سرگرمی
2 دقیقه پیش | دانلود بازی اندرویداندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفنهای همراه و تبلتها عرضه مینماید و ... |
2 دقیقه پیش | بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legendsآخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ... |
غالب فیلمهایی که زنان کارگردان فرانسوی میسازند فمینیستی نیست
مهرخانه/ سینما در جامعه اروپا در حالی متولد شد که در این جامعه، نظم جنسیتی پدرسالارانه مدرن وجود داشت و سینما مشارکت کرد تا این نظم جنسیتی را بازتاب دهد. ژانر فرهنگی که سینما در آن شکل گرفت، نخبهگرا بود؛ ژانر ادبیات و هنر هم همینگونه است و بهنوعی میتوانیم بگوییم ضدزن است. باید بین فرهنگ نخبه و فرهنگ توده، تفاوت قائل شویم و فرهنگ نخبه را فرهنگ مردانه و فرهنگ توده را فرهنگ زنانه تعریف کنیم.
استاد دانشگاه بوردوی فرانسه گفت: 24 درصد از کارگردانهای فرانسوی زن هستند؛ یعنی در جامعه برابریخواه فرانسه نیز برای زنان سخت است که کارگردان شوند. غالب فیلمهایی که زنان میسازند، فمینیستی نیست و این زنان کارگردان، روایتی از زندگی روزمره مردان و زنان بدون گفتمان فمینیستی ارایه میدهند.
به گزارش خبرنگار مهرخانه، نشست تخصصی «جامعهشناسی جنسیت» با موضوع «بازنمایی زن در سینما» با حضور پروفسور اریک مسه؛ استاد دانشگاه بوردوی فرانسه، در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
مسه در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه در سنت روشنفکری غربی یک تئوری به نام تئوری انتقادی سلطه وجود دارد، بیان داشت: این تئوری فرهنگ را بهعنوان روشی برای سلطه ایدئولوژیک بر توده میداند و ما میتوانیم ردپای آن را در نظریه افلاطون، مارکس، انگلس، مکتب فرانکفورت و نظریه بوردیو ببینیم. این تئوری روشی برای فریب توده مردم است. مفهوم هژمونی و ضدهژمونی که توسط گرامشی مطرح شد، به ما اجازه میدهد فرهنگ را بهعنوان یک رابطه قدرت معرفی کنیم. جنسیت را هم میتوانیم بهعنوان یک رابطه قدرت تعریف کنیم.
فرهنگ نخبه فرهنگی مردانه و فرهنگ توده فرهنگی زنانه است
او با بیان اینکه در تحلیل رابطه جنسیت و سینما این رابطه بهمثابه رابطه قدرت میتواند مطرح شود، عنوان داشت: سینما در جامعه اروپا در حالی متولد شد که در این جامعه، نظم جنسیتی پدرسالارانه مدرن وجود داشت و سینما مشارکت کرد تا این نظم جنسیتی را بازتاب دهد. ژانر فرهنگی که سینما در آن شکل گرفت، نخبهگرا بود؛ ژانر ادبیات و هنر هم همینگونه است و بهنوعی میتوانیم بگوییم ضدزن است. باید بین فرهنگ نخبه و فرهنگ توده، تفاوت قائل شویم و فرهنگ نخبه را فرهنگ مردانه و فرهنگ توده را فرهنگ زنانه تعریف کنیم.
سینما بازتابدهنده فرهنگ توده است/ زنان در قالب بازیگر، ابژه نگاه مردانه قرار میگیرند
استاد دانشگاه بوردو خاطرنشان کرد: فرهنگ توده که سینما در آن شکل میگیرد، حالت تجاری دارد و سینما بازتابدهنده فرهنگ توده است که فرهنگی زنانه است. گوستاو فلوبر؛ رماننویس معروف فرانسوی نیز معتقد است فرهنگی که توسط سینما بازنمایی میشود، فرهنگ عامهپسند و احساسی است و هنر واقعی نیست. سینما بازتولیدکننده فرهنگ سلسلهمراتب اجتماعی و فرهنگی بین دو جنس است. مردها کارگردان هستند و نگاه مردانه بر تولید فیلمها حاکم است، اما زنان در قالب بازیگر، ابژه نگاه مردانه قرار میگیرند. مردان مشاهدهکننده و زنان زیر استیلا و سلطه نگاه مردانه هستند. مولوی معتقد است زنانی که به تماشای فیلم میروند، مازوخیست هستند؛ چون راضی میشوند به تماشای نمایشی از تابعیت و دست دوم بودن زنان بنشینند.
مسه اظهار داشت: ادگار مورن تزی ارایه میدهد که نشان میدهد رابطه بین دو جنس در سینما پیچیده است. او در این تئوری میگوید سینما بهعنوان یک صنعت فرهنگی، مجبور است عامه مردم را خطاب قرار دهد و آمیزهای از زنانگی و مردانگی بهطور همزمان است. این صنعت فرهنگی مجبور است معنا را بهگونهای تولید کند که پیچیده، مبهم و دوگانه باشد. بر همین مبنا بهتر است سینما را به شکلی از فرهنگ که همراه با تناقضها و دوپهلوییهای خاص خود در رابطه با بازنمایی جنسیت است، تعریف کنیم.
چیدمانی مردانه در «پنجره پشتی» هیچکاک
او با اشاره به فیلم «پنجره پشتی» اثر هیچکاک گفت: با استفاده از این فیلم، دو تیپ تحلیل را میتوان ارایه داد که نشاندهنده تناقض و پیچیدگی رابطه زن و مرد است. اولین تحلیل این است که این فیلم سلطه مردانه را بازتاب میدهد و هیچکاک سعی میکند بهواسطه نگاه مردانه خود، چیدمان مردانهای را به نمایش بگذارد که در این چیدمان، مردان سوژه و زنان ابژه نگاه هستند. شخصیت زنانهای هم که در فیلم بازتاب داده میشود، مطابق با کلیشههای زنانه است. او نامزد مرد داستان است و در حوزه مد کار میکند و بسیار زنانه لباس میپوشد و مدام به دنبال این است که مرد چگونه او را قضاوت میکند. مرد این داستان، شخصیتی ناتوان است که پای او شکسته و غیرفعال است، اما زن شخصیتی فعال دارد که سعی میکند ریسکپذیر باشد. او بدجنس است و در ابتدای فیلم، لباس زنانه و کفش پاشنهبلند میپوشد، اما بعداً لباسش تغییر میکند و شلوار میپوشد تا آزادی و فعالیت بیشتری داشته باشد.
«تلما و لوییز»؛ دوگانگی در بازنمایی جنسیت
استاد دانشگاه بوردو در خصوص فیلم «تلما و لوییز» به کارگردانی ریدلی اسکات بیان داشت: این فیلم دوگانگی در بازنمایی جنسیت را بهخوبی نشان میدهد که میتوانیم بهطور همزمان خوانشی متفاوت مبتنی بر استیلای زنانه و استیلای مردانه از آن داشته باشیم. یکی از شخصیتهای زن فیلم، زنی خانهدار است که شوهری پدرسالار دارد و از زندگی با او خسته است و زن دیگر، در کافهای کار میکند که در آنجا تحت نگاه جنسی مردان است. هر دو زن تصمیم میگیرند دست به ماجراجویی زده و از شرایط زندگی خود فرار کنند، اما مورد خشونت مردانه قرار میگیرند و بهوسیله مردها تهدید به تجاوز میشوند و یکی برای حمایت از دیگری، مردی را که قصد تجاوز دارد، میکشد. بعد از این اتفاق، زنان تحت تعقیب پلیس و در حال فرار هستند. آنها به مخاطره افتادند؛ چون از حمایت مردانه محروم شدند. زمانی که توسط پلیس محاصره شدند، دو راه داشتند؛ یکی اینکه دستگیر شوند و به زندگی مردسالارانه برگردند، یا اینکه خود را به دره بیندازند و به زندگی تحت سلطه مردان پایان دهند.
او افزود: روایتی که کارگردان بازنمایی میکند، از نگاه سلطهگر مردانه سرچشمه میگیرد، اما نگاه دیگری که میتوان به این فیلم داشت، تفسیر آنتیفمینیسیتی آن است که بر این اساس زنان سعی میکنند از زندگی تحت سلطه مردان فرار کنند، اما در نهایت مرگ در انتظار آنهاست. در همه فیلمها دو بعد بهصورت همزمان وجود دارد؛ یکی بعد هژمونیک که سلسلهمراتب نابرابر قدرت بین دو جنس را بازتاب میدهد، و دیگری یک تفسیر ضدهژمونیک که به ما امکان میدهد الگوهای جدیدی از زنانگی و مردانگی را تعریف کنیم.
«جهان ژوراسیک» و بازنمایی کلیشههای جنسیتی
مسه با بیان اینکه در فیلم «جهان ژوراسیک» نیز کلیشههای جنسیتی بازنمایی میشود، عنوان داشت: در این فیلم، حیوانات ماقبل تاریخ بهوسیله یک زن بدجنس که با بچهها بدرفتار است و دوست ندارد ازدواج کند، هدایت میشوند. تصویر این زن، متضاد با تصویری است که در ذهن ما از یک زن وجود دارد. فاجعهای رخ میدهد و حیوانات فرار میکنند، اما زن ناتوان است که آنها را برگرداند یا کنترل کند، اما شخصیت مردی پیدا میشود که کودن و در عین حال بسیار فعال است و حیوانات را کنترل میکند و شهر را نجات میدهد. زن عاشق این مرد میشود و با او ازدواج میکند و به قالب جنسیتی که از یک زن انتظار میرود، برمیگردد.
استاد دانشگاه بوردو اظهار داشت: مفهوم تکنولوژی جنسیتی در دو معنا میتواند نمود یابد؛ یکی در قالب تقویت هژمونی و کلیشههای جنسیتی و دیگری در قالب نقد بر هژمونی حاکم بر رابطه دو جنسیت. البته، فیلمهایی هستند که به تصویری که وجود دارد، منتقد هستند و سعی دارند تصاویر دیگری از جنسیت ارایه دهند.
او خاطرنشان کرد: فیلم «پسر گریه نمیکند» توسط یک کارگردان زن ساخته شده و نام آن هم نشاندهنده کلیشههای جنسیتی است. داستان این فیلم، داستان زن جوانی است که میخواهد مرد شود و در این فیلم تصویری تراجنسیتی ارایه میشود. خوانش این است که تماشاگر، زنی را میبیند که دوست دارد مرد شود و تماشاگر این زن را میفهمد و با او همذاتپنداری میکند. در نهایت متوجه میشویم، قالبهایی که داده شده ثابت نیستند و قابلیت تغییر دارند. در این فیلم، شخصیتها بهصورت بسیار خشن بازنمایی میشوند و افشا میکنند که هنجارهای جنسیتی میتوانند ثابت نباشند.
قالبهای مردانه همچنان در مقابل برابری بین دو جنس مقاومت میکنند
مسه در رابطه با سینمای معاصر فرانسه گفت: فرانسه جامعهای برابریخواه است که بر برابری بین زن و مرد تأکید دارد، اما با مقاومت مردانه مواجه میشود. در برخی از فیلمهای فرانسوی بحرانی
ویدیو مرتبط :
مسلمان شدن یک کارگردان فرانسوی در پی حوادث اخیر