محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
12 آذر به دنیا میآییم و تمام میشویم...
امروز سرآغاز داستان ماست؛ زندگی ما از هر سمتی که به آن نگاه کنید داستان دارد...
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه اصفهان، فقط یک لحظه زمان میبرد تا شما که تا دیروز یک فرد مستقل بودهاید امروز حتی برای انجام خصوصیترین کارهایتان نیازمند اطرافیان شوید. ما هیچ وقت حقیقت این لحظه را نمیدانیم اما واقعیت آن گاهی در خیابانها از کنارمان عبور میکند، همان ویلچرهایی که نه فقط ردپای یک را نفر تغییر میدهد بلکه تمام زندگی او و اطرافیانش را متأثر میکند.
جلسه دعوت جمعی از جامعه معلولان آسیب نخاعی به ایسنا، دو روز پیش از اینکه میهمانها بیایند شروع شد. از 10 پله شیبدار که ورود به ایسنای منطقه اصفهان را برای آن هاغیر ممکن میکرد تا پیدا کردن یک مکان دیگر برای پذیرایی از میهمانها...
قرار بود این بار خبرنگاران به سؤالهای اعضاء انجمن پاسخ دهند، امتحانی که ما فقط برای آن قانون جامع حمایت از معلولان را یک مرور سطحی کرده بودیم و در مورد مشکلاتشان فقط میدانستیم سی وسه پل از یک سمت رمپ ندارد و اگرچه دو صندلی نخست اتوبوسهای شهری رنگ زرد و علامت ویلچر دارند اما کسی نمیپرسد اصلا یک ویلچرنشین چطور باید سوار اتوبوس شود؟
"جلایی" نخستین نفری بود که در میان پچ پچهای زیر لب ما که میگفتیم "خدا برای کسی نخواهد" و " دور از جان" و ... وارد شد، اما وقتی "غلامرضا پستهای"را با پلاکارد "مرا بهانه شکرت نکن" میبینیم، متوجه میشویم جوالدوزی که با تیتر "شهرداری نمیداند چطور پلههای مکانیزه را مناسبسازی کند!" به شهرداری اصفهان زدیم، باید سوزن کنیم و به خودمان بزنیم.
لبخند بزن مصممتر میشوم
خودشان میگویند: "چرا می خواهیم از شما سؤال کنیم؟ چون فکر میکنیم به عنوان یک رسانه معلولان را نمیشناسید، اگر می شناختید متوجه نیازهای ما بودید. 12 آذر همه ما را میشناسند چون روز جهانی معلولان است، اما فقط همین یک روز و بعد هم تمام میشود تا سال آینده ..."
خیلی از اطرافیان ما از شرایط مان متأثر میشوند؛ من و همسرم بیش از دو ماه دنبال خانه ویلایی میگشتیم و شوهرم اصرار داشت تا یک خانه ویلایی اجاره کنیم، در حالی که من معتقد بودم خانه آپارتمانی راحتتر پیدا میشود و برای من نیز مناسبتر است، اما او میگفت: من دوست ندارم تا پایمان را از خانه بیرون میگذاریم همه نچ نچ کنند؛ اگر هم من تحمل کنم تحمل این وضعیت با این شرایط برای اطرافیانم سخت است.
- چرا یک نفر روی ویلچر مینشیند؟
احمد مکاری، مدیر خبرگزاری ایسنا در اصفهان در پاسخ به این سؤال میگوید:" من پیش از اینکه شما را یک ویلچرنشین ببینم شما را یک شهروند میبینم و این یک بحث کلی است زیرا تمام حقوق یک شهروند باید برای افرادی که شناسنامه ایرانی دارند فراهم باشد و از تمام امکانات حق استفاده دارند؛ اما چگونگی آن را شما باید بگویید ما به عنوان رسانه وظیفه داریم این را منکعس و پیگیری کنیم. همانطور که در حوزههای دیگری مانند صنعت، آموزش و پرورش و ... این کار را میکنیم."
من نماد استقامتم
"اگر امروز ما اینجا حضور داریم به دلیل این است که میخواهیم پا به پای مردم زندگی کنیم. مشکلاتی داریم ولی انتظار ما این است که این مشکلات از پیش پای ما برداشته شود تا بتوانیم پا به پای افراد سالم کار کنیم و پیشرفت داشته باشیم. بیشتر کشورها یک حقوق ثابت برای معلولان در نظر میگیرند و این بسیاری از مشکلات و در نهایت به اعتماد به نفس این قشر کمک میکند..."
"متاسفانه من به عنوان یک معلول برای خروج از خانه با مشکلات متعددی روبرو هستم مثلاً باید پیش از خروج از خانه تخمین بزنم که آیا مکانی که میخواهم بروم مناسب سازی شده یا خیر؟ ما سالها است که سینما نرفته ایم چون سینماهای اصفهان مناسب سازی نشده است؛ سینمایی نیست که پله نداشته باشد؛ این اتفاقات باعث میشود آدمهایی که با ما زندگی میکنند، خسته شوند. حضور ما در ایسنا یعنی اینکه میخواهیم در جامعه باشیم."
- مجموعه بهزیستی مانند مادری است با غذای محدود و هزاران فرزند که میتواند ذرهای از این غذا به هر کدام دهد؛ ما چطور میتوانیم دیده شویم؟
مکاری: من یک شهروندم با یک حقوق مساوی با تمام افراد جامعه و باور اینکه قرار نیست چیزی به من هدیه شود، بلکه برعکس، من هم مانند یک فرد سالم ایده هاو هدفهایی دارم و انتظار دارم جامعه امکانات کامل را بدون تمایز برای من آماده کند، بسیار اهمیت دارد اگر این باور ابتدایی در معلولان ایجاد شود آن وقت جامعه هم وظیفه خود میداند که امکانات را برای این قشر فراهم کند. این شروع یک حرکت است. قرار نیست من وقتی با یک مسئول صحبت میکنم این حس باشد که او به من کمک کند بلکه باید این ذهنیت باشد که این حقی است که باید به من داده شود. این سطح برخورد باعث میشود فرهنگی که انتظار میرود چه در سطح مسئولان و چه در سطح جامعه وجود دارد به عنوان یک مطالبه نباشد بلکه به عنوان یک حق مطرح شود. علاوه بر این فعالیتها در کوتاه مدت به نتیجه نمیرسد بلکه باید طرح داشته باشد و نمیتواند به صورت طرح های کوتاه مدت و برنامه های میان مدت و بلند مدت انجام شود.
شهروند با فرهنگ دوستت دارم
مردم هیچ شناختی از ما ندارند، جامعه نمیداند علامت ویلچر روی پلاک یک ماشین برای چیست! فکر میکنند برای قشنگی است. وقتی در پمپ بنزین پسر کوچکم را برای بنزین زدن میفرستم راننده ماشین بغلی سرش را از شیشه بیرون میآورد و توهین میکند یعنی حتی از آرم روی پلاک خودروی من نمیداند که چرا خودم برای بنزین زدن پیاده نمیشوم! رسانه باید وارد عمل شود تا جامعه ما را بشناسد؛ این آرم ویلچر باید شناخته شود تا به من و حتی همسرم توهین نشود. چند وقت پیش کلاج برقی ماشین من خراب بود و در ترافیک اتوبان، دو سه بار موقع حرکت ماشینم خاموش شد. یک پسر جوان که پشت سر ما حرکت میکرد پیچید جلوی ماشین و با لگد در ماشین را له کرد، آیینه را شکست و میخواست خانم من را بزند! این برخوردها یعنی مردم اصلاً شناختی از ما ندارند.
- این طور که من برداشت میکنم شما مشکلات را به باور ما سوق میدهید و دولت مردم و جامعه به نظر شما زیاد مهم نیست.
مکاری: این طور نیست اما ایجاد باور گام نخست است، من به عنوان مسئول یک رسانه انتظار ندارم بحث شما دوستانه باشد بلکه باید مطلبه گری باشد. به من امکاناتی داده شده و ایجاب میکند به مشکلات شما بپردازم؛ اگر شما هم همین دید را داشته باشید کسی ترحم نمیکند؛ این جرقه اولیه باید زده باشد و مطمئن باشید رسانه نیز برای پیگیری مشکلات شما با صراحت با مسئولان صحبت میکند. اما سؤال اینجاست چه عواملی باید به عنوان شناسایی شما مطرح شود تا حداقل این آرم ویلچر در جامعه شناخته شود؟
من نماد امیدم
- الان شهرداری تابلوهایی را در برخی از خیابانها نصب کرده که برای توقف خودروهای معلولان است، اما آرم ویلچر از چپ به راست روی این تابلوها کشیده شده است در حالی که این علامت یک استاندارد جهانی است و باید روی تابلوها از راست به چپ نمایش داده شود، حتی خود مسئولان تا این اندازه نسبت به این علامت ناآگاه هستند، البته ما به همینها راضی هستیم زیرا دو سه سال پیش همین تابلوها هم نبود. رسانه چطور میتواند به ما کمک کند؟ ما چه توقعاتی میتوانیم از رسانه داشته باشیم؟
مکاری: اجازه بدهید سوال شما را با یک سؤال پاسخ بدهم، شما چه انتظاری از رسانه دارید؟
- ما انتظار داریم مردم ما را بشناسند و مشکلات ما را بدانند، مشکل ما فقط تردد نیست اما فقط تردد دیده میشود؛ ما مشکلات جسمی، شخصیتی و خانوادگی و مشکلات زیاد دیگری داریم. ما میتوانیم قسمتی از مطبوعات باشیم به جای فال روز...
مکاری: رسانه میتواند اخبار شما را پوشش دهد، میزگردهای پیوسته، انعکاس برنامهها و مطالبات شما. مشکلات نباید فقط در یک مقطع گفته شود، بلکه باید به صورت مدام به مردم و مسئولان گوشزد شود؛ رسانه نمیتواند به حریم شما ورود کند مگر اینکه خودتان بخواهید. شما میتوانید به عنوان یک همکار در مواردی که رسانه به تنهایی نمیتواند به آن بپردازد به ما کمک کنید، خود این حضور، یک فعالیت اجتماعی است. اگر یک مطلب در خصوص مشکلاتتان بنویسید به معنای حضور در جامعه است. برخی امکانات را باید با پیگیری خودتان فراهم کنید. حتی خواستهها میتواند به صورت حقوقی دنبال شود.
من صبر آشکارم...
انجمن حمایت از بیماران آسیب نخاعی سعی میکند در وهله نخست در اعضا اعتماد به نفس و روحیه ایجاد کند تا بتوانند در جامعه حضور داشته باشند و مطالبات خود را بیان کنند. واقعیت این است که تا خبری نسازیم کسی ما را نمیبیند. ما باید دست به قلم شویم. در حوزه درمان، پزشکی که به معنای واقعی آسیب نخاعی را بشناسد نداریم، همه میدانند نخاع مشکلات آن چیست، اما جالب است که وقتی فردی به دلیل آسیب نخاعی جراحی میشود، نمیگویند پس از ترخیص از بیماستان باید امکانات و تجهیزات خاصی داشته باشید و گرنه بیمار با یک زخم بستر یا عفونت ادراری شدید به بیمارستان برمیگردد. خانوادهها نیز آموزش لازم را نمیبینند فردی که تا دیروز راه میرفته امروز...
- ما امروز اینجا نیستیم که فقط مشکلاتمان را بگوییم و برویم ما اینجا هستم، تا تازه شروع کنیم، شرایط ما از هر سمتی که نگاه کنید یک داستان دارد، از بحث اقتصاد و سلامت گرفته تا اجتماعی. ما حکم قطاری را داریم که وقتی از ریل خارج میشود معلوم نیست چقدر آسیب بزند، زنان بسیاری از ما را رهایمان میکنند، مردهایمان رهایمان میکنند، خیلیها را فرزندانشان رها میکنند و خیلی از ما را جامعه اینقدر نمیپذیرد که خانه نشین شویم.
- خیلی از شما مردم عادی کوچه بازار وقتی ما را میبینید خدا را شکر میکنید! البته ما خوشحال میشویم که شما با دیدن ما یاد خدا میافتید اما خیلی از ما آزرده خاطر میشویم و مینشینیم کنج خانه. این واقعیت جامعه است که بخش زیادی از ما را گوشه گیر میکند.
گزارش از: صنم فارسیمدان و علیرضا پویانسب؛ ایسنا- منطقه اصفهان
انتهای پیام
ویدیو مرتبط :
چگونه ثروتمند شویم؟ - 12