شناخت قبل از ازدواج


باید ها ونباید هایی که باید قبل از ازدواج بدانید.

توجه به نوع برخورد پدر و مادر همسرتان با یکدیگر، همچنین برخورد آنان با فرزندان شان ( به خصوص همسر آینده تان ) اطلاعات زیادی به شما می دهد. گرچه معمولاً خانواده ها از خودشان ویترین ارائه می دهند، اما به تدریج و با زیرکی می توانید شیوه های ارتباطی خانواده همسرتان را کشف کنید، به دو روش می توان این کار را انجام داد. یا با توجه به مرزهای خانوادگی یا با توجه به سبک فرزندپروری. در این قسمت شناخت انواع مرز های خانوادگی را مورد بررسی قرار می دهیم.

شناخت قبل از ازدواج ، دانستنی های قبل از ازدواج ، مراحل شناخت قبل از ازدواج

1 - مرزهای درون خانواده

هر خانواده ای برای خودش مرز بندی مخصوصی دارد. هر خانواده ای از دو زیرمجموعه والدین و بچه ها هم تشکیل شده است.این خانواده در یک قرارداد نانوشته توافق کرده اند هر کسی چه وظیفه ای در قبال خودش و خانواده اش دارد، چه آزادی هایی و چه محدودیت هایی دارد.توجه به مرزهایی که بین افراد وجود دارد، می تواند تربیت خانوادگی همسر آینده تان را نشان دهد.

الف) مرزهای درهم تنیده

این خانواده ها در بین روان شناسان خانواده به « خانواده با درهای باز » مشهور هستند. در این خانواده ها همه چی شلم شورباست. بی قانونی مطلق، ملغمه ای که در آن هیچ کسی شکل خودش را پیدا نکرده است. همه به شدت به هم وابسته اند، مشق های بچه کوچک را بیشتر وقت ها بچه بزرگ می نویسد، جای مشخصی برای خواب پدر و مادر در نظر گرفته نشده است، یا اگر در نظر گرفته شده باشد کاربری های دیگری هم مثل محل بازی و احتمالاً خواب بچه ها را نیز پیدا کرده است. همه لباس همدیگر را می پوشند، دست همه در جیب همدیگر است و شماره رمز کارت بانک پدر را همه دارند.این خانواده ها باعث فلج روانی بچه ها می شوند و باعث می شوند بچه ها هیچ وقت کاملاً مستقل شدن را یاد نگیرند. بچه های این خانواده همیشه بچه و وابسته نگاه داشته می شوند و مهارت های ارتباط درست و بااحترام به حریم شخصی دیگران، هیچ وقت در این خانواده ها یاد گرفته نمی شود.

ب - مرزهای خشک و بی انعطاف ( مرزهای بسته)

این یکی دقیقاً برعکس اولی است. در خانواده هایی که مرزبندی داخلی شان خشک است شاید بیشتر با یک پادگان نظامی روبه رو هستیم. هر کس کار خودش را انجام می دهد. هیچ کس به هیچ کس کمک نمی کند؛ حتی اگر واقعاً عضو خانواده درمانده باشد. هیچ کس هیچ کس را تشویق نمی کند و هیچ کس دلش برای کسی نمی سوزد.در این خانواده ها وظیفه هر کس خیلی خشک مشخص شده است.مثلاً پدر در هر حال باید پول دربیاورد، مادر هر روز غذا بپزد، پسر هر روز به مدرسه برود و در یک ساعت مشخص برگردد. دختر به دانشگاه برود و... این خانواده ها از نظر قدرت به یک پادگان نظامی و از لحاظ عاطفه به یک مجمع الجزایر خانواده نام شبیه هستند.بچه هایی که در این خانواده ها پرورش می یابند، عزت نفس پایینی دارند و برای شروع رابطه صمیمانه با دیگران به شدت مشکل خواهند داشت.

ج - مرزهای منعطف

خیلی از خانواده ها مرزهای شان نه کاملا در هم تنیده است و نه کاملا خشک است. خانواده هایی که مرزهای منعطف دارند در درجه اول مرزهای شان را مشخص کرده اند. یعنی خیلی واضح و روشن، هرکس وظیفه خودش را می داند، کسی ابهام ندارد که چه کاره است. مادر خانه می داند خرید تا کجای کار با اوست و از کجا آن طرف تر با پدر خانواده. در شرایط معمول کسی سلیقه خودش را به دیگری اعمال نمی کند و کسی لباس دیگری را نمی پوشد. خلاصه این که هر کسی حریم خودش را درست و حسابی می شناسد و برای حریم دیگر اعضا هم احترام قائل است. همه اینها یک «اما» دارد. در خانواده های سالم، در شرایط ضروری این مرزها و وظیفه ها قابل تغییرند. مثلاً اگر در این خانواده وظیفه پسرها بعد از اتمام تحصیلات، استقلال مالی تعریف شده بود، پدر در عین احترام به این قانون می تواند یک سرمایه مالی هم برای شروع کار پسر در نظر بگیرد. در این خانواده ها مرزها با یک منطق خانوادگی تعیین شده اند. اما عاطفه می تواند این مرزها را جابه جا کند. 


ویدیو مرتبط :
ازدواج بدون شناخت همدیگر