درباره فیلم «سوخته» کار جدیدی از «جان ولز»


بانی فیلم/ «سوخته» فیلم جدید کمدی- اجتماعی کمپانی وین اشتاین به رغم دو هفته اکران در آمریکای شمالی بیشتر از 13 میلیون دلار نفروخته و سودسازی‌اش در سایر قاره‌ها هم از 21 میلیون دلار فراتر نرفته که برای فیلمی با هزینه تولید 20 میلیون دلار ارقامی اندک است اما از ویژگی‌های جالبی بهره می‌گیرد و با داستان پر کشش و جالبش بینندگان را تا پایان به دنبال خود می‌کشاند. ورود جان ولز به دنیای پر رونق فیلم‌های مرتبط با حرفه آشپزی و جمع طباخان حرفه‌ای و برجسته شاید به اندازه فیلمی مشابه به نام «سفر یکصد فوتی» با بازی هلن میرن بریتانیایی در یک قالب فرانسوی که سال پیش اکران شد، کیفیت و غنا نداشته باشد و با فیلم «سر آشپز» هم که کار جان فاوه رو است، همپایی نکند اما برای بردلی کوپر هنرپیشه نقش اول خود یک قدم بلند رو به جلو به حساب می‌آید و جای او را بین هنرپیشه اول مرد هالیوود محکمتر می‌کند.

«او» کلیشه‌ای عمل می‌کند اما...
شاید استدلال شود که کوپر در این عرصه‌ها و در وادی این رل‌ها چنان ماهر و صاحب سابقه و توانایی است که می‌تواند این نقش را چشم بسته نیز ایفا کند ولی این مسئله نیز از وجد تماشای «Burnt» نمی‌کاهد و کاری می‌کند که تماشاگران تا پایان پای این قصه بمانند و از تعقیب اتفاقات دست بر ندارند. به واقع محسنات کوپر در ایفای رلی که ممکن است متهم به کلیشه‌ای بودن بشود به حدی است که بر عیب‌های فیلم که کم نیز نیستند، سایه می‌اندازد و تنبلی برخی اعضای گروه تولید و کندی روند قصه را جبران می‌کند و حسن اصلی این فیلم است.
بازگشت به دوران اوج
در شروع «سوخته»، کاراکتر آدام جونز (با بازی بردلی کوپر) را در حالی می‌بینیم که از نیواور لینز آمریکا به لندن پایتخت انگلیس کوچ کرده زیرا می‌خواهد به دوران اوجش در حرفه آشپزی باز گردد و یکبار دیگر در قله این هنر مردمی و ظاهراً عامیانه بایستد. او زمانی یک سر آشپز تحسین شده و بی رقیب در پاریس بود که رستوران محل کارش را سرشار از مشتری‌های مختلف می‌کرد و طوری ظرف‌های غذا را به شکلی الوان می‌چید و بهترین و لذیذترین غذاها را برایشان تدارک می‌دید که شاید این رستوران به هیچ طباخ دیگری احساس نیاز نمی‌کرد. سپس زندگی روی بدش را به این آشپز کم عقل و پر خطا نشان داد و او در دام مشروبات الکلی و موادمخدر افتاد و همسو با آن کمرنگ و در نهایت ساقط شد و از چشم‌ها افتاد و رستوران محل کارش وی را دفع کرد. مدتی بعد از آن سقوط تلخ، جونز به قاره سبز بازگشته و حالا می‌خواهد در لندن دوران اوجش را تکرار و باز غذاهایی عالی را تولید و همگان را وادار به تحسین خود کند.
انواع کلک‌ها
در عین حال جان ولز در مقام کارگردان به تدریج بر ما این نکته را آشکار می‌سازد که دلایل پیشتازی قبلی آدام جونز در حرفه‌اش فقط استادی او در پخت و پز غذاها نبوده است و وی از انواع کلک‌ها و حرکات حقه آمیز هم برای از میدان به در کردن رقبایش بهره گرفته است. به عنوان مثال جونز یکبار دیگر چند موش را وارد محوطه رستوران رقیبش به نام میشل کرد و سپس به اداره سلامتی اماکن شغلی پاریس تلفن زد و گفت اصول بهداشتی در آن رستوران رعایت نمی‌شود و آن رستوران در چند ساعت بسته شد! با این حال آدام آنقدر پای میشل (با بازی عمر سای آفریقایی و تبعه فرانسه) می‌نشیند و با حرف‌هایش او را گول می‌زند که وی می‌پذیرد در رستوران جدیدش در لندن با وی همکاری کند. جونز به این نیز اکتفا نمی‌کند و با یک دشمن قدیمی دیگر خود به نام تونی (دانی یل برول دیگر هنرپیشه نام آشنای فرانسوی) نیز در امر راه اندازی این رستوران در لندن ائتلاف و همکاری می‌کند. دیگر فردی که با جونز در این رستوران جدید همراهی و همکاری خواهد کرد، یک سر آشپز ماهر دیگر به نام هله‌نا (سیه‌نا میلر) است و او را با ظاهر و رفتارهایی می‌بینیم که خبر از استقلال عمل کامل این زن در رسیدن به اهدافش می‌دهد.
صف طویل موفق‌ها
همه اینها ابزار و بهانه‌ها و نشانه‌ها و البته کاراکترهایی لازم برای جان ولز و فیلمنامه نویس او استیون نایت هستند تا تماشاگران را به دنبال خود بکشند و از دوستی و رقابت و ائتلاف چند آشپز فرصت طلب و به ویژه بر اساس زرنگی‌های کاراکتر آدام جونز قصه‌ای جذاب را بسازند و صف نه چندان کوتاه فیلم‌های مرتبط با سوژه آشپزی را که در سطح جهان فروش خوب و توفیق زیادی داشته‌اند، طویل‌تر کنند.


ویدیو مرتبط :
عارف دل سوخته کربلایی احمد تهرانی (نبینی ضرر کردی ) جان سوز