روزی که «یار دوازدهم» متولد شد


"یار دوازدهم" در سال 1970 و توسط لادیسلاو کوبالا برای نخستین بار مورد استفاده قرار گرفت.

به گزارش ایسنا، پس از شکست اسپانیا برابر فنلاند و نرسیدن این تیم به جام جهانی، فدراسیون اسپانیا تصمیم گرفت هدایت تیم ملی را به عهده لادیسلاو کوبالا بسپارد. این موضوع با برخی مشکلات همراه شد چون کوبالا یک خارجی بود اما آیا این قضیه حقیقت دارد؟

کوبالا نزدیک به 20 سال در اسپانیا زندگی می کرد و ملیت اسپانیایی را نیز گرفته بود و می خواست برای همیشه در این کشور بماند. همچنین او در آنجا تشکیل خانواده هم داده بود. با این تفکر، دیگر انتقاد افراد متمعصب اسپانیایی، نباید زیاد به چشم می‌آمد.

در نهایت کوبالا به عنوان سرمربی انتخاب شد. نخستین مربیگری او برابر فنلاند بود. دیدار برابر فنلاند آخرین بازی خنتو به همراه تیم ملی بود. اسپانیا با 6 گل این تیم را شکست داد. شروع آسانی بود. فدراسیون برای سنجیدن تیم ملی، بازی دوستانه‌ای برابر آلمان را برنامه ریزی کرد. کوبالا درخواست کرد این دیدار در سویا برگزار شود چون می دانست که تیم ملی از حمایت بیشتری برخوردار خواهد بود. او سرمربی پرانرژی بود و می توانست آن میزان خوشبینی را که تیم ملی به شدت به آن نیاز داشت، به این تیم انتقال دهد. او از Club España خواست کرد برای تیم ملی همچون تیم های باشگاهی اعتبار قائل باشد؛ چیزی که پیش از آن وجود نداشت. کوبالا فضای خوبی را در پیرامون تیم ملی به وجود آورد. فضایی که قبل از جنگ هیچ‌کس به آن اهمیتی نمی‌داد.

در آن شب، ورزشگاه رامون سانچس پیسخوان پر از هوادار بود و جایی برای نشستن وجود نداشت. کوبالا پیش از بازی گفت بود می خواهم با 12 بازیکن بازی کنم. از تماشاگران سویایی می خواهم یار دوازدهم تیم باشند.

آن حرف ها خیلی تاثیرگذار شدند. اسپانیا با 12 نفر بازی کرد. اشتیاق در بازیکنان اسپانیا که قرار بود برابر غول هایی همچون نتسزر، زیلر، مولر و اشتیلیکه قرار بگیرند، به وجود آمده بود. کوبالا تیم کاملا تغییر یافته و جوان را به میدان فرستاد. کوچکترین بازیکن حاضر در ترکیب اصلی لورا نام داشت. او هنگام حمله به مهاجم گوش تبدیل می شد و در هنگام دفاع، همچون هافبک عمل می کرد. او نتسزر را کاملا محو کرد و باعث شد بهترین بازیکن آلمانی ها از کار بیفتد. همچنین توانایی باز کردن مسیر و فرار از کناره ها را داشت. در نوک خط حمله اسپانیا نیز آنتون آریتا بازی می کرد که دو گل به ثمر رساند.

این برتری با حمایت تماشاگران سویایی به وجود آمده بود. این فضا در بیرون از سویا کمتر شناخته شده بود و بیشتر اسپانیایی ها این توانایی ذاتی را در سویایی ها می دیدند. آن شب، همچون جشنی برای اسپانیایی ها شد. سال ها بعد تماشاگران این شهر را به عنوان یار دوازدهم شناختند. از آن پس، بازی های ملی زیادی در سویا برگزار شد و ورزشگاه این شهر تقریبا به عنوان محلی رسمی برای برگزاری دیدارهای ملی تبدیل شد.

در دوران سرمربیگری میگل مونیوس، لوییس سوارس و میرا، همه بازی های رسمی تیم ملی در سویا برگزار شد. تنها بازی های دوستانه در شهرهای دیگر این کشور انجام می شد. تا زمان سرمربیگری خاویر کلمنته، این رسم معمول بود که بازی‌ها در سویا برگزار شوند اما کلمنته با تماشاگران سویایی نتوانست ارتباط برقرار کند. سپس لوییس آراگونس ایده تعیین ورزشگاهی مخصوص را برای بازی های تیم ملی عنوان کرد و میان انتخاب شهر والنسیا و سویا شک داشت اما سرانجام آنخل ویار، رییس فدراسیون فوتبال اسپانیا از این پیشنهاد استقبال نکرد.

ایده برگزاری بازی های ملی در شهر های مختلف خوب است چون می توان از این طریق از رای فدراسیون های محلی بهره برد و ویار نمی خواست این امتیاز را از دست بدهد.

انتهای پیام


ویدیو مرتبط :
62 سال پیش در چنین روزی استیو جابز متولد شد