سلامت
2 دقیقه پیش | لیپوماتیکلیپوماتیک به عنوان یک روش مناسب برای لاغری موضعی شکم، پهلو، ران و اطراف ران ، ناحیه پشت، غبغب و بازو شناخته می شود ، لیپوماتیک در واقع یک دستگاه قدرتمند و هوشمند است که ... |
2 دقیقه پیش | با شجاعت پایان همکاری منفعلانه نظام پزشکی با وزارت بهداشت را اعلام کنیدسلامت نیوز:رییس نظام پزشکی مازندران با ارسال نامه ای به علیرضا زالی رئیس کل نظام پزشکی طرح تحول سلامت را همانند طرح مسکن مهر و پرداخت یارانه عمومی دانست و با تاکید بر ... |
نیازی به پنهان كردن فرزندخواندگی نیست
سلامت نیوز: كودكان رها شده در جامعه كم نیستند و خود این كودكان نیز با توجه به این اینكه این امر برایش چندان قابل درك نیست، اما آن را قبول میكنند. با این تفاسیر پدر و مادر جدید برای فرد نمیتواند فقط با بینش خیرخواهانه وارد عمل شوند، بلكه این امر برای آنها مسئولیت و برای مددكاران اجتماعی پیگیریهای فراوان به دنبال دارد.
فرزندخواندگی یعنی اعطای سرپرستی كودكان بدون سرپرست شناخته شده تحت سرپرستی سازمان بهزیستی به خانوادههای متقاضی كه واجد شرایط قانون جاری حمایت از كودكان بیسرپرست باشد. اما به زبان ساده یعنی یك زوج جوان كه توانایی بچهدار شدن ندارند یك كودك بیسرپرست را به فرزندی بپذیرند. طبق قانون، كودكانی به فرزندی سپرده میشوند كه والدین یا جد پدری آنها، شناخته شده نباشد، یعنی بچههایی نباشند كه به هر دلیلی به طور موقت در پرورشگاه زندگی میكنند و قرار است به خانوادهشان بازگردانده شوند. از طرف دیگر، این كودكان باید تحت سرپرستی سازمان بهزیستی قرار گرفته باشند، به عبارتی قبل از سپردن كودكان به پدر و مادر جدید باید از طریق مراجع قضائی سرپرستی آنها به سازمان بهزیستی سپرده شده باشد. این را كه كودك فقط به یك خانواده سپرده شود، نمیتوان پایان ماجرای فرزندخواندگی دانست، بلكه توجه به نیازها میتواند در كیفیت پرورش او نقش بسزایی داشته باشد. در این زمینه امیرمحمود حریرچی جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است: اغلب والدین ایرانی در طول شبانهروز فقط 20 دقیقه برای فرزندانشان وقت صرف میكنند. بروز نارسایی در بین كودكان با والدین طبیعی و دیگر كودكانی كه به آنها بیتوجهی میشود به یك میزان است، اما كم و كیف آن متفاوت است.
چطور میتوان از ظرفیت خانوادههای ایرانی برای افزایش سرپرستی كودكان در مركز بهزیستی و دیگر مراكز حمایت استفاده كرد؟برخی تصور میكنند همین كه كودكی از نظر مایحتاج زندگی و خورد و خوراك تامین باشد این یعنی رفاه كودك و همین كافی است، در حالی كه عمده نیازهای كودكان عاطفی است. كودكان از بدو تولد نیاز دارند مادری از آنها نگهداری كند و تحت حمایت یك پدر باشند و اگر این اتفاق به هر دلیلی نیفتد این كودك دچار مشكلاتی میشود. نیاز به محبت و عاطفه با افزایش سن كودك و شناخت او از محیط بیشتر میشود. بر اساس نظرات كارشناسان فقط 15 درصد نیاز كودكان از بعد معیشتی برطرف میشود، اما عمده نیاز آنها شامل نیاز به آموزش و كسب محبت است. عدم توجه به این نیازها باعث شكلگیری شخصیت او بدون اعتماد به نفس و دیگر مهارتهای رفتاری میشود. آنطور كه باید و شاید به مقولههای آموزش و پرورش اغلب كودكانی كه در مراكز شبانهروزی نگهداری میشوند، توجه نمیشود. برای احیای وضعیت این كودكان میتوان برایشان شبهخانواده تشكیل داد كه این كار نیز نارساییهای خاص خود را دارد. حتی میتوان با وضع قوانین جدید فرصت سرپرستی را برای خانوادههای نیازمند به فرزند ایجاد كرد. با حل و فصل نارساییهای قانونی در این زمینه خانواده مدنظر نیز باید بتواند همه حقوقی را كه به فرزند خود ارائه میدهد به فرزندخوانده نیز اختصاص دهد. حضانت كودك زیرنظر مددكاران اجتماعی، مشاوران و برنامههای آموزشی در مراكز شبانهروزی انجام میشود، اما باید توجه داشت كه هیچ یك از این اقدامات جای حضور كودك در كانون خانواده را نمیگیرد.
مقوله فرزندخواندگی و اینكه او بنابر چه شرایطی به خانواه سپرده شده است، چگونه باید برای كودك مطرح شود؟ و كتمان این قضیه از سوی خانواده تحت پوشش چه پیامدهایی برای كودك به همراه دارد؟واگذاری این كودكان به خانواده در مقایسه با مراكز نگهداری بهزیستی یا شیرخوارگاه میتواند در حل و فصل نارساییهای آنها تاثیرگذار باشد. باید نحوه حضانت این افراد برایشان بازگو شود. در ضمن باید نحوه رفتار با این كودكان از طریق بهزیستی یا دیگر نهادهای مسئول به خانواده و اطرافیان آنها آموزش داده شود. با ایجاد بسترهای لازم نیازی به كتمان و پنهانكاری در این زمینه وجود ندارد. در گذشته افراد به دلیل فقر از آموزش كودكان خودداری میكردند، اما هماكنون حتی در برخی خانوادههای معمولی، نیاز عاطفی و آموزشی كودكان برطرف نمیشود. امروزه مددكاران اجتماعی و مسئولان باید از كم و كیف وضعیت خانوادهها در امر حضانت فرزند آگاه باشند، زیرا نیاز به عاطفه و آموزش جزو اولویت نخست در پرورش كودكان محسوب میشود. قابلیت این خانوادهها در ارائه نیاز كودكان باید مورد بررسی قرار گیرد و در حین سرپرستی نیز كودك و خانوادهها باید مورد ارزیابی قرار گیرند. كودكان رها شده در جامعه كم نیستند و خود این كودكان نیز با توجه به این اینكه این امر برایش چندان قابل درك نیست، اما آن را قبول میكنند. با این تفاسیر پدر و مادر جدید برای فرد نمیتواند فقط با بینش خیرخواهانه وارد عمل شوند، بلكه این امر برای آنها مسئولیت و برای مددكاران اجتماعی پیگیریهای فراوان به دنبال دارد.
این كودكان بیشك با كمبودهایی رشد میكنند. برای تربیت صحیح آنها باید چه آموزشهایی به خانوادههای جدید داد؟اعلام داوطلبی یك زوج برای قبول حضانت كودك چندان قابل قبول نیست، بلكه باید آن دو فرد به اندازه كافی در جلسات مشورتی مورد بررسی قرار گیرند و شرح حالی از شرایط كودك كه شامل كمبودهای عاطفی، استعدادها، هنجارها و... برایشان ارائه شود و سلامت خانواده نیز برای سازمان ذیربط محرز شود. نباید در این مورد شتابزده عمل شود. برای قبول حضانت باید اطلاعات موجود از كودك و خانواده مورد بررسی قرار گیرد و كودك را به طور موقت در اختیار آنها قرار دهند. باید دانست كه مشكلات و نارساییهای موجود در تربیت كودكان فقط به فرزندانی كه در مراكز شبانهروزی نگهداری میشود محدود نمیشود، بلكه در خانوادههای طبیعی نیز به دلیل توجه والدین به مقوله معاش نارساییها و كمبودهای عاطفی در بین كودكان و نوجوانان افزایش یافته است. با این تفاسیر نباید مشكلات و نارسایی را فقط منوط به كودكانی كه تحت نگهداری در مراكز شبانهروزی هستند، دانست. در حال حاضر كودكان در خانواده از لحاظ عاطفی با نارساییهای فراوانی روبهرو هستند و فقط والدین امكانات مالی در اختیار فرزندانشان قرار میدهند. قبل از هرگونه اقدام در زمینه حضانت كودك باید سن، جنسیت، وضعیت خانوادگی، استعدادها، قابلیتها و میزان نگهداری كودك در مراكز شبانهروزی مورد بررسی قرار گیرد تا به این ترتیب كم و كیف رفتار با این كودكان برای خانواده جدید تبیین شود. در حین نگهداری نیز نباید ارتباط كودك و خانواده جدید با مددكاران اجتماعی قطع شود و در هر مرحله باید بتوان به این افراد خدمات مشاوره ارائه كرد، چرا كه هدف از این اقدام پرورش كودكانی با اعتماد به نفس و عزت نفس است.
افكار عمومی و برخی خانوادهها در زمینه فرزندخواندگی چندان بینش صحیحی ندارند و مقوله حضانت هنوز در جامعه ما جا نیفتاده است، برای حل این مساله چه راهكاری وجود دارد؟اینكه برخی در كشور كودكان بهزیستی را سر راهی میدانند بر كسی پوشیده نیست، اما این بینش باید از طریق رسانهها و فرهنگسازی حل شود. این كودكان در محیط خانواده باید با اعتماد به نفس و به شكل پویا پرورش یابند، وگرنه پرورش كودك در مراكز شبانهروزی هیچ فرقی با خانواده ندارد. بر اساس آمار والدین در هر شبانهروز فقط 20 دقیقه برای فرزندشان وقت اختصاص میدهند و باید در زمینه نحوه توجه به كودكان در خانواده فرهنگسازی شود. وقت گذاشتن برای كودك یعنی تمام اوقاتی كه پدر و مادر فارغ از دغدغههای خود كنار فرزند مینشینند و با او گفتوگو میكنند كه این زمان در میان خانوادههای ما بسیار كم است.
ویدیو مرتبط :
روش های کشیدن انواع دندان عقل پیدا، نیمه پنهان و پنهان