.

البته دربار سعودی در واقع کانون خواسته های این گروه را پذیرفت و به اصطلاح ستون فقرات حکومت خود را بیشتر از پیش رنگ مذهبی داد زیرا حکومت آل سعود در سال ۱۹۷۹ در مقایسه با امروز چندان رنگ و بوی مذهبی نداشت. در همین حال سازمان القاعده در افغانستان روز به روز به عنوان یک جنبش مسلح سلفی قدرتمند تر می شد.

و بدین ترتیب بود که آن نجات دهنده طی دهه های اخیر نخستین بار در کسوت جهیمان العطیبی ظاهر شد و بعدها لباس جهاد پوشید و اسامه بن لادن نام گرفت و امروز در کسوت “خلیفه ابوبکر البغدادی” درآمده است. و هر یک از این نام ها یادآور آغاز موج جدیدی از ترور و خشونت است و هر بار که یک گروه سر برآورد و هر بار که نابود شد گمان می رفت که این داستان به پایان رسیده است اما ظاهرا این حکایت همچنان باقی خواهد ماند. زیرا هر بار یک نام جدید از خاکستر نام پیشین برمی آید و خطرناک تر از اسلاف خود نشان می دهد.

هر مرحله از این جریان در واقع مرحله بعدی را رقم می زند و به همین دلیل ابعاد ترور و خشونت روز به روز و در هر مرحله گسترده تر می شود. ظاهرا مردم جهان سیگنال های برآمده از حملات تروریستی مادرید و لندن در سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ را درست درک نکردند. امروزه در پاریس مرحله ای دیگر رقم می خورد و ظاهرا تنها دو راه برای پایان دادن به این وضعیت وجود دارد: پیروزی در جنگ علیه جهادی ها و یا بیرون رفتن تفکر جهادی از اذهان مسلمانان. در غیر این صورت مرحله بعدی ترورها باز هم سخت تر و خشونت بار تر خواهد بود.

*ترجمه محمد علی فیروزآبادی


ویدیو مرتبط :
نبرد با داعش در منطقه سامرا