در باب برخورد ریشه‌ای با خشونت و رفتارهای غیر قانونی


ناصر ایمانی در روزنامه ایران نوشت:نباید از کنار اتفاقات اخیر و ماجرای بر هم خوردن برخی مراسم انتخاباتی و برنامه‌های مجوز دار قانونی بسادگی عبور کرد. این رشته حوادث خشونت‌آمیز را باید در قالب آسیب‌های اجتماعی- سیاسی نگریست. از این منظر چند نکته قابل توجه و تأمل است؛ ۱- این نوع خشونت‌ها در مراسم مجوز دار در هر حال محکوم است و هیچ کس نمی‌تواند و نباید این شیوه‌ها را تأیید کند. ۲- معلوم نیست مسئولان ذیربط و مشخصاً وزارت اطلاعات و کشور اگر برخوردهای لازم را انجام می‌دهند چرا اطلاع‌رسانی نمی‌کنند و پرونده‌ها را برای بررسی‌های حقوقی و قضایی به دستگاه قضایی ارجاع نمی‌دهند. مراد از برخورد هم عموماً ۳ رفتار را شامل می‌شود؛ یک اینکه تمهیدات لازم قبل از شروع برنامه‌ها اندیشیده شود تا به خشونت کشیده نشود، دوم اینکه اقدامات لازم حین مراسم اتخاذ شود از جمله اینکه با اغتشاشگران و برهم زنندگان برنامه‌های قانونی برخورد لازم در صحنه انجام گیرد. سوم تمهیداتی است که باید برای بعد از مراسم در نظر گرفته شود مثل اینکه عوامل میدانی و پشت پرده شناسایی شده و گزارش‌ها به دستگاه قضایی ارسال شود.صرف دادن مجوز از سوی نهادهای ذیربط کفایت نمی‌کند. اگر این برخوردها از سوی نهادهای مسئول انجام شود بتدریح این خشونت‌ها هم کم می‌شود اما اگر چنین برخوردهایی انجام نشود، بتدریج این حس و تصور القا می‌شود که گویی تعمدی در این برخورد نکردن‌ها وجود دارد و چه بسا اراده هایی وجود دارد برای تداوم این شیوه‌های غیر قانونی.۳- باید در پی آن باشیم که عوامل به‌وجود آورنده این اتفاقات را شناسایی کنیم. این مهم است که چرا برخی از افراد باید تصور کنند با اعمال خشونت و بر هم زدن برنامه هایی می‌توانند به اهداف خود برسند. در اینجا اقتباسی می‌کنم از نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غرب که تصریح دارند با دو نوع خشونت فیزیکی و نرم روبه رو هستیم. خشونت‌های فیزیکی که روشن است اما خشونت نرم عبارت است از ادبیات پرخاشگرانه، تحقیر کردن منتقدان و تحریک کردن مخالفان. اگر بتوانیم با این نوع خشونت مقابله کنیم، به مرور زمان شاهد خواهیم بود که خشونت فیزیکی هم کمتر خواهد شد. باید این فرهنگ را جا انداخت که منتقدان و مخالفان گرامی‌داشته شوند و با لحن و ادبیاتی رایج شود که منجر به تحریک مخالفان نشود.۴- برای مقابله کردن با این خشونت‌ها از جناحی کردن آن پرهیز کنیم. هر تلاشی برای جناحی کردن آن، موضوع را تشدید می‌کند چون جناح‌ها در مقابل این نسبت دادن‌ها تحریک می‌شوند. در سالهای گذشته شخصیت هایی از جناح‌های مختلف را دیده ایم که آماج این رفتارهای غیر قانونی بوده‌اند. بنابر این خشونت نه یک موضوع جناحی بلکه یک معضل اجتماعی و سیاسی است.اگر چه کسانی که متوسل به خشونت فیزیکی می‌شوند ممکن است به یک جناح تعلق خاطر داشته باشند چنانکه کسانی که متوسل به خشونت نرم می‌شوند ممکن است طرفداران یک جناح دیگر باشند، اما مهم درمان این بیماری است. رسانه هایی که می‌خواهند از این موضوع، متهم جناحی بسازند با اهداف سیاسی و انتخاباتی، ممکن است به برخی از اهداف انتخاباتی خود برسند اما مشکل خشونت حل نمی‌شود. باید با فرهنگ‌سازی با خشونت مقابله کنیم و اینکه چرا برخی تصور می‌کنند اگر از روش‌های قانونی نتوانستند به اهداف خود برسند باید دست به رفتارهای غیر قانونی و خشونت‌آمیز بزنند.


ویدیو مرتبط :
ریشه خشونت های امروزی