سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
ناصر ایمانی: هاشمی در خبرگان نمیتواند لیست بدهد
مثلث/ متن پیش رو در مثلث منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
صحبتهای آقای هاشمی در دفاع از سیدحسن آقای خمینی را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم آقای هاشمی ضربه کاری به سیدحسن آقای خمینی زد. از آقای هاشمی هم باتوجه به زیرکی که دارد بعید میدانم به نحوه سخن گفتن خود و تبعاتش توجه نکرده باشد و مطلبی را فیالبداهه بیان کرده باشد. در واقع میتوان گفت تعمدی بوده است ولی خب اصلا برای سیدحسن آقای خمینی خیلی این صحبتها خوب نبود. البته از چند ماه پیش خیلی از خیرخواهان به سیدحسن آقای خمینی توصیه میکردند که زمین بازی را خود انتخاب کند اما به این توصیهها توجه نشد و در نهایت او هم خوب بازی نکرد و هم اینکه گذاشت دیگران برای او بازی کنند که از هر دو جنبه آسیب دید و این اصلا خوب نبود. یعنی شخصیتی مثل سیدحسن آقای خمینی که به لحاظ اصل و نسب، هم اینکه فردی قابل اعتمادی بود و برای آینده هم میشد به او امید داشت که یک فرد فاضلی باشد متأسفانه در اولین تلاش برای ورود به قدرت در نهادهای نظام آسیب بدی به خود زد و اجازه داد که دیگران هم به او آسیب بزنند. یعنی آسیبی دوجانبه را متحمل شد. صحبت آقای هاشمی هم بسیار آسیبزننده بود البته امیدوارم تعمدی نبوده باشد ولی بالاخره مردم نسبت به این موضوع خیلی تند عکسالعمل نشان میدهند اگر احساس کنند کسی به خاطر پدرش و خانوادهاش یک نوع امتیاز باید داشته باشد که بتواند از یک مسیرهایی عبور کند. در واقع صرفا به خاطر اصل و نسب، یک امتیازاتی به او بدهند. عین همین اتفاق برای آقای هاشمی و خانواده او افتاد. از زمانی که احساس شد فرزندان او دارند با استفاده از موقعیت و جایگاه پدرشان در انقلاب و نظام سوءاستفاده میکنند بلافاصله مردم عکسالعمل نشان دادند و این هم برای فرزندان آقای هاشمی خوب نشد و هم برای شخص آقای هاشمی. چون دیدیم به تدریج در طول این سالهای گذشته از شخصیت آقای هاشمی تراشیده شد. همین مسیر را آقای هاشمی برای سیدحسن آقای خمینی کلید زد که به خاطر اصل و نسب شان باید مثلا از یک امتیازی استفاده کنند. معتقدم اگر هم نباید از سیدحسن آقای خمینی امتحان گرفته میشد بهخاطر اصل و نسبشان نباید میبود حال آنکه تاکید آقای هاشمی بر اصل و نسب بود و این آسیبزننده به شخصیت سیدحسن آقای خمینی شد که در جامعه این طور تلقی میشود که او میگوید از من نباید امتحان بگیرند چون پدربزرگشان مرحوم امام بودند. این آغاز سقوط نزد افکار عمومی برای سیدحسن آقای خمینی است. البته او جایگاه خیلی خوبی نزد
افکار عمومی مردم داشت و امیدواریم این حفظ شود ولی این موضوع آسیب زد. البته به نظر من نحوه عملکرد خود او هم در این موضوع مهم بود. بالاخص آن اطلاعیهای که داد و بعد صحبتهای آقایهاشمی، هر دو ضربه کاری پشتسر هم به سیدحسن آقای خمینی وارد کرد که باعث ناراحتی همه دوستداران انقلاب شد.
فکر میکنید آقای هاشمی سهوا این صحبتها را مطرح کرد یا کار او عمدی بود؟
آقای هاشمی تا آنجاکه همه میدانند شخصیت بسیار زیرک و باهوشی است، اگر بخواهیم قضاوت کنیم بیشتر باید احتمال عمدی بودن صحبتها را بدهیم چون داریم درباره خود آقای هاشمی صحبت میکنیم. نه درباره خیلی از آقایان سخنرانان که خیلی هم توجه به تبعات حرفهای خود ندارند و بعد که به آنها تذکر داده میشود قبول میکنند. آقای هاشمی شخصیت باهوشی است و باید فرض را بر عمد بودن بگذاریم چون یک کلمه از دهان او نپرید بلکه مفصل صحبت کرد. یعنی از قبل فکر کرده بود و بعد درباره این موضوع صحبت کرد. زمانی کسی یک کلام نابجا میگوید اما زمانی او درباره یک موضوع تحلیل جامع ارائه میدهد این دو با هم فرق میکند. وقتی آقای هاشمی تحلیل ارائه کرد معنیاش آن است که کار او سهوی نبود فکر هم نمیکنم آقای هاشمی توجه نداشته که این موضوع موجب عکس العمل هم مردم و هم سیاسیون میشود که به خاطر اصل و نسب باید چنین امتیازی به سیدحسن آقای خمینی داده میشد.
شما از جنبه آنکه صحبتهای آقای هاشمی به شخص سیدحسن آقای خمینی ضربه زد صحبت کردید، حالا بفرمایید به نظر شما چرا این قدر واکنش اصلاحطلبان به این صحبتها تند بود ؛ هم آقای ابطحی و هم آقای عباس عبدی انتقاد صریح و شدیدی به صحبتهای آقای هاشمی داشتند؟
اصلاحطلبان خیلی تمایلی ندارند که آقای هاشمی جزو مجموعه آنها محسوب شود چون در این سالها دوست داشتند در مواقعی از آقای هاشمی استفاده کنند نه آنکه او به نوعی لیدر اصلاحطلبان بشود بنابراین همواره یک فاصلهای با آقای هاشمی حس میکردند اما الان دیدند صحبتهای آقای هاشمی دارد به جریان اصلاحات آسیب میزند. آنها یک برنامهریزی داشتند و آن اینکه اصلاحات در مجلس خبرگان رهبری مصداقش آقای هاشمی و سیدحسن آقای خمینی بشود و در مجلس شورای اسلامی نیز چهرههایی که آمدند اما نیامدن سیدحسن آقای خمینی و صحبتی که آقای هاشمی مطرح کرد یک مقداری به این برنامهریزی اصلاحطلبان برای مجلس خبرگان آسیب زد، یعنی سیدحسن آقای خمینی که موفق نشد در انتخابات مجلس خبرگان رهبری بیاید و آقای هاشمی هم با این صحبتی که کرد مقداری به خودش و سیدحسن آقای خمینی آسیب زد بنابراین اصلاحطلبان مجبور بودند موضعگیری کنند تا تبعات این صحبت آقای هاشمی خیلی دامنگیر آنها نشود چون ضربه به اصلاحات میزد. در واقع بر همین اساس آقایان عبدی و ابطحی که چهرههای اصلاحطلب هستند بلافاصله موضع گیری کردند تا آسیبهای این صحبتها خیلی متوجه جریان اصلاحات نشود.
این تحلیل که آقای هاشمی دوست ندارد سیدحسن آقای خمینی تایید صلاحیت شود را چقدر قرین به واقع میدانید؟
همواره در ۸ ماه گذشته که مساله حضور سیدحسن آقای خمینی در خبرگان مطرح شد برخی این تحلیل را داشتند و به سیدحسن آقای خمینی تاکید میکردند مراقبت کند و در زمین دیگران بازی نکند چون احساس میکردند آقای هاشمی تا آخر کار با سیدحسن آقای خمینی نخواهد بود و تمایل دارد اگر حالا نگوییم میخواست به سیدحسن آقای خمینی آسیب بزند ولی دوست داشت که جزو تیم خودش باشد. یعنی او سمت راهبردی داشته باشد و سیدحسن آقای خمینی یکی از مجریان سیاستهای او بشود و برخی هم تلقی منفیتری داشتند و میگفتند آقای هاشمی به دلایلی نمیخواهد آقای سیدحسن آقای خمینی بیشتر از این مطرح شود چون این اتفاق طعنه به آقای هاشمی میزد و بنابراین به سرعت این کار را جمع خواهد کرد. صحبتهای آقای هاشمی مقداری این ذهنیتها را تقویت کرد که او قصد اینکه سیدحسن آقای خمینی بخواهد خیلی جدی در صحنه سیاست و مجلس خبرگان وارد شود را ندارد. در واقع یک ضربه به او زد تا سیدحسن آقای خمینی علاوه بر آنکه در انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرکت نمیکند مقداری چهره مردمیاش هم لطمه بخورد.
یک تحلیل دیگر این است که آقای هاشمی میداند سیدحسن آقای خمینی تایید نمیشود، با این صحبتها کاری کرد که هر چه رای در سبد سیدحسن آقای خمینی است به سبد او منتقل شود، نظر شما چیست؟
اگر بخواهیم دلایل این کار آقای هاشمی را بررسی کنیم که چرا آقای هاشمی این بازی را با سیدحسن آقای خمینی کرد یک تحلیل همین است که آقای هاشمی با این صحبتها سعی کرد خود را مدافع سیدحسن آقای خمینی و مظلومیت او را در جریان ردصلاحیت نشان دهد تا آرای او را جذب کند. البته شخصا معتقدم آقای هاشمی خیلی نیاز به این آرا نداشت. چون به هر حال او رای در تهران داشت که وارد مجلس خبرگان شود شاید نفر اول نبود اما بالاخره موفق به حضور در مجلس خبرگان رهبری میشد ولی چه نیازی داشت یک تعدادی آرای سیدحسن آقای خمینی را جذب کند. مگر او نگرانی داشت از اینکه نتواند رای بیاورد که حالا رایهای سیدحسن آقای خمینی را بخواهد مصادره کند.
معتقدم بحث آرا زیاد برای آقای هاشمی اهمیت نداشت. بحث مهم آن است که آقای هاشمی خیلی تمایل به اینکه سیدحسن آقای خمینی چهره شود نداشت. این فرضیه را بیشتر قبول دارم.
فرضیه دیگر آن است آقای هاشمی میخواست یک دوقطبی ایجاد کند تا با نامزدهایی که برای انتخابات مجلس خبرگان رهبری تایید صلاحیت شدند یک فهرست ۱۲ نفری با سرلیستی خودش بدهد و این فهرست مقابل فهرست تهران جامعتین قرار گیرد. به عبارت روشنتر خواست کاری کند که این دوقطبی ایجاد شود که چهرههایی مثل آیتالله مصباح، آیتالله جنتی و آیتالله یزدی نتوانند به مجلس خبرگان رهبری راه پیدا کنند، این تحلیل را چگونه ارزیابی میکنید؟
من این تحلیل را خیلی قبول ندارم چون فکر نمیکنم آقای هاشمی امکان این را داشته باشد که در تهران یک لیست ۱۶ نفره بدهد. یعنی اینکه افراد مشهوری باشند که اولا قبول کنند در لیست آقای هاشمی بیایند، در ثانی سبد آرایشان بالا باشد وجود ندارند چون این کار را کردن یک ریسکی هم دارد و ریسکش این است که از لیست آقای هاشمی تعداد کمی از نامزدها موفق شوند که رای بیاورند در این صورت باز به چهره آقای هاشمی آسیب جدی میزد. آقای هاشمی الان در تهران چند نفر دارد که بخواهد لیست دهد و در واقع افرادی باشند که قبول کنند تبعات حضور در لیست آقای هاشمی را بپذیرند.
۲۸ نفر در تهران تایید صلاحیت شدند که ۱۶ نفر در لیست جامعتین میآیند، این امکان وجود دارد که ۱۲ نفر هم در یک فهرست تحت نام آقای هاشمی وارد صحنه شوند یعنی این اتفاق به نظر شما نمیافتد؟
آن ۱۲ نفر آیا حاضر هستند زیر علم آقای هاشمی مطرح شوند در این وضعیتی که روی نام آقای هاشمی حساسیت وجود دارد؟ یعنی به مجلس خبرگان بروند و جزو تیم آقای هاشمی به شمار بیایند. قرار گرفتن در لیست آقای هاشمی به معنای ایستادن مقابل جامعتین است. آیا آقای هاشمی چنین تعدادی را دارد که این تبعات را قبول کنند دوم آنکه این افرادی که قبول کنند چقدر سبد رای در جامعه دارند. اگر سبدشان پایین باشد رای نتوانند بیاورند آن زمان آش نخورده و دهن سوخته میشود.
آن کسانی که در لیست جامعتین قرار نمیگیرند شانس کمی برای راهیابی به مجلس خبرگان رهبری دارند. آیا قرار گرفتن در یک فهرستی که ذیل نام آقای هاشمی استترغیب کننده نیست و شانس چنین نامزدهایی را افزایش نمیدهد؟
اولا آنکه نامزدها روحانی هستند، چند نفر از آنها حاضر میشوند که در لیست آقای هاشمی بروند و بهعنوان طرفداران آقای هاشمی و قبول کنند مقابل لیست جامعتین بایستند. بعید میدانم آقای هاشمی بتواند چنین تعدادی را در تهران پیدا کند. ثانیا افرادی هم اگر پیدا شوند شاید احتمال رایآوری آنها ضعیف باشد. فرضا چند نفری هم از لیست آقای هاشمی رای بیاورند اما بقیه موفق به راهیابی نشوند در این صورت ایجاد چنین دو قطبی به ضرر آقای هاشمی تمام میشود یعنی آقای هاشمی کاملا دیگر بازی را میبازد. دوقطبی وقتی ایجاد میشود که قطب خودش موفق شود در غیر این صورت باید از ایجاد چنین دوقطبی پرهیز کرد.
اگر آقای هاشمی صدر یک فهرستی قرار بگیرد قدرت رایآوری آن فهرست را افزایش نمیدهد با این فرض که دکتر حسن روحانی رئیسجمهور هم نامش درون آن فهرست باشد؟
آقای حسن روحانی اصلا چنین کاری نمیکند اگر نامزدی در لیست جامعتین باشد قطعا قرار گرفتن در چنین فهرستی را ترجیح میدهد تا آنکه در فهرست آقای هاشمی است. حتی اگر جامعتین آنها را در لیست خودشان نگذارند روحانیون مناسبات بین خودشان را خیلی رعایت میکنند چندتا از روحانیون را میتوان پیدا کرد که بروند در لیستی که بهطور مشخص در مقابل لیست جامعتین است؟کم پیدا میشوند چنین روحانیونی.
آقای روحانی درباره ردصلاحیتها چندین بار صحبت کرده که دولت مشغول رایزنی با شورای نگهبان است و صحبت میکند برداشت شما از صحبتهای رئیسجمهور چیست و چطور باید با این صحبتها مواجه شد؟
آقای روحانی باید این صحبتها را انجام دهد و درست هم است که این کار را انجام دهد. باید استقبال کرد از اینکه رئیسجمهور بخواهد با شورای نگهبان مذاکره کند. این کار خوبی است. نباید تخطئه کرد. رئیس مجلس و صاحب نظران و سیاسیون و اساتید دانشگاه
هر کدام بروند و اطلاعاتی که درباره افراد یا یک فرد دارند به شورای نگهبان منتقل کنند یا آنکه تحلیل درباره روند کلی تایید صلاحیتها و ردصلاحیتها بدهند. در واقع این راه باید باز باشد که آنها بروند و با شورای نگهبان مذاکره کنند. کسی نگفته که شورای نگهبان جای دربستهای است که هر تصمیمیمیگیرد همه باید آن را تایید کنند. آنها باید بتوانند بروند نظراتشان را بدهند و انتقاد کنند. آنچه منع میشود ایستادگی در برابر تصمیمات شورای نگهبان است که این ایستادگی از طرق مختلف حاصل میشود. گاهی برخی در میان افکار عمومی اقدام به تخریب شورای نگهبان میکنند، گاهی اوقات تمسخر میکنند بدترین مدلش هم اتفاقی بود که بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ رخ داد که رسما مقابل شورای نگهبان که صحت انتخابات را تایید کرد ایستادند و به خیابانها ریختند. در واقع به اشکال مختلف جلوی شورای نگهبان ایستادن و جلوی تصمیم قانونی آن را گرفتن، مذموم است.
آیا آقای روحانی دارد در این وادی حرکت میکند که فشار به شورای نگهبان بیاورد یا آنکه قصد چانهزنی دارد؟
اول باید پذیرفت که نباید بدبینانه نگاه کرد. رئیسجمهور بهعنوان شخص دوم کشور و مجری قانون اساسی بالاخره مسائل مختلفی را که درباره مساله انتخابات وجود دارد وظیفهشان است که به شورای نگهبان منعکس کنند.
آنچه به آقای روحانی انتقاد است بیانات او در دیدار با استانداران بود. این کار تضعیف و دخالت در کار شورای نگهبان است. او آقای جهانگیری را مأمور کرد به جلسه شورای نگهبان برود، باز هم خوب است از دولتیها بروند صحبت کنند.
بنابراین بهعنوان سیاسیون جامعه نباید در مقابل این موضعگیری کنیم که آقای رئیسجمهور نباید درباره تایید صلاحیتها با شورای نگهبان مذاکره کند، آقای رئیسجمهور حداقل به اندازه یک چهره سیاسی در جامعه باید بتواند به شورای نگهبان نظراتش را بگوید.
به نظر شما این صحبتهای آقای روحانی در طرفداری از جناح خاصی است یا این رایزنیها جامعیت دارد؟
در عرف سیاسی ما حمایت از اصلاحطلبان و حامیان دولت تعریف میشود ولو اینکه شاید گفته شود منظور آقای رئیسجمهور درباره اصولگرایان رد صلاحیت شده هم بوده است. باتوجه به فضایی که وجود داشته که عمده نامزدهای رد صلاحیتشده را میگویند اصلاحطلب بودند خب وقتی آقای روحانی پرخاشگرایانه میآید با شورای نگهبان برخورد میکند خب طبیعتا حمایت جناحی تلقی میشود. سابقه آقای روحانی در ۲ سال گذشته وقتی مرور میشود عموما برخوردهای اخمآلود و خشن به جناح اصولگرا داشته و در مقابل چهره نسبتا مهربانانه به اصلاحطلبان نشان داده است. وقتی این سابقه را نگاه میکنیم صحبتهای آقای روحانی طبیعتا دفاع از اصلاحطلبان محسوب میشود. البته آقای روحانی نباید با شورای نگهبان حالت تمسخرآمیز حرف میزد با این جمله که «مر قانون یا مر سلیقه» چون برداشت ذهن جامعه این است که رئیسجمهور شورای نگهبان را متهم به عمل به مر سلیقه میکند، اما در کل میتواند تلاش کند که رد صلاحیتها کمتر شود.
این صحبتها حاصل فشار اصلاحطلبان به آقای روحانی بوده یا آنکه او میخواهد مجلس آینده با اکثریت حامیان دولت تشکیل شود؟
هر دو مورد را باید در نظر گرفت. هم اصلاحطلبان از آقای روحانی انتظارات زیادی داشتند و بخش کمی از انتظارات آنها در طول ۲/۵ سال گذشته برآورده شد و انتظار داشتند در چنین بزنگاهی یعنی انتخابات مجلس که مهمترین رقابت بعد از انتخابات ریاستجمهوری بوده رئیسجمهور بیاید دفاع جدی از اصلاحطلبان کند که او هم به این خواسته پاسخ داد ضمن آنکه اصلاحطلبان فقط نبودند بلکه از طرفداران دولت یا به تعبیر خودشان اعتدالیون هم بخش عمدهای مشمول رد صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت شدند. دولت آقای روحانی با مجلس آینده در دولت یازدهم یک سال و در صورت رایآوری در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ چهار سال باید کار کند و او طبعا تمایل دارد از نیروهایی که بیشتر با دولت همراه هستند مانند اصلاحطلبان و طرفداران دولت در مجلس بعدی راه پیدا کنند.
به نظر شما رایزنیهای آقای روحانی موفق هم خواهد بود یا خیر؟
تجربه نشان داده که شورای نگهبان کمتر به این مسائل حاشیهای توجه میکند و اصطلاحا کار خودش را میکند. البته اگر به آمار دورههای قبل هم نگاه شود همیشه این روند بوده که هیأتهای اجرایی تقریبا همه نامزدها را تایید کردند هیأتهای نظارت بخش بسیاری را رد کردند شورای نگهبان بخشی از رد شدههای هیأت نظارت را دوباره تایید صلاحیت کرده است. پس به نظر میرسد بخشی از ردصلاحیت شدگان یا عدم احراز صلاحیتخوردگان دوباره تایید صلاحیت میشوند اما آیا این به خاطر فشارهای وارده به شورای نگهبان است، بعید میدانم چنین باشد.
پیشنهاد ابراهیم یزدی که گفته بود اگر دولت مخالف چنین نحوه بررسی صلاحیتهایی است انتخابات را برگزار نکند، اصلا دولت میتواند چنین کاری کند یا خیر؟
اینکه حرف مزخرفی است. دولت چنین اجازهای ندارد که انتخابات را برگزار نکند.
منبع: مثلث
ویدیو مرتبط :
هاشمی تمایلی به ریاست خبرگان ندارد!