20 فیلم برگزیده سال 2015 به انتخاب مجله امپایر


          2015؛ سالی كه با مایل كیتون در "بردمن" آغاز شد و به طور قطع با كایلو رن و شركایش در "جنگ ستارگان: نیرو برمی خیزد" به پایان خواهد رسید. "دنیای ژوراسیك" تا به اینجا بزرگترین فیلم سال استبه گزارش وب‌سایت ۷فاز، ۲۰۱۵؛ سالی كه با مایل كیتون در "بردمن" آغاز شد و به طور قطع با كایلو رن و شركایش در "جنگ ستارگان: نیرو برمی خیزد" به پایان خواهد رسید. "دنیای ژوراسیك" تا به اینجا بزرگترین فیلم سال است، "اكس ماشینا" ثابت كرده كه سای-فای‌های هوشمندانه جای خوبی در كنار دیگر فیلم‌های هیجان انگیز و پاپ كورنی مثل عصر اولتران و انت من دارند، در این میان فساد ذاتی و ترمیناتور: پیدایش هم تنها با مغزهایمان سوپ درست كردند. تیم امپایر پس از رای گیری فهرست بهترین فیلم های سال خود را منتشر كرده. به یاد داشته باشید كه "نیرو برمی‌خیزد" در زمان تهیه این لیست نمایش خود را آغاز نكرده بود و در نتیجه در این رای گیری حضور نداشت.۲۰. Jurassic Worldبهترین چیز در نقشه دنیای ژوراسیك این بود كه خوراك تازه‌ای را برای تماشاگرانش در عین یادآوری تم‌های آشنا فراهم كرده بود. می‌دانستیم كه دایناسورها به طریقی آزاد می‌شوند و آشوب به پا می‌كنند اما تفاوت این بار در مقیاس این خرابی بود؛ چراكه ورود به پارك ژوراسیك این بار برای عموم آزاد است. مردم این‌بار در تولید ترس و وحشت سهیم هستند و دانشمندان پردل و جرئت را در مركز ماجرا همراهی می‌‎كنند. اوه، البته دایناسور بزرگتری هم در این میان وجود دارد و لحظه خوشایندی كه تی-ركس محبوب این فرنچایز به یك نجات‌دهنده تبدیل می‌شود.19. Song Of The Seaشاید پیكسار و جیبلی استودیوهای مشهورتری باشند اما سالن كارتون ایرلند نیز به روش خود توجه تماشاگران را جلب كرده، اول از همه با فیلم "The Secret of The Kells" و حالا هم این جواهر ارزشمند. "ترانه دریا" داستان یك نگهبان فانوس دریایی و همسر نیمه انسان‌ و دو  كودكشان است، به علاوه غول‌ها و جادوگران و پریان. روایت این داستان گاهی زیركانه است و گاهی احساساتی. صداپیشگان (از جمله برندان گلیسون) همگی حضور موفقی دارند و انیمیشن دوبعدی فیلم انگار یك كتاب نقاشی است كه زنده شده.18.Inherent Viceاقتباس پل توماس اندرسون از رمان سال 2009 توماس پینچن، درست مثل نثر این كتاب به شكل دیوانه‌واری پیچیده و به شكل خوشایندی احمقانه است. پیرنگ هزارتوگونه آن در سه اتفاق مرموز متفاوت اما به هم وابسته خفته است، به همراه كارآگاه خصوصی، داك اسپورتلو (واكین فینیكس) كه با آشفتگی سرنخ‌هایی را از گوشه و كنار بیرون می كشد. ماجرایی كه در دهه هفتاد میلادی می‌گذرد، داستان كارآگاهی و قهرمان زن خرابكار آن همگی یادآور "خداحافظی طولانی" رابرت آلتمن هستند. جاش برولین، اوون ویلسون، ریس ویترسپون، جنا مالون و بنیسیو دل تورو به همراه كاترین واترستون خیره‌كننده برای پیچیدن كلاف سردرگمی داستان اینجا هستند، اما این نمایش فینیكس است. 17.Brooklynاگر "مرد آرام" یك سفر رومانتیك میان ایرلند و ایالات متحده بود، "بروكلین" ملاقات دوباره از آن است. در اینجا ایلیس، یك دختر ایرلندی جوان با بازی سیرشا رونان در دهه 50 به نیویورك نقل مكان می كند تا به دنبال فرصتی برای ادامه زندگی اش باشد. سوالات زیادی در حین دوری از خانه و تحمل محیط ناآشنا بوجود می‌آید كه جواب همگی آن‌ها "مهربانی غریبه‌ها" است. اما رومانسی كه در این میان شكل می گیرد در سراسر سطح كوچك اما عمیق فیلم به جریان می افتد. جان كرولی كارگردان و نیك هورنبی فیلمنامه نویس در اقتباس از رمان كولم تویبین روش خلاقانه ای را پیشنهاد داده اند و فیلم آن‌ها داستان درخشان و همدلانه آن‌هایی است كه دوام آوردند و در خاك بیگانه یك كشور از نو شروع كردند؛ همین باعث شده چنین ماجرای قدیمی، ظاهری به موقع و بی اشكال داشته باشد. 16.Macbethاین ماجرا پیش‌تر به سینما راه یافته بود (توسط كوروساوا، پولانسكی و ولز). اما نمایشنامه اسكاتلندی خونین شكسپیر پیش از این كمتر برای حس همدردی با كاراكترهای اصلی‌اش شناخته شده بود و جاستین كرزل در اقتباس خود به این رسیده است. البته مایكل فسبندر و ماریون كوتیار سهم زیادی در القای این حس دارند و هیچ گاه انسانیست نهفته در كاراكترهایشان را حتی در حال خزیدن به سوی هیبتی هیولایی از دست نمی‌دهند. فلیمبرداری آدام آركاپا  -زمین‌های جنگی دودگرفته، آسمان‌های سرخ و صحنه‌های داخلی كه با نور اتش روشن شده اند- نیز خارق العاده است. 15.Avengers: Age Of Ultronسوال اصلی این بود، آیا جاس ودون دوباره می‌تواند موفقیت اش را تكرار كند؟ نه كاملا، جواب همین بود. اما عصر اولتران هنوز هم دنباله ای باارزش برای اونجرز است. بله، این فیلم تاریك تری نسبت به قسمت های قبلی است و برای رسیدن به جنگ داخلی به مقدمه چینی زیادی نیاز دارد. با این حال تمام این خرده پیرنگ‌ها از لحاظ كیفی كم ندارند. اولتران جیمز اسپیدر واقعا عجیب و غریب و یك دشمن غیرقابل پیش بینی است. و البته تماشای اتحاد دوباره این دار ودسته همیشه رضایت بخش است.14.White Godخدای سفید تنها فیلمی است –شاید تا همیشه- كه امسال صدها قلاده سگ را در خیابان های بوداپست آزاد كرده. نتیجه یكی از دیدنی‌ترین صحنه‌های 2015 است كه كورنل موندروسو كارگردان آن را پیش چشمهایمان آورده. او كسی است كه بدون استفاده از CGI داستان دختر 13 ساله ای به نام لیلی را در تلاش برای یافتن سگ‌اش به تصویر كشیده. در اینجا با جنگ های زیرزمینی سگ‌ها، لحظات دلگرم‌كننده نزدیكی انسان‌ها به هم و پارودی‌های مضحك و در عین حال ترس‌آور روبه‌رو هستیم. از دستش ندهید.13.Mission: Impossible - Rogue Nationیك كت و شلوار رسمی به تام كروز بدهید، او  را در كنار كمرون دیاز بگذارید و به زمین پساآخرالزمانی هلش دهید تا جدول فروش كاملا بی‌هیاهو باقی بماند. حالا او را در لباس اتان هانت پیش چشم تماشاگر بیاورید تا بازی عوض شود. تماشاگران زیادی برای تماشای پنجمین قسمت ماموریت: غیرممكن سرازیر شدند و چیزی كه گیرشان آمد یك دنباله صاحب سبك و جذاب بود. ربكا فرگوسن شاید گاها بر كروز سایه می‌اندازد و شان هریس شبیه به دی‌جی یك مهمانی شبانه كه قصد خرابكاری دارد زمزمه می‌كند.12. Me And Earl And The Dying Girlفیلمی كه عاشق سینماست. آلفونسو گومز-ریخون با این فیلم مرز میان تراژدی و كمدی را طی كرده است. من (گرگ با بازی توماس مان) و ارل (آرجی سایلر) قهرمان فیلم‌های كسانی مثل ژان لوك گدار، مایكل پاول و هل اشبی را یادآوری می‌كنند، آن‌ها در تلاش‌اند كه نور امید را به زندگی دختر روبه مرگ با بازی اولیویا كوك بیاورند. بله، آن‌ها در طی این پروسه چیزهای زیادی درباره خودشان می‌فهمند و نه، این فیلم تماما ماجرایی مبتذل و پیش پا افتاده ندارد. بالاخره یك نفر نقطه دقیق میان "شرایط مهربانی" و "روز مرخصی فریس بیولر" را پیدا كرد.11. Birdmanالخاندرو گونزالز ایناریتو كه اخیرا گروه بازیگرانش را در فیلم "از گور برخاسته" با شرایط سخت فیلمبرداری تنبیه كرده، در این فیلم ترتیب وقوع حوادث را به شكل دیگری چیده است تا از تمام بازیگرانش اجرای پررنگی به نمایش بگذارد. این تقریبا یك دستاورد تكنیكی پیچیده و دست نیافتنی است. اما همه چیز هنوز به كاراكترها بستگی دارد، بخصوص مایكل كیتون در نقش ریگان كه زمانی یك ابرقهرمان بوده و حالا قصد پرواز به سوی نقطه مرتفع‌تری را دارد.10. A Most Violent Yearجی.سی چاندور شهرتش را در روایت سرگذشت مردان گرفتار و بحران‌زده بدست آورده است. او حالا پس از "مارجین كال" و "همه چیز از دست رفته" نشان داده كه قادر به خلق یك كاراكتر زن موثر هم است. شاید سالی كه لیدی مكبث بر روی پرده سینماها آمده  زمان خوبی برای عرض اندام كاراكتر زن این فیلم نباشد اما نمی شود انكار كرد كه چیزی شكسپیری در كاراكتر آنا مورالس با بازی جسیكا چستین وجود دارد. او نیرویی توانمند و بی پروا است كه مدام در حال لغزاندن شوهرش، با بازی اسكار آیزاك بر مرز قانون‌مندی و فراتر از آن است.9. Carolچیزی در رمان‌های پاتریشیا های‌اسمیت وجود دارد كه آن را تبدیل به انتخابی خوب برای یك اقتباس سینمایی می‌كند. شاید متهورانه بودن آن بهترین ویژگی‌اش باشد، شاید هم غنی بودن كاراكترهایش. هرچه باشد حالا اقتباس فیلیس نگی از رمان "بهای نمك" این نویسنده به جمع دیگر آثار سینمایی اقتباسی مثل "غریبه‌ها در قطار"، "آقای ریپلی بااستعداد" و "ظهر بنفش" پیوسته است. كارول یك رومانس نیویوركی با اسانسی از خودداری و سركوب است. این فیلم نه تنها اجراهایی اسكاری را از رونی مارا و كیت بلانشت به نمایش می‌گذارد و بهترین فیلم تاد هینز از زمان "دور از بهشت" (2002) است كه تست بچدل ( كه می‌پرسد آیا كاراكترهای زن درباره موضوعی غیر از مردها با یكدیگر صحبت میكنند) را در همان پنج دقیقه ابتدایی با سربلندی پشت سر می‎گذارد.8. It Followsیكی از آن هارورهای كابوس‌آور كه هرازچندگاهی از راه می‌رسند. قهرمان زن داستان "او تعقیب می‌كند" توسط موجودی مرموز تعقیب می‌شود، او گاها خودش را در هیئت غریبه‌های زخمی یا قربانیان خود نشان می‌دهد و این همان ترسناك‌ترین وجه داستانی  فیلم است. این فیلم همچنین پیچی جالب در تم همیشگی "قربانیان نوجوان" ارائه كرده است. نتیجه ورود به مكان‌هایی بسیار تاریك است، اگرچه برخی از آن‌ها با خام‌دستی پرورانده شده باشند.7. The Martianبدون شك او یكی از بزرگترین كارگردانان است، اما گاها چیزی غیردوستانه و لجوجانه در برخی فیلم‌های ریدلی اسكات احساس می‎شود. و همین مریخی را به یك فیلم غافلگیركننده تبدیل كرده است. این فیلم دوست داشتنی ماجرای فضانوردی را دنبال می‌كند كه در سیاره‌ای تنها گرفتار شده و به نظر اوقات خوشی را برای خودش سپری می‌كند. با اینكه نمی‌شود فیلم را یك كمدی دانست اما تماشاگر بیشتر اوقات را به خندیدن سپری می‌كند و شاید این را باید مدیون اجرای مت دیمون و فیلمنامه هوشمندانه درو گدار بود. و اسكات كه به شكل سخاوتمندانه‌ای اجازه ورود این لحظات را با صرف نظر از ایجاد یك فضای سنگین علمی داده است.6. Steve Jobsدرام بلندپروازانه و منسجم دنی بویل پیش از آن‌كه روشنی روز را ببیند از استودیوها خارج شد. نگاه آرون سوركین فیلمنامه نویس به پشت صحنه ساخت سه محصول كلیدی در دنیای تكونولوژی آن را به یك درام انسانی خارق‌العاده تبدیل كرد. ساختار سه پرده‌ای خیره‌كننده سوركین برای روایت سرگذشت جابز با یك اجرای خوب دیگر از مایكل فسبندر به مقصد نهایی‌اش می‌رسد. شاید فسبندر چندان شبیه به كاراكترش نباشد اما او، كه گاهی دستور می‌دهد، گاهی می‌ترسد و همیشه مسحوركننده است، قطعا شبیه به جابز رفتار می‌كند. استیو جابز در گیشه به موفقیت چندانی نرسید اما شایستگی آن را دارد كه در تلویزیون، مك‌بوك‌ها و آی‌پدها تماشاگران بیشتری پیدا كند.5. Sicario15 سال پس از "قاچاق" استیون سودربرگ بار دیگر به نبرد با كارتل‌ها رسیده‌ایم. فیلم هیجانی دنی ویلنو، امیلی بلانت را در نقش یك مامور سازمان مبارزه با مواد مخدر كه مشغول تحقیق بر روی مرز ایالات متحده و مكزیك است در اختیار دارد. بازیگر قدیمی "قاچاق"، بنیسیو دل تورو نیز در ماجرایی آشنا و در نقش شمایلی مرموز و اهریمنی بازگشته كه حتی چرت‌زدن‌هایش هم ترسناك است. به لطف فیلمبرداری همیشه ماهرانه راجر دیكینز و شكاف جغرافیایی و اخلاقی كه كلیت داستان در آن غوطه می‌خورد، "سیكاریو" به فیلمی هیولایی و غیرزمینی تبدیل شده است. یك گلگتا بر روی پرده عریض.4. Ex Machinaاولین تجربه كارگردانی الكس گارلند ثابت كرد كه فیلم‌‌های سای-فای لزوما نباید در مناظر وسیع و چشم‌نواز رخ دهند. او فیلمش را در بیشتر دقایق در یك محیط بسته پیش می‌برد و بیشتر بر روی دیالوگ‌ها تا اكشن تمركز دارد. اسكار آیزاك نابغه، آلیشیا ویكاندر اندرویدی و دامنال گلیسون برنامه‌نویس یك رابطه مثلثی را پیش می‌برند. آن‌هایی كه فكر كردند با تماشای تریلر فیلم متوجه راز آن شدند به زودی می‌فهمند كه هیچ ایده‌ای درباره آن نداشتند.. 3. Inside Outدرست لحظه‌ای كه به نظر می‌رسید پیكسار با تداوم دنباله‌هایش از ایده‌های اوریجینال خالی شده باشد، "درون بیرون" از راه رسید. فیلمی گستاخانه و هوشمندانه كه به هیچ كدام از دیگر عناوین امسال شباهت ندارد و این استودیو را بار دیگر به قله بازگردانده است. این فیلم شاید درون ذهن رایلی، كاراكتر اصلی فیلم را به شیوه فروید می‌كاود و آن را با تمام ماجراجویی‌اش علیه زمان و فیل-گربه‌ای به نام بینگ بانگ تركیب می‌كند. درون بیرون برای پیت داكتر كارگردان تصویری اتوبیوگرافیك از عشق بود و برای بقیه ما گنجی از لذت و شادی. همراه آن خندیدیم، گریه كردیم و پس از آن به خانه رفتیم تا همه چیز را برای دوست خیالی‌مان تعریف كنیم. 2. Whiplashدرام هیجانی دامیان چزل در ماه ژانویه به اكران سینماهای بریتانیا درآمد. فیلمی كه صحنه نمایش جی.كی سیمونز در نقش استاد موسیقی به نام فلچر است تا "تمپویی كه من می‌خواهم نیست" را به یكی از جملات ترسناك امسال تبدیل كند. اینكه او در نهایت به كاراكتری سمپات تبدیل می‌شود یكی از دستاوردهای خیره‌كننده امسال در نویسندگی و اجراست. این فیلم را پس از "مراقب آقای بیكر باش" تماشا كنید و باز هم تلاش كنید بگویید درام موضوع جذابی برای یك فیلم نیست.Mad Max: Fury Road .1بیش از سی سال از زمانی كه مكس در یك بیابان رها شد می‌گذرد و جرج میلر كارگردان بار دیگر برای ثبت نشان خود در این مجموعه بازگشته است؛ نتیجه كار او را تنها می‌توان اعجاب‌انگیز دانست. بر روی كاغذ به نظر چیز زیادی نمی‌رسد، مكس (تام هاردی در عوض مل گیبسون) و فیوریوسا (شارلیز ترون) از جایی فرار كرده و سپس دوباره به آن محل بازمی‌گردند. اما این فضای عجیب و غریب بیابان و خاصیت ماشینی پساآخرالزمانی آن است كه جاده خشم را تبدیل به یك تجربه سینمایی منحصر به فرد كرده.  چیز دیگری كه باورنكردنی است بودجه 150 میلیون دلاری كمپانی برادران وارنر است كه به دید دیوانه‌وار و شوریده جرج میلر برای ساخت این فیلم اختصاص داده شده. جاده خشم از دلیجان جان فورد و فیلم‌های دلار سرجیو لئونه یادداشت‌برداری كرده و در عین حال بنای خود را می‌سازد و به تداوم دیگر فیلم‌های مكس دیوانه و ماجراهای آن‌ها توجهی ندارد. این فیلم‌سازی به مثابه خلق یك افسانه است. تجربه دوباره تماشای چیزی مثل جاده خشم حالا سخت خواهد شد.


ویدیو مرتبط :
انتخاب بهترین اتومبیل سال 2015 توسط مجله evo