روایتی جالب از "ناظم دوران دبستان" رهبر انقلاب


پس از رضاخان، سختگیری ها در پوشش و مراسم مذهبی کمرنگ شد. سید علی و برادرش سید محمد را در دبستان رسمی مدرسه ی دیانتی، اسم نوشتند؛ سید علی پنج ساله را کلاس اول و برادرش را کلاس چهارم.به گزارش  میزان، در کتاب "روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت الله خامنه ای از سال ۱۳۱۸ تاکنون" آمده است:پس از رضاخان، سختگیری ها در پوشش و مراسم مذهبی کمرنگ شد. سید علی و برادرش سید محمد را در دبستان رسمی مدرسه ی دیانتی، اسم نوشتند؛ سید علی پنج ساله را کلاس اول و برادرش را کلاس چهارم. دارالتعلیم دیانتی را افرادی با انگیزه های دینی پایه گذاشته بودند.دانش آموزها غالبا فرزندان پدر و مادری مذهبی و متدین بودند مدرسه به سبک مدارس جدید ساخته نشده بود حسینیه ای بود که سه اتاق داشت. یک اتاقش ۵۰،۴۰ نفر کلاس اولی داشت.اتاق دوم بچه های دوم و سوم در آن بودند و اتاق سوم کلاس چهارم و پنجم همزمان در آن برپا بود.سختی های مکتب در این مدرسه نبود و سیدعلی با علاقه آن جا درس خواند در روزهایی زندگی ساده و فقیرانه ای داشتند؛ " شب هایی را به یاد می آورم که شام نداشتیم" برخی شب ها کشمش و نان و یا شیر و نان، شام شب شان بود.برخلاف مکتب، دبستان با خاطره های خوب آغاز شد و ادامه یافت؛ " روز اولی که ما را به دبستان بردند روز خوبی بود؛ روز شلوغی بود.""بچه ها بازی می کردند ما هم بازی می کردیم. اتاق ما کلاس بسیار بزرگی بود. باز هم به چشم آن وقت کودکی من وعده بچه های کلاس اول، زیاد بودند. حالا فکر می کنم شاید ۳۰نفر، ۴۰ نفر، بچه های کلاس اول بودیم به هر حال روز پرشور و پرشوقی بود و خاطره ی بدی از آن روز ندارم." آقای تدین ناظم و معلم مدرسه را هم می پسندید؛ " واقعا یک مرد حسابی بود... با آن وقار و هیمنه ای که داشت، در حیاط مدرسه راه می افتاد و چوبی به دستش می گرفت و البته گاهی هم بچه ها را فلک می کرد؛ بنده را هم یک بار فلک کرد. ایشان مرد محبوبی بود."


ویدیو مرتبط :
#27 چرا به AMP نیاز داریم؟