سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



ماجرای عجیب دختری که پیر به دنیا آمد


ماجرای عجیب دختری که پیر به دنیا آمدتابناک با تو/ از پشت سر یک دختربچه معمولی به نظر می‌رسید، دامن بچگانه کوتاه، موهای دُم اسبی ساده و هیکل لاغر اندام کوچک، ولی وقتی برمی گشت، همه بهت زده می‌شدند و می‌ترسیدند زیرا او صورتی شبیه پیرزن‌ها داشت.

نمی‌توانم او را تحمل کنم

همه چیز از ۲۱ سال پیش آغاز شد. وقتی Irina Nezhentseva متوجه چروک‌های عمیقی شد که ساعت به ساعت روی صورت دخترش کاتیا بیشتر جا می‌انداخت. پزشکان کاتیا را به بیماری نادر progeria مبتلا دانستند. در این بیماری، کودک پیر به دنیا می‌آید و روند پیری او ساعت به ساعت بیشتر می‌شود تا جایی که او در‌‌ همان سال‌های ابتدایی زندگی از دنیا می‌رود؛ اما رنج های کاتیای کوچک تنها در این یک مورد خلاصه نمی‌شد.

پدر او وقتی متوجه بیماری فرزند خود می‌شود خانه را برای همیشه ترک می‌کند. آخرین جملاتی که او بر زبان می‌آورد این است: من از او می‌ترسم و نمی‌توانم او را تحمل کنم.

کاتیا دختر تنهای کلاس

مادر کاتیا او را دوست داشت و صبح تا شب برای راحتی دخترش کار می‌کرد. بر خلاف پیش بینی پزشکان کاتیا نمرده بود. او به مدرسه رفت. در مدرسه همکلاسی‌هایش او را مسخره می‌کردند و جملات تحقیر آمیزی به او می‌گفتند که کاتیا هنوز هم تلخی آن‌ها را در وجودش احساس می‌کند.

مادربزرگ چرا مثل بچه‌ها لباس پوشیده‌ای؟ یا چرا می‌خواهی ادای بچه‌ها را درآوری مادربزرگ؟
کاتیا جز گریه جوابی برای حرف های آن‌ها نداشت. او در این باره می‌گوید: من در مدرسه بود که عمیقا فهمیدم شبیه دیگران نیستم و همیشه این سؤال را از خودم می‌پرسیدم که چرا مستحق این همه سختی و عذابم؟

هیچکس به خاطر چهره پیرم با من دوست نمی‌شد و من در آنجا بود که دانستم روح خیلی مهم‌تر از جسم است و سعی کردم تا با هوش و ذکاوت و درس خواندن برای خودم محبوبیت دست و پا کنم و تا حدودی هم موفق شدم.

خوشبخت زندگی کن

اینک که این نوشتار را می‌خوانید کاتیا ازدواج کرده است. او تصادفی با همسرش دنیس آشنا و این آشنایی خیلی زود به ازدواج منجر شد. کاتیا که امروز خودش را خوشبخت‌ترین زن دنیا می‌داند، به تازگی صاحب یک فرزند پسر شده است. او می گوید بزرگ‌ترین درسی که به پسرم خواهم آموخت این است:
پسرم با وجود همه رنج ها خوشبخت زندگی کن.



منبع: تابناک با تو


ویدیو مرتبط :
ماجرای دختری که از داغ پدر شهیدش از دنیا رفت