گفتگوی جالب با جانی دپ و تیم برتون درباره «آلیس در سرزمین عجایب» -آکا


آکاایران: حاضر بودم در نقش آلیس هم بازی بکنم جانی این هفتمین فیلمی است که با تیم برتون کار کردی. وقتی او آمد و به تو گفت که می‌خواهد نقش کلاه ساز دیوانه را بازی کنی، واکنش تو چه بود؟ چرا این شخصیت را پذیرفتی؟جانی: صادقانه بگویم، او می‌توانست به من بگوید می‌خواهم آلیس را بازی کنی و من می‌کردم. من هر کاری که «تیم» بخواهد می‌کنم، اما یقینا بازی در نقش کلاه‌ساز دیوانه یک امتیاز بود چون پیدا کردن شخصیت او یک چالش بزرگ بود. این که او را مثل یک توپ پلاستیکی توی یک اتاق خالی قل ندی که ببینی او به کدام طرف قل می‌خورد. من می‌خواستم آن بخش این شخصیت را پیدا کنم، اما یک کم بیشتر هم می‌خواستم، می‌خواستم او تاریخ و جاذبه داشته باشد.

فکر نمی‌کنی که کلاه دوز دیوانه داستان سرنوشتی تراژیک‌تر از اصل قصه پیدا کرده؟

جانی: همه کلاه‌دوزها در یک دوراهی قرار دارند و ضرب‌المثلی هست که می‌گوید: «دیوانه مثل یک کلاه‌دوزه». این از آنجا می‌آید که جیوه‌ای که آنها در چسب برای ساختن کلاه از آن استفاده می‌کنند، آسیب‌رسان است. خوب در اصطلاح‌ها هم همان چشم‌انداز را از کلاه‌دوز داریم؛ آدمی که برای تولید کالا از نظر فیزیکی و روحی در معرض خطر قرار دارد. من این را گرفتم و به این نتیجه رسیدم که به جای این که او را یک آدم مهربان دوست‌داشتنی نشان بدهم همه جوانب شخصیتش را در بالاترین حد ببرم. او می‌توانست در عرض یک ثانیه از یک رفتار بسیار ظریف اغراق‌آمیز به یک آدمی با ظرفیت‌های بسیار قوی خطرناک تبدیل شود و خوب این خودش یک تراژدی است. تلاش برای این که این نقشه را دربیاورم واقعا جالب بود.تیم: با توجه به این که این فیلم متعلق به دیسنی است، ما تصمیم گرفتیم که خیلی روی سم جیوه تمرکز نکنیم.

به گزارش آکاایران: پیش آمده که وقت کار خودت را در سرزمین عجایب ببینی؟

جانی: اوه، در همه این مسیر. تجربه من در تمام این مسیر، از روز اول یک فضای کاملا سوررئال بود. در این شغل همه چیز غیرمنطقی است. برای من این عجیب است که هنوز شغلی دارم و کار می‌کنم، اما بیشتر از همه اینها، این فیلم یک سرزمین عجایب بود و من خیلی خوش‌شانسم که آنجا بودم.

وقتی شروع به کار کردی، فکر می‌کردی این طوری باشد؟

جانی: ابدا نه. هیچ تصوری از این که به کجا می‌رسیم نداشتم، اما این تقریبا غیرممکن است که چیزی مثل این را بتوانی پیش‌بینی کنی. بعد از این که در «بچه گریان» با جانی واترز و «ادوارد دست قیچی» با «تیم» کار کردم، فکر کردم که آنها مرا از همه چیز جدا کردند. من در آن نقطه فکر می‌کردم روی یک زمین خالی ایستاده‌ام و می‌دانستم می‌خواهم بروم، و مطمئن بودم که آنها مرا از کار حرفه‌ای دور نمی‌کنند و خوشبختانه حالا اینجا هستم.

رابطه حرفه‌ای و فردی شما و جانی چطوری رشد کرد؟

تیم: خوب نمی‌دانم. من واقعا وقت فیلمبرداری نمی‌توانستم به او نگاه کنم، چون او شبیه یک دلقک هولناک بود. به همین دلیل ما خیلی نگاه چشم در چشم در هنگام فیلمبرداری نداشتیم. ببین من از فیلم «ادوارد دست قیچی» همیشه عاشق کار کردن با جانی هستم؛ به 4 دلیل. او دوست دارد شخصیت‌هایی را بازی کند که متفاوت هستند. او دوست ندارد به خودش نگاه کند و من عاشق این کارم چون کار را برای من آسان‌تر می‌کند. برای این که او بزرگ است و هر وقت تو کاری انجام بدهی، او هست که دارد سعی می‌کند یک کار متفاوت دیگر انجام بدهد. این که کسانی را بشناسی که بخواهند تو را شگفت‌زده کنند، خیلی خوب است.

جانی رابطه کاری و فردی تو چطور با «تیم» رشد کرد؟

جانی: اولین چیز برای من با شخصیت جدیدی که او می‌خواهد شکل می‌گیرد و بعد فشار زیادی به من وارد می‌شود که «خدا، آیا این بار او را ناامید می‌کنم؟» ‌و بعد به شدت سعی می‌کنم و مخصوصا از همان اول، تا یک کار متفاوت را نشان بدهم؛ چیزی که او تجربه‌اش را قبلا نداشت و ما با هم قبلا آن را تجربه نکرده بودیم و بعد این او را به هیجان می‌آورد و برای آن شخصیت انتخاب‌های جدیدی می‌کند. من همیشه سعی می‌کنم پیش او شرمسار نشوم.

شما با هم شخصیت‌های فوق‌العاده و خاطره‌انگیزی را خلق کردید. وقتی به شخصیتی مثل «کلاه‌ساز دیوانه» می‌رسید آیا به گذشته برمی‌گردید و به کارهایتان نگاه می‌کنید تا مطمئن شوید که چیزی را تکرار نمی‌کنید و کاری مشابه قبل نمی‌شود؟

جانی: من بارها نقش‌های انگلیسی را بازی کرده‌ام و لهجه انگلیسی را هم بارها ارائه کرده‌ام، اما خب می‌تواند یک مانع کوچکی گاهی پیش بیاید که با خودت بگوییی«اوه، این یک قدم با کاپیتان جم ویل فاصله دارد یا یک قدم با شکلات یا وونکا فاصله دارد»، اما تو مجبوری به آنجایی که ایستادی توجه کنی، باید ببینی کجا هستی و این بخشی از کار است. این همان چالش بزرگ این کار است. ممکن هم هست غلط از آب دربیاید، اما این امکان هم بسیار هست که چهره‌ات را از همه گذشته بتوانی پاک کنی. این برای یک بازیگر ضروری است.

از همه کارهایی که با هم انجام دادی، کدامشان محبوبتان بوده؟

جانی: ادوارد دست قیچی. این فیلم خیلی بامزه است چون همه کسانی که آن را دیده‌اند، اگر با پدرشان آن را تماشا می‌کردند، مشکل داشتند. آنها با شخصیت ارتباط برقرار می‌کنند و می‌بینند که پدرشان احساس منزوی بودن و تنهایی می‌کند. خیلی شخصیت تراژیکی است. آنها وقتی آنها را می‌بینند زار می‌زنند.

با فیلم‌هایی مثل زیبای خفته، در جستجوی ناکجاآباد و حالا آلیس در سرزمین عجایب، به نظر می‌رسد خیلی علاقه‌مند به ادبیات خیالپردازانه قرن 19 هستی. به عنوان یک هنرمند و یک بازیگر ادبیات آن دوره چه جذابیتی برایت دارد؟

جانی: در آرزوی این هستم که اثر جی.ام. بری را بازی کنم و همه شخصیت‌های متفاوت آثار ادگار آلن پو را و حتی چهره‌های ادبیات فرانسه مثل بودلر را. وقتی این کتاب‌ها را باز می‌کنی، یا کتابی مثل «گل‌های شر» را و شروع به خواندن می‌کنی، مثل این است که همین امروز نوشته شده‌اند، واقعا از این کارها شگفت‌زده می‌شوی. به نظرم این یک دوره فوق‌العاده از آثاری است که بدون زمان باقی می‌مانند. من عاشق همه شخصیت‌های این آثار هستم و علاقه بسیاری به نویسندگان قرن 19 دارم.


ویدیو مرتبط :
تریلر فیلم آلیس در سرزمین عجایب ساخته تیم برتون (HD)