سرگرمی
2 دقیقه پیش | دانلود بازی اندرویداندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفنهای همراه و تبلتها عرضه مینماید و ... |
2 دقیقه پیش | بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legendsآخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ... |
جنبش زنان وشبکههای اجتماعی
قانون/ نزدیک به بیش از یک دهه است که جنبش زنان ایران ازطریق ایجاد کمپین های اعتراض ،تاسیس سایت های آموزشی مربوط به زنان و... به کار خود ادامه داده است
با توجه به تغییرات فضای سیاسی جنبش زنان ایران بهتر است درعرصه واقعی نیز در کنار فضای مجازی دست به ابتکار عمل های بیشتری بزند
تابو شکنی های زنانه در فضایی که حرف زدن از زن اصلا راحت نیست یکی دیگر از مواردی است که در شبکه های اجتماعی نسبت به گذشته راحت تر شده است
اگرتعداد بلندگوهای زنان و تنوع بحث هایی که از سوی هر بلندگو مطرح میشود بیشتر باشد میتواند مخاطب های جدیدتری را جذب کند
جنبش های زنان درابتدا دریک فضای قرنطینه وبسته قرار داشت و ایجاد ارتباط با توده مردم نیز یکی دیگراز مزایای شبکه های اجتماعی برای جنبش زنان است.
در ایران به دلیل نبود جامعه مدنی پویا و همچنین احزاب ، اینترنت به خوبی توانسته جای خود را به خصوص در میان فعالان جنبش ها از جمله زنان باز کند
فعالیت جنبش زنان درشبکه های اجتماعی درکنار افرادی که دغدغه حقوق زنان را دارند،خود موجب نوعی تکثر گرایی شده است
اینترنت به دلیل سانسور سایر رسانه های چاپی تنها امکان جنبش زنان برای حرف زدن مستمر با مخاطبان عام است
جنبش زنان ایران از سال 1384 وارد فاز جدیدی درتغییر عملکرد خود شد.بعد از اتمام دوره اصلاحات دغدغههای دولتمردان جمهوری اسلامیایران تغییر کرد و شاید بتوان گفت مسائل زنان دراولویت کمتری نسبت به گذشته قرار گرفت.بنابراین جنبش زنان ایران با استفاده از ابزارها وتکنولوژیهای جدید روز تغییراتی را در نوع فعالیت وعملکرد خود آغاز کرد و بیشتر به صورت غیرعلنی و درفضای مجازی به آگاه سازی واطلاع رسانی پرداخت.دراین دوران جنبش زنان با وجود محدودیتها ی موجود اقدامات مهمیرا به ثمر رساند که برکسی پوشیده نیست.شاید بتوان نقطه اوج فعالیتهای مدنی فعالان زن درشبکههای اجتماعی را دردو سال اخیر دانست ودراین برهه اززمان بود که زنان علاوه بر تبیین خط مشیها درشبکههای اجتماعی به عرصه عینی نیز وارد شدند اما نکته اساسی اینجاست که علاوه بررهیافتهای مثبت شبکههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای پیشبرد حقوق زنان،رهیافتهای منفی نیز وجود دارد که کمتر مورد توجه جنبش زنان قرار گرفته است.این گزارش به بررسی رهیافتهای منفی و مثبت شبکههای اجتماعی درپیشبرد جنبش زنان ایران خواهد پرداخت.
جنبشهای اجتماعی
در جامعه شناسی کلاسیک، جنبشهای اجتماعی در مقابل کودتاها و انقلابها قرار میگیرند. در حالی که کودتاها ناگهانی و یک شبه اتفاق میافتند و تنها موجب تغییر در نخبگان سیاسی حاکم میشوند، جنبشها در روندی دراز مدت و با برنامه، زمینه تغییر در حوزه سیاسی و اجتماعی را فراهم میآورند. انقلابها به تغییرات بنیادین در همه ارکان حیات جمعی میانجامند و ممکن است به تغییرات فراگیر در حوزه سیاسیفرهنگ و اجتماعی نیز منجر شوند و البته نظام سیاسی را نیز ساقط کنند. انقلاب ها به طورمعمول با خشونت و درگیری همراه هستند و گروهی از نخبگان را که تا پیش از انقلاب دخالتی در قدرت نداشته اند به قدرت میرساند. اما جنبشها مبتنی بر ساختارهای سیاسی نظیر حزب و سندیکا و اتحادیهها برنامه اعلام شده ای را به قصد اصلاح و نه انقلاب یا کودتا در طولانی مدت پیش میبرند. از همین رو جنبشها مبتنی بر روشهای مسالمت آمیز نظیر راهپیمایی یا انتشار مطبوعات یا بحث و گفت وگو هستند. در پی رشد تکنولوژیهای نوین ارتباطی ما شاهد اهمیت یافتن نقش ارتباطات در زندگی روزمره و در پی آن تشکیل جهانی مجازی در رابطه با این تکنولوژیها و موازی با دنیای سنتی هستیم.در این شالوده فکری است که روابط اجتماعی و به تبع آن جنبشهای اجتماعی با استفاده ابزارگونه از این تکنولوژیها همچون شبکههای اجتماعی نیز وارد فاز جدیدی میشوند و نمود خود را نیزدر دنیای مجازی پیدا میکنند.
شبکههای اجتماعی وجنبش زنان
تاکنون تعاریف گوناگونی از شبکههای اجتماعی اینترنتی یا مجازی ارائه شده است. آخرین تعریفی که دقیقتر به نظر میرسد میگوید، شبکههای اجتماعی اینترنتی سرویسهای مبتنی بر وب هستند. سرویس آنلاین، پلتفرم یا سایتی محسوب میشوند که مردم در آنها میتوانند، نظرات، علاقهمندیها و در یک کلام محتوا ایجاد و با دوستان و سایرین به اشتراک بگذارند.یک شبکه اجتماعی، یک ساختار اجتماعی است که از گرههایی (که عموما فردی یا سازمانی هستند) تشکیل شده است که توسط یک یا چند نوع خاص از وابستگی به هم متصلاند. به بیان دیگر، یک شبکه اجتماعی سایت یا مجموعه سایتی است که کاربران دوست دارند علاقهمندیها ، افکار، فعالیتهای خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند.شبکههای اجتماعی اینترنتی، بهخصوص آنهایی که کاربردهای معمولی و غیرتجاری دارند، مکانهایی در دنیای مجازی هستند که مردم خود را بهطور خلاصه معرفی میکنند و امکان برقراری ارتباط بین خود و همفکران شان را در زمینههای مختلف مورد علاقه فراهم میکنند. از سال 1979 اولین فضای شبکهای را تام تراسکات و جیم الیس از دانشگاه داک ایجاد کردند و البته شبکهای که آنها ایجاد کردند با مفهومیکه ما امروزه از یک شبکه اجتماعی درک میکنیم تفاوتهایی عمده دارد. نویسندگان این شبکه اجتماعی اولیه به صورت آنلاین اقدام به نوشتن مطالب خود در آن میکردندویک دفتر خاطرات گروهی را تشکیل دادند. اصطلاح وبلاگ اولین بار در همان زمان و به صورت مختصرشده یعنی بلاگ، یک سال بعدتر استفاده شد. افزایش دسترسی به اینترنت پرسرعت محبوبیت این مفهوم را در جهت ایجاد سایتهای شبکه اجتماعی همچون مای اسپیس در 2003 و فیس بوک در 2004 اضافه کرد. این رشد قدم به قدم، اصطلاح شبکه اجتماعی را ابداع کرد و آن را به برجستگی امروزیاش رساند. درابتدا برخی از این شبکهها دروب 1 وسپس دروب2 ایجاد شدند.درشبکههای اجتماعی دروب 1 که اصولا شامل سایتهایی میشد که صرفا کاراطلاع رسانی وآموزش را داشت،جنبشهای اجتماعی حضور فعالی داشتند. اما با ایجاد وب 2 وگسترش متکامل شبکههای اجتماعی فضایی مهیا شد تا مشارکت چند سویه برای استفاده از این ابزار توسط جنبشهای اجتماعی وافراد عادی دنبال شود. تفاوت وب 2 با وب 1 موجب آغاز ایجاد صفحات زنانه درشبکههای اجتماعی با حضورومشارکت حداقل دونفر دراین شبکهها شد.مشارکتی که هیچگاه دروب 1 میسور نبود. خصوصیات رسانهها وشبکههای اجتماعی ایجاد شده دروب 2 از رسانههای نسل قبلی این است که صاحبان رسانه تحت هیچ شرایطی خود تولید محتوا نمیکنند.بلکه فضای وب فضایی است که توسط مخاطبان درست میشود .به طور نمونه یوتیوپ به عنوان یک رسانه اجتماعی درفضای مجازی است که حوزه مولتی مدیا وفیلم را پوشش میدهد.این رسانه همه محتوایش را ازتولیدات کاربرهایش میگیرد که درهر دقیقه حدود 72 تا 74 ساعت فیلم را آپلود میکند.فیسبوک،وی چت،وایبرودیگر شبکههای اجتماعی همه ابزارهایی هستند که بدون محدودیت مرزی مورد علاقه فعالان جنبشهای اجتماعی هستند.دراین میان جنبشهای زنانه نیز در حوزه شبکههای اجتماعی بی کارننشسته،گاه به صورت متمرکز وگاه به صورت گسیخته مطالبات خود را ازطریق شبکههای اجتماعی دنبال کرده اند.جنبشهای سلامت زنان و کودکان، جنبش ضد ختنه زنان و دختران، جنبشهای حقوق زنان در کشورهای عربی همچون مصر،بحرین، جنبش مبارزه با قاچاق زنان،جنبش رانندگی زنان درعربستان،جنبش روز حجاب،جنبش منع حجاب اجباری درشبکههای اجتماعی همچون فیسبوک،توییتر،یوتیوپ و بسیاری دیگر از جمله فعالیتهای قابل توجه سالهای اخیر در فضای مجازی هستند که در خدمت اهداف ملی وجهانی جنبشهای زنانه عمل کردهاند.برای مثال صفحات توییتر و فیس بوک توسط جنبشی با نام رانندگی حق زنان اقدام به ارسال تصاویر فعالان زن در حال رانندگی کردند. در نتیجه این کمپین، هفتاد مورد رانندگی زنان در ماه ژوئن در این کشور گزارش شد و یکی از فعالان محکوم به ۱۰ ضربه شلاق به جرم رانندگی در ملأ عام شد.
پیگیری حقوق واقعی در فضای مجازی
در سالهای پس از انقلاب 1357 شاهد تحولات روبه توسعه در وضعیت زنان بودیم. زنان هم در حوزه تحصیلات عمومیو هم تحصیلات عالی به رشد قابل توجهی دست یافتند، به طوری که 5/54 درصد پذیرفته شدگان دانشگاهها در سال تحصیلی ۱۳۸5-۱۳۸4 را زنان تشکیل دادند. گرچه با اعمال سهمیه بندی جنسیتی به نفع مردان، در سال تحصیلی ۱۳۸6-۱۳۸5 این رقم به 5/49 درصد رسید. در عرصه اقتصاد اگر چه آمار آشتغال زنان همچنان نسبت به دوران پیش از انقلاب تغییرات چندانی نکرده است و زنان شاغل در سال ۱۳۸۵ تنها9/13 درصد جمعیت زنان را تشکیل میدهند. اما نرخ بیکاری زنان به ویژه زنان جوان و تحصیلکرده در سالهای پس از انقلاب افزایش یافته است. این امر نشان دهنده هجوم زنان جوان و تحصیلکرده به بازار کار است. همچنین در زمینه ساختار جمعیتی و خانوادگی ایرانیان، شاهد تحولاتی هستیم. که از آن میان میتوان به کاهش نرخ باروری زنان و بالا رفتن میانگین سن ازدواج مردان و زنان اشاره کرد. کاهش سریع نرخ باروری زنان در فاصلهای ۱۵ ساله از متوسط 4/6 فرزند برای هر زن در سن باروری در سال ۱۳۶۵ به ۲ فرزند برای هر زن در سال ۱۳۷۹، یکی از سریعترین موارد کاهش باروری در جهان است و نشان دهنده تحولات مهمیدر جامعه ایرانی و در موقعیت زنان با وجود قوانین و سیاستهای حقوق زنان در کشور است. همچنین زنان توانسته اند در عرصههای هنر و ادبیات، فضاهای تازهای را برای خود ایجاد کنند اما بر خلاف تمام تحولات عینی که در شرایط زیست زنان به وجود آمده است، مناسبات حاکم بر زندگی زنان با شرایط عینی زندگی آنان تطابقی ندارد. به طوری که قوانین و عرف حاکم بر زندگی زنان مبتنی بر فرودستی آنان است و در بستر این مناسبات، زنان از تبعیضهای فراوانی رنج میبرند. در این بستر است که زمینههای هویتی و سازمانی برای تغییر مناسباتی که ناعادلانه تفسیر میشود شکل میگیرد. بنابراین درراستای ارتقای حقوق زنان درجامعه تقریبا از یک دهه پیش اکثریت نیروهای جنبش زنان در سازمانهای غیر دولتی متمرکزشده و به این معنی که اغلب آنان دفتر کار و پروژههای تعریف شده و حتی گاهی منابع مالی و انسانی مشخص داشتند، این دوره را از نظر ساختار گروهی دوره فعالیت سازمان محور جنبش زنان میتوان نامید.بعد از گذشت چند سال با تغییر فضای سیاسی واجتماعی جامعه فعالیتهای جنبش زنان محدود شد.بنابراین جنبش زنان ایران با توجه به پیشرفت تکنولوژی از فضای مجازی برای پیشبرد حقوق زنان استفاده کرد.مبارزه در فضای سایبر ابتکاری بود که از طریق جنبش زنان در سال 1384 آغار شد. جنبش زنان با راه اندازی کمپینهای مختلف درزمینه امحای قوانین ناعادلانه،ایجاد وب سایتها،وبلاگهای زنانه برای اطلاع رسانی و تبادل عقاید و درنهایت ایجاد صفحههای اعتراضی برای مخالفت کردن با برخی قوانین،آداب ورسوم وعرفهای موجود تا به امروز پیش رفته است.
فرصت ها وتهدید های شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی به عنوان ابزاری دردست جنبش زنان حتی با وجود فیلترینگ تا به امروز کار خود را ادامه داده است.نزدیک به بیش از یک دهه است که جنبش زنان ایران ازطریق ایجاد کمپینهای اعتراضی ،تاسیس سایتهای آموزشی مربوط به زنان ، ایجاد صفحات آموزشی ،اطلاع رسانی و اعتراضی درفیس بوک تا ایجاد وبلاگهای فردی توسط برخی از فعالان حوزه حقوق زنان به دنبال آگاه سازی،اطلاع رسانی و گرفتن مطالبات خود با این ابزار جدید بوده است. نتیجه بیشتر اقدامات یاد شده درحوزه شبکههای اجتماعی به صورت عینی وکافی درسطح جامعه نمایانگر نشده است واختصاص به قشر خاصی از زنان دارد.شاید بتوان گفت که به تازگی فعالان زن و جنبش زنان درانتخابات اسفند 94 نماد ونتیجه عینی تلاشهای خود را از شبکههای اجتماعی خارج کردند و در جامعه بروز دادند.ایجاد تغییر کمپینهای مختلف ،سهم خواهی و سهمیه بندی جنسیتی و اعلام حضور برای کاندیدا توری نمایندگی مجلس از سوی زنان حتی به صورت نمادین علی رغم محدودیتهای اعمال شده و البته درکنار عوامل دیگر عینی نسبت به دورانهای قبل موجب شد دراین انتخابات راهیابی زنان از منظر کمیافزایش یابد.اما سوالاتی دراین خصوص نیز مطرح است. تکنولوژیهای جدید ابزارهای بالقوه ای هستند که ممکن است جنبش زنان را بالفعل یاری کنند اما این که شبکههای اجتماعی دردرازمدت چه پیامدها ورهیافتهایی برای عملکرد بالفعل جنبش زنان خواهد داشت نیز مهم است.درذیل به برخی از نکات مثبت ومنفی شبکههای اجتماعی برای پیشبرد جنبش زنان اشاره میشود.
پیامدهای مثبت شبکههای اجتماعی
عمومیتر کردن مسائل زنان از ابزارهای مهم برای جنبشهای زنانه است.هرچقدر تعداد بلندگوهای زنان و تنوع بحثهایی که از سوی هر بلندگو مطرح میشود بیشتر باشد میتواند مخاطبهای جدیدتری را جذب کند. بنابراین درهر سایت مربوط به مسائل زنان یکسری مخاطب جذب میشوند. با توجه به گستردگی جامعه ایران و تنوعی که وجود دارد، هر سایتی هر چند با موضوع زنان ،میتواند در جذب مخاطبان جدید با علاقهها وتنوعهای متفاوت کمک کند و از این راه به عمومیتر کردن مسئله زنان یاری رساند. همچنین از این طریق میتواند افراد خارج از جنبش زنان را به جنبش زنان پیوند داد و حتی باعث جذب فعالان جدید در عرصه جنبش زنان شد. سایتهای زنان نقش شکل دهی به یک شبکه ارتباطی بین گروههای مختلف زنان را نیز دارند. یعنی هر سایتی بلندگوی بخشی از نیروهای فعال در جنبش زنان است و از این رو میتواند منبع ایجاد شبکه ارتباطی با دیگر گروههای زنان باشد. وقتی گروهی از زنان در عرصه مطبوعات بلندگویی دارند ارتباط با آنان راحت تر امکان پذیر است و کار مشترک با دیگر گروههای زنان نیز امکان پذیر میشود و اطلاع رسانی از نوع فعالیت و دیدگاههای موجود در جنبش زنان بدون این که لزوما ارتباط تشکیلاتی وجود داشته باشد اتفاق میافتد. تاثیرگذاری سایتها روی اعضای خود نیز بسیار زیاد است زیرا وجود هر سایت یا نشریه ای نویسندگان جدیدی تولید میکند یا باعث افزایش تولید نویسندگان قبلی میشود. نویسندگان سایتها از طریق نوشتن دغدغههای خود در سایتها و با طرح دیدگاههای خود در عرصه عمومیدر واقع دیدگاههای خود را به نقد و داوری میگذارند و مجموعه این اقدامات موجب رشدشان خواهد شد زیرا که از این طریق دیدگاههایشان تصحیح شده ، تغییر میکنند و همچنین میآموزند و تجربه بیشتری میاندوزند.
جنبشهای زنان درابتدا دریک فضای قرنطینه وبسته ای قرار دارد و ایجاد ارتباط با توده مردم نیز یکی دیگراز مزایای شبکههای اجتماعی برای جنبش زنان است. قبل از وجود اینترنت، ، عامه مردم بحثهای جنبش زنان را مختص یک طبقه خاص میدانندو فعالان زن توانایی شناساندن خود را به حداقل بخشی از جامعه را ندارند.سایتها و کلا رسانههایی که زنان ایجاد میکنند خواستههای زنان را به مردم و مسئولان میشناسد و جنبشهای زنان را از فضای قرنطینه خارج میکند. ایجاد ارتباط با توده رمز موفقیت هر جنبش اجتماعی است و این از طریق سایتها ممکن میشود. با رسانه وشبکههای اجتماعی جنبش زنان بین مردم عادی قرار میگیرد. مثلا تعداد بسیار زیادی از داوطلبان شهرستانها از طریق کمپینها و امضای آن به این کمپین میپیوندند واهداف جنش زنان را دنبال میکنند.
پاسخگویی تصمیم گیران حکومتی درمورد مسائل زنان درشبکههای اجتماعی موجب یک حکمرانی مطلوب برای دولتمردان میشود.حضور مسئولان حکومتی در رسانههای اجتماعی ،شکستن شکاف بین عموم جامعه وخود و پاسخگویی و پیگیری مناسب مطالبات زنان موجب اعتماد عمومیمیان زنان و تصمیم گیران حکومتی میشود.شایسته است نمایندگان گمنام جنبشهای اجتماعی ازطریق شبکههای اجتماعی این ارتباطات را با پیگیری مطالبات خود مستحکم گردانند.
در ایران به دلیل نبود جامعه مدنی پویا و همچنین احزاب ، اینترنت به خوبی توانسته جای خود را به خصوص در میان فعالان جنبشها از جمله زنان باز کند. شبکههای اطلاع رسانی به صورت آن لاین میتوانند با کمترین هزینه اطلاعات خود را در زمانی کوتاه در سطح گسترده منتشر کنند بدون آنکه لازم باشد تا برای هر مطلب و خبری پاسخگو باشند. هر چند بحث جرائم اینترنتی نیز مطرح است و برخی نیز در سالهای گذشته بازداشت شدند، اما مشکلات نشر اینترنتی قابل قیاس با نشریات چاپی نیست، خصوصا این که تیراژ بالای نشریات چاپی با محدودیت هزینه بالا و همچنین داشتن مجوز همراه است. به همین دلیل جنبش زنان با استفاده از اینترنت میتواند تا بخشی از خواستههای خود را عمومیکند. هر چند کاربران اینترنتی اغلب از طبقه متوسط هستند، اما با این وجود میتوان گفت خواننده مطالب بسیار متنوع تر از پیش میشود.
تابو شکنیهای زنانه در فضایی که حرف زدن از زن اصلا راحت نیست یکی دیگر از این موارد است.اینترنت فضایی را به وجود آورد که فیلتر و سانسوری در نوشتار و افکار در مورد زنان وجود نداشت. سایتهای زنان توانسته اند به ایجاد یک هویت جمعی در جنبش زنان کمک کنند. البته بخش دیگری هم وجود دارند که در هویت بخشی به جنبش زنان تاثیرگذار هستند. این دسته بدون هیچ برنامه ریزی خاصی یا بدون هدفی به این موفقیت رسیده اند. این دسته همان وبلاگهای دخترانه است یعنی وبلاگهایی که صاحبان شان دختران جوان هستند و از خواستهها و نیازهایشان مینویسند. به واسطه همین وبلاگهاست که امروز میشود بر سر موضوعات خاص زنان صحبت کرد.به طور مثال صفحهها ووبلاگهای مربوط به مسائل خاص زنان درمورد موضوعاتی چون مبارزه با سرطان سینه،چگونگی قاعدگی یا بارداری برای کمک به سلامت زنان ایجاد شده اند.
شبکههای اجتماعی توانسته اند در جلب توجه مردان به مسائل زنان ونیز فعالیتهای آنان در چند سال اخیر کمک شایانی کنند و حتی تعدادی از مردان را که در عالم واقع چندان ارتباطی با جنبش زنان نداشته اند، با فعالان این جنبش همراه کند.
پیامد منفی شبکههای اجتماعی
اینترنت به دلیل سانسور سایر رسانههای چاپی تنها امکان جنبش زنان برای حرف زدن مستمر با مخاطبان عام است. اما این یگانه بودن آن باعث نمیشود از یاد ببریم مخاطبان اینترنت در ایران عمدتا طبقه متوسط شهری هستند و ما امکان دسترسی به سایر مخاطبان را تا حدود زیادی نداریم. اما حل این مسئله چندان به دست ما نیست. نقطه منفی دیگر داستان این است که گاهی درست به همین دلیل خاصیت اینترنتی بودن روابط و انتقال اخبار و دادهها، جنبش زنان تمرکز زیادی روی فعالیت در دنیای مجازی پیدا میکند در حالی که عموما این فعالیت زیاد در دنیای مجازی چندان بروز و ظهوری در دنیای واقعی ندارد.بنابراین بزرگان جنبش زنان درجهان وایران باید به بررسی این موضوع بپردازند که فعالیتهای مجازی چقدرمیتواند به مشارکت سیاسی واجتماعی واقعی در عالم واقع نزدیک شود.اگر چه در دوسال اخیر فعالان حقوق زنان توانسته اند با رسانههای چاپی و مراکز آموزشی ارتباط موثر تری پیدا کنند اما بسیاری از فعالان حقوق زنان و نویسندگان این روش مبارزه را نوعی اسلکتیویزم مینامند.اسلکتیویزم یا مبارزه درحاشیه از روشهای محبوب مبارزه در بین کاربران شبکههای اجتماعی است که صدها نمونه آن را میتوان در فیسبوک مشاهده کرد. در این روش کاربران با لایک زدن یک تصویر، صفحه یا تغییر عکس پروفایل خودشان فکر میکنند که کار بزرگی انجام دادهاند.متاسفانه این روش تاثیرات کمی روی مطالبات سیاسی واجتماعی زنان میگذارد.بنابراین علاوه بر مبارزه درحاشیه وبیرون از گود خاصیت هر جنبش اجتماعی بروز و ظهور اعتراضات، وارائه خواستهها به صورت شفاف است. همچنین به دلیل خاصیت اینترنت، کمتر مطلب جدیدی در اینترنت تولید میشودیا اگر تولید شود، کمتر خوانده میشود.
مشکل اساسی که گاهی آن را فراموش میکنیم این است که زنانی که به آنها دسترسی نداریم اتفاقا اغلب امکان دسترسی به اینترنت را ندارند و حتی اگر داشته باشند توانایی استفاده از آن را ندارند. به خصوص این که زبان انگلیسی نقش مهمیدر استفاده از اینترنت ایفا میکند و همچنین ترس از تکنولوژی در میان زنان به خصوص زنان خانه دار، شایع است.
فعالیت جنبش زنان درشبکههای اجتماعی درکنار افرادی که دغدغه حقوق زنان را دارند،خود موجب نوعی تکثر گرایی شده است.بنابراین دربرخی موقعیتها با مطرح کردن برخی موضوعات وایجاد برخی صفحات درشبکههای اجتماعی که ازجمله اولویتهای جنبش زنان،به ویژه جنبش زنان ایران نیست،موجب عقب نشینی و حتی بازخورد نامناسب حکومت نسبت به جنبش زنان میشود.مثلا عالیه المهدی، دختر مصری دانشجوی دانشگاه آمریکایی قاهره طی اقدامیمغایر با سیستم ارزشی جامعه اسلامیمصر، اقدام به ارسال تصاویر برهنه خود بر صفحه بلاگ اسپات با عنوان حمایت از آزادی زنان کرد. وی قبل از این، در صفحه فیس بوک خود از مردان مصری خواسته بود تا با پوشیدن حجاب بر سر، به طور نمادین بر تبعیض دینی علیه زنان شورش کنند. این اقدام وی موجب اعتراض فعالان حقوق زنان درمصر شد.
اگرچه جنبش زنان ایران بعد از جمهوری اسلامیایران جنبشی نوپا ست وگروههای مختلفی به دنبال عدالت جنسیتی هستند،اما فعالیت یک سویه درشبکههای اجتماعی باعث میگردد،رهبران سنتی و قدیمیجنبش زنان نتوانند ارتباط مناسبی را با جوانان ونسل جدید برقرارکنند که البته این خطر جدایی نسل قدیم از جدید حتی در فعالیتهای عمومیو غیرمجازی هم وجود دارد.
درمجاز ماندن، قدرت ابتکار وخلاقیت را از جنبشهای زنان خواهد گرفت.جنبشهای اجتماعی نیاز به یک گفتمان مداراگونه ،همراه با تسامح و تساهل با دولتمردان و حکومتهای خود دارند.برهیچکس پوشیده نیست که برای تغییر قوانین،فرهنگ وعرفهای ناعادلانه نیاز به کمک دولتمردان،رهبران مذهبی است.همکاری عینی بدون پنهان شدن در شبکههای اجتماعی با اعتقاد والتزام به مبانی هر نظامیموجب بروز شجاعت نسل جوان خواهدشد.
سخن آخر
شبکههای اجتماعی در تمام دنیا ابزاری برای پیشبرد خواستهها و مطالبات مردم،همچنین مطالبات جنبشهای اجتماعی وجنبشهای اجتماعی زنان است.شاید بتوان گفت دوران استفاده فعالان زن از شبکههای اجتماعی برای پیشبرد و پیشرفت حقوق زنان درسالهای اخیر را به دو دوره میتوان تقسیم کرد.دوره ای که فعالیت فعالان زن درشبکههای اجتماعی بیشتر رهیافت و کارزاری درون شبکههای اجتماعی بود و دوره جدیدی که تازه آغاز شده است و با توجه به تغییر فضای سیاسی و آزادیهای عمومیجامعه فعالان حقوق زن به شایستگی از شبکههای اجتماعی استفاده کردند و رهیافت بیرونی را رقم زدند.جنبشهای زنانه باید از شبکههای اجتماعی تنها به عنوان یکی از ابزارهای خود برای پیشبرد واعتلای حقوق زنان استفاده کنند و در صحنه علنی تواناییهای بالقوه خود را به بالفعل تبدیل نمایند.با توجه به تغییرات فضای سیاسی جنبش زنان ایران بهتر است درعرصه واقعی نیز در کنار فضای مجازی دست به ابتکار عملهای بیشتری بزند.
با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید
منبع: قانون
ویدیو مرتبط :
برنامه صبح با خبر شبکه خبر و وشبکه های اجتماعی