سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
پدر آن دیگری؛ رنج مضاعف برای کودک
وبلاگ > تهرانی، مهدی - شبهمعجزه در سینما پیشینه طولانی ندارد اما اگر بدون منطق و فقط به خاطر یک فیلمنامه بیرمق چنین رویدادی در یک فیلم شکل بگیرد جز دلسردی برای تماشاگر پیامدی ندارد. یدالله صمدی بعد از یک دوری چندین ساله از سینما با فیلم پدر آن دیگری فیلمی را روانه پرده نقرهای کرده که شبیه همین مضمون بالاست.
پدر آن دیگری شرح حال پسری به نام شهاب است كه یك مشكل ویژه دارد. او با آنكه به سن مدرسه رسیده و از لحاظ پزشكی مشكلی در سیستم گوش و زبان ندارد اما حرف نمیزند. جالب اینجاست كه شهاب بسیار فعال و مردمدار بوده و اهل ارتباط است و اجتماع. اما معلوم نیست به چه علت با كسی حتی مادر فداكارش نیز سخن نمیگوید...
اولین انگارهی جذابی كه میتوانست برای تماشاگر جذاب باشد همین حرف نزدن شهاب و داستانكهای مرتبط با تصمیم او بوده است. انگارهای كه در نهایت هم برای تماشاگر بزرگسال و هم برای تماشاگر كودك جذابیتش را از دست میدهد. در واقع صمدی قصه شهاب را گاهی رها میكند و او به عنوان مركز ثقل ماجرا كنار گذاشته میشود. در ادامه به قدری ماجراهای بیربط در این فیلم روایت میشود كه دیگر چرایی تكلم نكردن شهاب میرود كه بدست فراموشی سپرده شود.
سینمای كودك ایران هنوز وامدار آثار خوش گذشته است. آنچه در این سالها دیدهایم نه بار تربیتی داشتهاند و نه داستانی برای سرگرم كردن این قشر سنی و یا حتی والدینشان. پدر آن دیگری نیز اگرچه كارگردان باتجربهای دارد اما چنین فیلمنامه ضعیفی را با هیچ رمل و اسطرلابی نمیتوانست به یك فیلم حتی متوسط تبدیل كند. حتی شاید به جرات بتوان گفت ظرفیت داستان فیلم صمدی میتوانست یك فیلم كوتاه یا نهایتا یك فیلم تلویزیونی باشد نه در یك فیلم حرفهای سینمایی.
این در حالی است كه فیلم كودك آنهم با سنی كه صمدی برای كاراكتر اصلی اش یعنی شهاب تعریف كرده یعنی سن مدرسه؛ این توانایی را داشت كه حرفهای تربیتی و داستانكهای خاص آن را در خود داشته باشد. صمدی به جای اینكه به تماشاگر توضیح بدهد چرا شهاب حرف نمیزند داستانكهای بی ربط دیگران را بازگو میكند. دیگرانی كه در كنار فیلم محو هستند و هرگز در مركزیت قرار ندارند اما صمدی آنها را وارد داستانكها می كند كه هیچ؛ چندین داستانك مجزا با محوریت كامل؛ در اختیار این مهرههای فرعی قرار میدهد.
اگر این داستانكها به همراه كاراكترهایشان كمكی به همان گشودن رمز و راز و مشكل اصلی شهاب می كردند كه حرفی نبود اما این عده بی هیچ دلیلی میآیند و میروند و شهاب میماند و همان زبان بستهاش. این داستانكها حتی اگر كمیك و یا جذاب هم از كار در میآمدند بازهم به بار دراماتیك فیلم كمك میكردند اما متاسفانه جز كش دار كردن فیلمی كه ظرفیت زمان استاندارد را نداشته كار دیگری نمیكنند.
داستانك پسرعموی بدطینت شهاب ؛ دختر عموی وسواسی او؛ ماجرای فرار شهاب به خاطر ترس مرموزش از بیمارستان و مطب دكتر و رفتن اتفاقیأاش به منزل یك زوج مسن اینها همگی سكانسهای اضافه فیلم پدر آن دیگری هستند. اما این پایان ماجرا نیست چرا كه با ورود مادربزرگ مهربان به منزل شهاب به یكباره معجزهای رخ میدهد و شهاب شروع به حرف زدن میكند. آنهم نه به صورت الكن بلكه به گونهای كه میتواند در مسابقه تندخوانی شركت كند!
روند درمان کودک هم شکلی بسیار باسمهای، شعاری و خندهدار دارد. شهاب که تا هفت سالگی ظاهرا به خاطر لجبازی و محروم بودن از محبت اطرافیان حرف نزده با ورود چند روزه مادربزرگ به منزل و تجربه چند لحظه محبتآمیز با وی زبان میگشاید.
در مجموع مشخص نمیشود چرا مادر مهربان شهاب كه اینهمه در كنار و درخدمتش بوده نتوانسته كمكی به این طفل بكند كه باید همان مادربزرگ در انتهای فیلم بیاید تا شهاب ناگهان بی هیچ دلیلی زبان بازكرده و اصلیترین معمای فیلم بدون هیچ جذابیتی پاسخ داده شود.
پدر آن دیگری متاسفانه فیلم خوبی نیست و نه برای تماشاگر كودك جذابیت ندارد و نه برای والدین و تماشاگر بزرگسال میتواند بار تربیتی داشته باشد.
ویدیو مرتبط :
کار مضاعف همت مضاعف