سلامت


2 دقیقه پیش

لیپوماتیک

لیپوماتیک به عنوان یک روش مناسب برای لاغری موضعی شکم، پهلو، ران و اطراف ران ، ناحیه پشت، غبغب و بازو شناخته می شود ، لیپوماتیک در واقع یک دستگاه قدرتمند و هوشمند است که ...
2 دقیقه پیش

با شجاعت پایان همکاری منفعلانه نظام پزشکی با وزارت بهداشت را اعلام کنید

سلامت نیوز:رییس نظام پزشکی‌ مازندران با ارسال نامه ای به علیرضا زالی رئیس کل نظام پزشکی طرح تحول سلامت را همانند طرح مسکن مهر و پرداخت یارانه عمومی دانست و با تاکید بر ...



نقض آشکار حقوق بیماران،هر روز و هر ساعت در بیمارستان ها


سلامت نیوز: رشته اخلاق پزشکی رشته تازه‌ای است. چند سال بیشتر از تاسیس این رشته به نشانه اهمیت موضوع اخلاق در امر درمان نمی‌گذرد اما «اخلاق پزشکی» به گواهی تاریخ چیز تازه‌ای نیست. آن‌موقع که کسی اسمش را اخلاق پزشکی نگذاشته بوده پدران معنوی پزشکان امروزی درباره‌اش فکر کرده بودند، نشانه‌اش هم متونی مثل سوگند نامه بقراط، مناجات نامه ابن میمون و آیین اخلاقی عقیلی شیرازی است. متن‌هایی که هر کدام از آن‌ها به گوشه‌ای از دنیای بزرگ اخلاق پزشکی پرداخته‌اند. چندین سال بعد از آن‌ها سیستم پزشکی نازی‌ها در آلمان قبل و هنگام جنگ‌جهانی دوم درست در مسیر معکوس قدیمی‌ها ثابت کرد که اگر اخلاق نباشد پزشکی نه حافظ سلامتی که قاتل جان عده زیادی خواهد بود.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه بهار در ادامه می نویسد: حالا بشر تمام این فراز و فرودها را پشت‌سر گذاشته و به‌جایی رسیده که اصول اخلاقی جایگاهی هم تراز با علم پزشکی پیدا کرده است. جایی که اگر ظلم فاحشی به بیمار شود مردم و رسانه‌ها ماجرا را رها نمی‌کنند. نمونه‌اش همین داستان بازکردن بخیه صورت بچه‌ای چهارساله در بیمارستان خمینی شهر بود که واکنش مردم باعث شد وزیر بهداشت و معاون‌هایش موضع بگیرند و دادگاهی فوری برای روشن‌شدن ماجرا تشکیل شود، دادگاهی که ابعاد دیگری از این اتفاق را روشن کرد اما در کنار این واکنش‌ها باید پرسید که آیا مردم هنگامی که پا در بیمارستان یا مراکز درمانی می‌گذارند از حقوقشان خبر دارند؟ آیا کشیدن بخیه زخم تازه کودک به‌خاطر اینکه خانواده‌اش هزینه‌های این کار را تقبل نکردند تنها بی‌اخلاقی است که مستوجب عقوبت است یا هر روز و هر ساعت در بیمارستان‌ها اتفاقاتی می‌افتد که نقض آشکار حقوق بیمار است و نه صدای رسانه‌ها بلند می‌شود و نه وزیر و وکیل لزومی به پافشاری بر جلوگیری از ادامه آن‌ها می‌بینند. متاسفانه واقعیت موجود حالت دوم را تایید می‌کند و نشان می‌دهد که با وجود پیوستن ایران به کشورهایی که منشور حقوق بیمار را به‌رسمیت می‌شناسند و حتی واحدهای درمانی را موظف به در معرض نمایش گذاشتن این منشور کرده‌اند، هنوز هم بسیاری از حقوق بیمار را که در منشور حقوق بیمار روی آن‌ها تاکید شده نادیده گرفته می‌شوند و این اتفاق آن‌قدر صورت طبیعی به خود گرفته که انگار اتفاقی عادی و غیرقابل اجتناب است.

به‌عنوان مثال راز‌داری مجموعه پزشکی و اینکه بیمار حق دارد نخواهد دیگران از مشکلش آگاه شوند موضوعی است که هر روز هزاران‌بار در مجموعه‌های درمانی ایران نادیده گرفته می‌شود. فکر کنید ساعت‌ها در اتاق انتظار پزشک در بیمارستان دولتی نشسته‌اید. پزشک وارد می‌شود و منشی شروع به خواندن اسامی می‌کند و از چند نفر می‌خواهد که با هم وارد اتاق پزشک شوند. آن‌ها باید در حضور هم و به نوبت مشکلشان را با پزشک مطرح کنند. حالا فکر کنید که شما یک زن هستید و بیماری‌های مقاربتی دارید، با توجه به فرهنگ و عرف ایرانی که این موضوع را تابو می‌داند باید در حضور حداقل یک نفر دیگر از این بیماری صحبت کنید و به سوالات پزشک که مربوط به‌خصوصی‌ترین جنبه‌های زندگی شماست در حضور دیگران جواب بدهید. بسیاری از ایرانی‌ها چنین شرایطی را بارها تجربه کرده‌اند و احتمالا در صورت اعتراض با این جمله مواجه بوده‌اند: «می‌توانی به مطب پزشک مراجعه کنی» جوابی که بی‌پولی خیلی‌ها را به یادشان می‌آورد و نه رفتارهای غیرقانونی کادر پزشکی و مدیریتی بیمارستان‌ها را. به ‌این ترتیب کمتر کسی به خودش اجازه می‌دهد که در جواب این جمله به منشور حقوق بیمار اشاره کند. شاید چون می‌داند کسی دربرابر این تضیع حق از او حمایت نمی‌کند.

نمونه‌های دیگر این اتفاق را می‌توان در بیمارستان‌های دانشگاهی دید. وقتی درست خلاف منشور که می‌گوید: «افرادی که در فرآیند درمان مشارکت ندارند نباید بدون اجازه بیمار در جریان روند درمان او قرار بگیرند.» بدون اینکه از او پرسیده شود اصلا مایل است که هم‌اتاقی‌ها و تخت مجاور مسائل او را بدانند؟ اصلا راضی است که آن‌ها در فرآیند درمان دخالت کنند؟ این‌ها نمونه‌های بسیار رایج نقض حقوق بیمار در بیمارستان‌هاست و وقتی آن‌ها را کنار سایر اتفاقات رایج می‌گذاریم به‌این نتیجه می‌رسیم که اساسا منشور حقوق بیمار در ایران چه کار می‌کند غیراز اشغال جایی به‌اندازه قاب عکس روی دیوار. مرتضی محبی استاد رشته اخلاق پزشکی هم از این موضوع متاسف است و می‌گوید: «متاسفانه صرفا تصویب قانون و ابلاغ آن راه به‌جایی نمی‌برد. نه‌تنها در زمینه پزشکی بلکه در هر زمینه دیگری وقتی قانون ابلاغ می‌شود اما نه درمورد آن فرهنگ‌سازی می‌کنند و نه کسی توجه می‌کند اجرا می‌شود یا نه قطعا با شکست مواجه خواهد شد و در بهترین حالت مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد.»

او ادامه می‌دهد: «بسیاری از مردم اصلا نمی‌دانند که چنین منشوری وجود دارد چه برسد به اینکه از مفاد آن آگاه باشند. اینکه ما به پزشکان بگوییم که بیمار فلان حق را دارد اما خود بیمار نداند که از چنین حقوقی برخوردار است به سرعت زمینه را برای سوءاستفاده آماده می‌کند. ما نمی‌توانیم بگوییم تمام پزشکان و پیراپزشکان با هدف خدمت به مردم وارد این حوزه شده‌اند و بعد با این حساب دیگر به سوءاستفاده‌ها و سهل‌انگاری‌های آن‌ها بی‌تفاوت باشیم یا برخورد متناسبی با این اتفاقات نکنیم.» محبی معتقد است تنها دلیل بی‌اثر بودن منشور حقوق بیمار در ایران بی‌توجهی پزشکان نیست بلکه زیرساخت‌های عمل به‌این منشور حداقل در بیمارستان‌های دولتی وجود ندارد. او می‌گوید: «وقتی صدها نفر در سالن انتظار نشسته‌اند و نمی‌توان برای همه آن‌ها به‌صورت مجزا زمان گذاشت چطور می‌شود پزشک را مقصر شناخت؟ قطعا در بسیاری موارد خود بیمار ترجیح می‌دهد با همین وضعیت به او رسیدگی شود تا اینکه به بیمارستان خصوصی برود یعنی نمی‌شود پزشکان و مدیران بیمارستان‌ها را مقصران نهایی قلمداد کرد درحالی‌که بسیاری از مشکلات زیرساختی هنوز باقی هستند. رعایت اخلاقیات به‌طور کلی زمینه‌های زیادی دارد که تا زمان فراهم‌شدن آن زمینه‌ها حرف زدن درباره حقوق بیمار بیشتر به شعار نزدیک است.»


ویدیو مرتبط :
استاد رحیم پور ازغدی-نقض آشکار حقوق بشر در عربستان!