سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
روزنامه جوان: چرا اوباما باید برای لغو تحریمها تضمین کتبی بدهد
روزنامه جوان: چرا اوباما باید برای لغو تحریمها تضمین کتبی بدهد
روزنامه جوان/ متن پیش رو در روزنامه جوان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.«از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل، تدارک شود که از جمله آن اعلام کتبی رئیسجمهور امریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریمهاست. در اعلام اتحادیه اروپا و رئیسجمهور امریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بهکلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزله نقض برجام است.»
این بند از نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به حسن روحانی رئیسجمهور اسلامی ایران شاید یکی از مهم ترین بخشهای آینده برجام از نگاه ایشان باشد؛ بندی که ناظر به برداشته شدن رسمی تحریمهای امریکا بر اساس توافق برجام و از بین رفتن ساختار آنهاست.
به طور حتم تمام بندهای نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره برجام و نحوه اجرا شدن آن در مقاطع مختلف دارای اهمیت اساسی و غیرقابل انکار است، اما در این میان این قسمت با توجه به اینکه هدف مذاکرات نیز برداشته شدن تحریمهای ظالمانه علیه ایران است، در شرایط کنونی برجستهتر از سایر قسمتهاست. اما سؤال اصلی اینجاست که بر چنین اصلی تأکید شده است.
بحث اصلی بر سر برچیده شدن ساختار تحریمهاست
بحث حفظ ساختار تحریمها یکی از مهمترین محورهای کلامی مقامات امریکایی در رابطه با ایران بوده است، به گونهای که بارها و بارها در مجامع مختلف متولیان برقراری تحریمها در امریکا بر آن تأکیده کردهاند. به عنوان مثال جک وزیر خزانهداری امریکا در جمع نمایندگان کنگره در این باره میگوید: روشن بگوییم، هیچ تغییر فوری در تحریمهای امریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل وجود نخواهد داشت و فقط زمانی که ایران شروط اساسی هستهای را به جا آورد، امریکا شروع به تعلیق تحریمهای ثانویه هستهای به صورت مرحلهای خواهد کرد؛ تحریم هایی که کشورهای طرف سوم را که با ایران تجارت میکنند، هدف قرار میدهد.
شکی نیست که باید در برابر احتمال پایبند نبودن ایران به تعهدات خود در این توافق آماده باشیم، برای همین اگر ایران در زمانی که تحریمها را تعلیق کردیم، تعهدات خود را نقض کرد، میتوانیم خیلی سریع تحریمهای سازمان ملل و امریکا را بازگردانیم. با توجه به اینکه بازگردانده شدن تحریمهای سازمان ملل نیازمند رأی در شورای امنیت است، امریکا این توان را دارد که اجرای دوباره این تحریمها را صورت بدهد. به این ترتیب و با برچیده نشدن ساختار تحریمها عملاً هیچ کشوری تمایلی به تجارت با ایران نخواهد داشت و عملاً ریسک هرگونه سرمایهگذاری بسیار بالا خواهد بود و این همان نکتهای است که امریکاییها به دنبال آن هستند. شاید جریمه دویچه بانک آلمان را هم بتوان در همین راستا در نظر گرفت که اخیراً به دلیل معاملات خود با ایران از سوی امریکاییها به 250 میلیون دلار جریمه محکوم شده است. از سوی دیگر با بالا بودن چماق تحریمها بر سر ایران اعتمادی به این وجود خواهد داشت که امریکاییها بخواهند بار دیگر تحریمها را بازگردانند.
امریکاییها همیشه عهدشکن بودهاند
واقعیت این است که دولت امریکا در تمام ۱۳ سال اخیر به صراحت یکی از اهداف راهبردی خود در منطقه غرب آسیا را از بین بردن کامل صنعت هستهای کشورمان اعلام کرده است، حتی اوباما که با وعده پذیرش حفظ صنعت صلح آمیز هستهای کشورمان وارد مذاکرات شده است نیز در آذرماه سال گذشته در مجمع سالانه مرکز هائیم سابان وابسته به اندیشکده بروکینگز به صراحت از علاقه خود به نابودی کامل صنعت هستهای ایران و «باز کردن پیچ و مهرههای» آن در صورت توان سخن به میان میآورد.
همچنین امریکاییها بارها و بارها ثابت کردهاند که به هیچ قاعده و قانونی و هیچ قول و قراری پایبند نبوده و نیستند. تجربههای متعددی در روابط بینالملل در همه سالهای پس از جنگ جهانی دوم تاکنون این برداشت از رفتار امریکاییها را تأیید میکند. حمله یکجانبه به عراق به رغم عدم تأیید طرح امریکا توسط شورای امنیت، همراهی با دولت جعلی اسرائیل در نقض مکرر قرارداد اسلو، عدم پایبندی به تعهدات توافق تبادل اسرا در لبنان و عدم آزادسازی اموال بلوکه شده کشورمان و دهها مورد تاریخی و بینالمللی دیگر مؤید این ادعاست.
به این ترتیب هیچ تضمینی وجود ندارد که بدون یک تضمین مکتوب ساختار تحریمها برچیده شود و هر آن امکان دارد که به خاطر بدعهدی و بد قولی امریکاییها این تحریمها بازگشته و منافع ایران که بخش قابل توجهی از صنعت هستهای خود را واگذار کرده به طور کامل از بین برود.
در چنین شرایطی تکرار عبارت «باقی بودن چارچوب تحریمها» یکی دیگر مصادیقی است که هر انسان عاقلی را از «سهلاندیشی» و حداقل اعتماد به امریکاییها برای اجرای تعهدات خود در برجام باز میدارد؛ جملهای که بارها و بارها از مقامات بلندپایه امریکایی مطرح شده و حاکی از برگشتپذیری تعهد اصلی آنها یعنی لغو تحریمهاست. در آخرین نمونه «آن پترسون» دستیار وزیر خارجه امریکا میگوید: «ما ساز و کار بازگشت تحریمها را داریم و میتوانیم هر زمان خواستیم تحریمها را بازگردانیم.»
شاید در این باره هیچ سخنی روشنتر از سخنان مقام معظم رهبری نباشد که به صراحت به بدعهدی امریکاییها اشاره کردهاند و حتی سخنان خود را به طور کامل زیر پا گذاشتهاند.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به رئیسجمهور امریکا آورده اند: اظهارات رئیسجمهور امریکا در دو نامه به اینجانب مبنی بر اینکه قصد براندازی جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریاش از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله نظامی و حتی هستهای «که میتواند به کیفرخواست مبسوطی علیه وی در دادگاههای بینالمللی منتهی شود» پرده از نیت واقعی سران امریکا برداشت.
با چنین سابقهای از امریکا میتوان به ضرورت ارائه تضمینی مکتوب برای برداشته شدن تحریمها پی برد.
نامزدهای امریکایی ساز ناکوک مینوازند
فوریت دیگری که شاید برای این بند بتوان در نظر گرفت، اظهارات مکرر امریکاییها درباره زیر پاگذاشته شدن توافق هستهای با ایران در صورت تغییر رئیسجمهور در امریکاست. امریکاییها هم بهلحاظ رسمی و هم بهلحاظ غیررسمی اعلام داشتهاند به تعهدات رئیسجمهور فعلی این کشور پایبند نیستند. نگاهی به سخنان مقامات امریکایی بهخصوص نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ این کشور نیز نشاندهنده این است که کاندیداها (خاصه جمهوریخواهان)، دائم بر این نکته اصرار میکنند که هرآنچه بین ایران و امریکا بهعنوان یکی از طرفهای مذاکرات ۵+۱ صورت گرفته، مذاکره ایران با رئیسجمهور دموکرات امریکا یعنی باراک اوباماست، بنابراین هیچ تعهدی برای رئیسجمهور بعدی این کشور ایجاد نخواهد کرد، البته در این باره نیز برخی سیاستمداران جمهوریخواه امریکایی در این مسیر از همه جلوتر حرکت میکردند. اولین بحثها در این رابطه وقتی به وجود آمد که ۴۷ تن از سناتورهای ایالاتمتحده خطاب به مقامات ایران نامهای را مرقوم کردند.
در بخشی از آن نامه اشاره شده بود که هرگونه توافقی را درباره برنامه هستهای شما که کنگره تأیید نکرده باشد، چیزی بیشتر از توافقی مربوط به قوه مجریه و اجرایی میان رئیسجمهور اوباما و آیتالله خامنهای تلقی نخواهیم کرد. رئیسجمهور بعدی میتواند چنین توافقی را با یک امضا لغو کند و کنگره بعدی نیز میتواند هر زمان که بخواهد، مفاد چنین توافقی را تغییر دهد.
برخی نامزدهای ریاستجمهوری امریکا مثل جب بوش و دونالد ترامپ نیز دو نامزد جدی جمهوریخواهی هستند که تلویحاً و تصریحاً اعلام کردهاند که در «روز اول ریاستجمهوری خود این موافقتنامه را پاره خواهند کرد» و «این توافق را بهمثابه مماشات یاد کرده و با آن مخالفت کردهاند.
این رسوایی اخلاقی و سیاسی سناتورهای امریکایی بهحدی فاجعهآمیز بود که حتی داد خود دولتمردان امریکایی را هم درآورد. در واکنش به همین نامه بود که وزیر امور خارجه امریکا هم در سنای ایالات متحده و در برابر کمیته خارجی ایالات متحده این مسئله را بیسابقه عنوان کرد.
ضرورت تیزهوشی وزارت امورخارجه
با در نظر داشتن تمام شرایط فوق میتوان بیش از پیش بر ضرورت شرط رهبر انقلاب اسلامی بر ضرورت ارائه تضمین کتبی پی برد. گرچه تاکنون دو یادداشت ریاست جمهوری از سوی اوباما درباره آمادگی برای لغو تحریمها صادر شده است، اما ضروری است که دستگاه سیاست خارجی با دقت هر چه بیشتر و تا زمانی که فرمانهای اجرایی رئیسجمهور برای لغو تحریمها صادر نشده است، از آغاز اجرای مراحل برجام خودداری کند.
ویدیو مرتبط :
ماجرای تعهد کتبی آمریکا و اروپا برای لغو تحریم ها