فرهنگی
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شدبه گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ... |
سهرابی: مخاطب شعر امروز به لقمه حاضر و آماده عادت کرده است
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «او تنها شاعر نسل جدید شاعران آئینی است که به معنای واقعی قلندرانه شعر میگوید» این سخن را پیشکسوت شعر آئینی محمدعلی مجاهدی (پروانه) درباره محمد سهرابی جوان گفته است. سهرابی در کنار دوستانش از جمله علی اکبر لطیفیان، احمد بابایی، وحید قاسمی، مریم سقلاطونی، مهدی رحیمی و دیگران از جمله شناختهشدهترین چهرههای شعر اهلبیتی(ع) یا هیئتی امروز قلمداد میشوند؛ جریانی که ویژگیهای خاص خود را دارند و هر شاعر این جریان تقریباً جدید هم ویژگی منحصر به فرد خودش را فریاد میزند.
مضمونسازیهای بدیع و تنیده شدن سرودههای سهرابی با صنایع ادبی و در عین حال حفظ سادگی لفظ از جمله ویژگیهای سرودههای اوست. سهرابی از معدود شاعران آیینیست که شعر را هندی میگوید و اتفاقاً در این زمینه موفق هم عمل کرده است؛ البته چندان عجیب نیست شاعری که با صائب و بیدل انس دارد، چنین رویهای داشته باشد.
انتشارات آرام دل در روزهای آتی چاپ دوم کتاب «نسخه نسیان»، شامل 40 سروده غیر آیینی او را روانه بازار کتاب میکند. این اولین مجموعه غیر آیینی یک شاعر آیینی تمام عیار است. گفتوگوی ذیل به بهانه بازچاپ «نسخه نسیان» از سوی تسنیم انجام و ارائه شده است:
*تسنیم: آقای سهرابی برای آغاز کلام، ابتدا درباره «نسخه نسیان» توضیحاتی بفرمایید.
چاپ اول کتاب «نسخه نسیان» در سال 91 توسط انتشارات آرام دل روانه بازار کتاب شد. این کتاب مجموعهایست شامل 40 غزل با موضوعات عاشقانه و اجتماعی.
*تسنیم: به نظر میرسد که این اولین تجربه شما در حوزه غیر آیینیست. در مورد انگیزه خودتان به عنوان یک شاعری که در حوزه شعر آیینی شناخته شده است، درباره چاپ یک کتاب آن هم با موضوع غیر آیینی بفرمایید.
این شعرها جدای از آنها سروده نشده، در خلال اشعار مدح و مرثیه سروده شده است. حتی از نظر مضمون هم من این دسته از اشعار را جدای از سرودههای آیینی نمیدانم. در همان خط سیر حرکت میکند؛ در واقع «نسخه نسیان» اضافات و افاضات همان شعرهای آیینیست. نمیتوانم بگویم که این اشعار را دیر بروز دادم، بلکه همراه وهمزمان با چهار مجموعه آیینی منتشر شد، یعنی فاصلهای نه از نظر سرایش با شعرهای آیینی داشته و نه از نظر چاپ، بلکه با هم حرکت کردند.
حوزه پند و اندرز و یا حوزه حکمت هم از حوزه شعر آیینی جدا نیست. در «نسخه نسیان» هم میتوان رگههایی از پند و اندرز و حکمت را پیگیری کرد، من این را برعهده مخاطب میگذارم.
* تسنیم: هرچند گفته شده که این مجموعهاست غیر آیینی، اما میتوان رگههایی از مضمون شعر آیینی را در این دسته از سرودههای شما هم دید. مثلاً بیت «سر بریده مضمون به دامن معنی/ مرا به یاد شهیدان کربلا انداخت» نمونهای از این اشعار است.
المانهای شعر مذهبی در «نسخه نسیان» قابل پیگیریست. «نسخه نسیان» و یا خیلی دیگر از سرودهها را که شاید چاپ هم نشده باشند، من ادامه همان اشعار آیینی و یا به دیگر عبارت خرده ریزههای سفره مدح و مرثیه میدانم:
خاکم اما همگان محترمم میدارندمُهر از کرببلا آمده را میمانم
اینها همه نشاندهنده پیوند بین سرودههای این مجموعه با دیگر آثار آیینیست و من این قبیل شعرها را در جریان همان آثار میدانم. به عبارت دیگر اگر گستره وسیعتری از شعر آیینی را در نظر بگیریم، این اشعار را هم میتوان جزوی از این حوزه در نظر گرفت.
*تسنیم: کمی درباره عنوان کتاب صحبت کنید. چرا چنین عنوانی را انتخاب کردید.
من این عنوان از یکی از سرودهها انتخاب کردهام: «در طبیبان هیچکس چون من بلندآوازه نیست/ نسخه نسیانم از بس درد را گم میکنم».
*تسنیم: شما تأملی در سبک هندی داشتید و از سوی دیگر سرودههایتان را در همین قالب گفتهاید. در خود سبک هندی یکسری واژه مانند آیینه، نسیان و ... به عنوان کلیدواژه هستند که در اشعار این سبک به ویژه در سرودههای بیدل مکرراً دیده میشود. «نسیان» قرن ده و یازده با «نسیان» در عصر حاضر چه تفاوتی دارد؟
نسیان لازمه انسان است، در واقع نمیتوان گفت که از انسان جداست. «نسیان» در تمام طول تاریخ یکمعنی دارد و آن فراموش کردن «خود انسان» است. اگر انسان خودش را فراموش کند، دچار همان نسیان حقیقی شده است. منظور از خاطر بردن انجام کارهای روزمره نیست، هرچند اینها هم نسیانهایی هست که بر انسان عارض میشود، اما آن نسیانی که مورد توجه ما در این کتاب است و میخواهیم به نوعی آن را نهی کنیم، نسیانیست که انسان دچار فراموش کردن خود و در نهایت خدا میشود. هدف مقابله با این نسیان است.
این نسیان از سویی دیگر ممدوح است، آنجا که انسان خود را فراموش میکند و خودبینی را کنار میگذارد؛ پس «نسیان» از جهتی ممدوح است به این معنی که خود را کنار بگذارد، و از حیثی مذموم است به این معنی که خدا و حقیقت خود را هم فراموش کند.
*تسنیم: در اشعار شما نقدهای اجتماعی هم دیده میشود. نسیان با این دسته از اشعار شما چه ارتباطی میتواند داشته باشد؟
اینجا نسیان شاید موضوعیت نداشته باشد. شاعر در این بخش از اشعار به نقد اجتماعی و محیط پیرامونی خودش میپردازد؛ چه اینکه بسیاری از شاعران نیز این کار را کردهاند. مثلاً در صائب و بیدل، سعدی و حافظ این قبیل سرودهها را میبینیم. این نقد اجتماعیست که شاعر قصد تذکر دارد.
*تسنیم: زبان سبک هندی کمی دیریاب است. از سوی دیگر مخاطب امروز با کتابهای گذشته پیوند و انسی ندارد. شما تلاشی کردهاید که این زبان را تا سطح درک مخاطب تقلیل دهید؟
من این را موکول میکنم به مخاطب. اگر بگویم بله، شاید یکحالت توصیف از خود برداشت شود، اما اگر از منظر «باید» و «نباید» بخواهیم درباره این موضوع صحبت کنیم، باید بگویم که این اتفاق باید بیفتد. یعنی شاعر باید فهم عامه را به این سبک و سیاق نزدیک کند. این را میتوانیم در حوزه بایدها قبول کنیم، اما حوزه تواناییها طرف مقابل شاعر باید بگوید که سراینده توفیق داشته است یا خیر.
*تسنیم: این «باید» ممدوح است یا مذموم؟
متأسفانه اینکه مخاطبان هر روز سطح ذائقهشان افول میکند، یک حقیقت است. مخاطب دوست دارد که لقمه حاضر و آماده را جلویش بگذارند، به جای اینکه خودش دست به کار شود و مطلبی برای خود تهیه کند. ذائقههای امروز به سمت فهم سریع پیش رفته است؛ به این معنی که مخاطب حوصله ندارد که برای درک یک مضمون شعری قدری تأمل و درنگ کند. دوست دارد که تمام مطالب خیلی سریع، شفاف و روشن و بدون پیچیدگی در اختیار او قرار گیرد. این خصوصیت زندگی و سبک زندگی دوره ماست.
دوست نداریم که کسی ما را به تفکر وادار و نصحیت کند. جامعه تقریباً به این سمت رفته که از پند و اندرز فراریست و گمان میکند که به یک سطحی از درک رسیده است که دیگر نیازی به نصیحت ندارد. از این روست که شعر پند و اندرز در جامعه امروز ما جایگاهی ندارد. اگر بخواهیم به جامعه بقبولانیم و پند و اندرز را ارائه دهیم، به نظرم سبک هندی بستر مناسبی برای این کار فراهم کرده است. مثلاً سعدی هنگامی که میخواهد نصیحت کند، میگوید: «جور استاد، به ز مهر پدر». این شیوه نصیحت را امروزه شاید مردم قبول نکنند و گمان کنند که نصیحت درشتی در آن هست، اما در سبک هندی این نصیحتها با حکمت همراه است و تلطیف میشود. مثلاً بیدل میگوید: «این موجها که گردن دعوی کشیدهاند/ بحر حقیقتند اگر سر فروکنند»؛ یعنی نتیجه را به مخاطب هم میگوید. اینجا ممکن است که مخاطب این نصیحت را بپذیرد، چون نتیجه این پند را نیز میبیند. این مختصات سبکیست. شیخ اجل در سبک عراقی دستور را بیشتر از نتیجه شفاف میکند، از این نظر این موضوع نشانه ضعف شاعر سبک عراقی نیست.
*تسنیم: شاید بخشی از این مشکل از این منظر باشد که نسل ما هنر فکر کردن را نیاموخته است.
انسان امروز با رگباری از اطلاعات مواجه است. روی در و دیوار شهر پیاپی مطلب نوشته شده است. رسانهها انسان امروز را به رگباری از اطلاعات بستهاند، از این رو به نظرم انسان امروز کمی از دریافت اطلاعات دلزده شده است.
راجع به هنر فکر کردن نیز کتابهای متعددی از نویسندگان خارجی و داخلی نوشته و منتشر شده است، اما اینکه مردم چقدر اینها را به کار میبندند، مشخص نیست. ما تئوری این هنر را در اختیار مردم قرار داده، اما آن را در میان مردم پیادهسازی نکردهایم. یک اشل قابل دسترس در حد یک انسان حقیقی نساختهایم و ارائه ندادهایم تا بگوییم که این فرد نماد یک انسانیست که هنر فکر کردن را دارد. از نظر تئوری جامعه ما از این منظر سیراب شدهاند. حتی افرادی که کم سن و سال هستند هم این اطلاعات را در اختیار دارند، اما این رگبار اطلاعات همراه با دلزدگی، نوعی سردرگمی نیز در مخاطب ایجاد کرده است، به طوری که نمیتواند این اطلاعات را دستهبندی کند.
*تسنیم: شما شاعر آیینی هستید. بسیاری از کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، بر این باورند که زبان را جز در مدح و منقبت ائمه(ع) نباید گشود. آیا با چاپ یک مجموعه غیر آیینی، با سرزنشی از سوی دوستان خود مواجه نشدید؟
نه، اتفاقا استقبال کردند و خیلی لطف آنها شامل حال من شد.
انتهای پیام/
ویدیو مرتبط :
شعر خوانی محمد سهرابی