کریستن استوارت گاردش را پایین می‌آورد


کریستن استوارت گاردش را پایین می‌آوردبانی فیلم/ کریستین استوارت بازیگر مجموعه فیلم‌های «گرگ و میش» در یک گفت‌وگو فاش کرده است که چطور خود را از نو ساخت.
در ۲۶ سالگی، کریستن استوارت در حال از نو ساختن و تغییر شکل دادن به مسیر حرفه‌ای کاری خود است.
بعد از به شهرت رسیدن ناگهانی در سن ۱۷ سالگی با فیلم خون‌آشامی «گرگ و میش»، او حتی نمی‌توانست بدون اینکه دوربینی دنبالش باشد پا از خانه بیرون بگذارد. مردم وسواسی او را دنبال می‌کردند و او در صدر لیست استودیوها بود. اما از وقتی استوارت در سال ۲۰۱۲ نقش بلا سوان را کنار گذاشت، به فیلم‌های بودجه بالا هم پشت کرد. به جای آن‌ها، او به انتخاب کردن نقش‌های شخصیت‌محور روی آورد که از جمله آن‌ها می‌توان به نقش دختر در فیلم «هنوز آلیس» و دستیار یک سلبریتی در فیلم «ابرهای سیلس ماریا» ساخته الیویه آسایاس که جایزه سزار را هم برای او به ارمغان آورد، اشاره کرد.
استوارت درباره سال‌های بعد از «گرگ و میش» می‌گوید: «من مسیری خلق نکردم. سخت نجنگیدم تا من را جدی بگیرند. با وجود اینکه مجموعه «گرگ و میش» من را برای خیلی‌ها در قالبی خاص تعریف کرد، برای خودم چیزی نبود که مجبور باشم از دستش فرار کنم. فقط یک تجربه بلند در یک فیلم بود که از آن خوشم آمد.»
پنج فیلمی که با اقتباس از کتاب‌های استفنی مایر ساخته شدند در سراسر جهان ۳٫۳ میلیارد دلار فروختند، اما حریم خصوصی استوارت را هم نابود کردند. او بدون شک نفر اول سلبریتی‌های اینترنتی بود و خودش می‌گوید: «با هر کسی که آشنا می‌شدم از قبل من را می‌شناخت. عجیب است.» بعد از ۱۸ ماه استراحت پس از اکران آخرین فیلم «گرگ و میش» در سال ۲۰۱۲، استوارت با عزمی راسخ برای فیلم ساختن برگشت. حالا رزومه او پر از فیلم‌های مستقل خاص و تجربی است و او به فستیوال‌های زیادی سفر کرده است. او سال ۲۰۱۶ را با فیلم «زنانی خاص» کلی رایکارت در فستیوال ساندنس شروع کرد. او بازیگر اصلی فیلم «برابرها» دریک دوریموس هم هست؛ یک داستان عاشقانه پاد آرمان‌گرایانه که در ونیز پیش‌نمایش شد و روز پانزدهم جولای در سینماها پخش می‌شود. او همچنین نقشی بزرگ در قالب خواهر یک قهرمان جنگی را در فیلم «پیاده‌روی نیمه‌وقت طولانی بیلی لین» ساخته انگ لی بازی کرده که فیلمبرداری آن به تازگی به پایان رسید و در فصل پاییز پخش می‌شود.
علاوه بر تمام این‌ها، او دو فیلم هم در فستیوال فیلم این هفته کن دارد: کمدی شب افتتاحیه «کافه سوسایتی» ساخته وودی آلن که در آن او نقش یک منشی سبک آدری هپبورن را در دهه ۱۹۳۰ بازی می‌کند و «خریدار شخصی» آسایاس که داستانی هولناک است که استوارت در تک تک صحنه‌های آن حضور دارد. آسایاس می‌گوید: «او داشت چیزی که من نوشته بودم را بازی می‌کرد، اما آن را به بعدی جدید می‌برد. این هیجان‌انگیزترین چیزی است که می‌توانید شاهدش باشید.»
استوارت در لس‌آنجلس بزرگ شد و ژن بازیگری را از خانواده‌اش به ارث برد. مادرش جولز مان-استوارت، سرپرست فیلمنامه بود. پدرش جان استوارت هم مدیر صحنه است که در مراسم پیش از جوایز اسکار امسال کار کرد. جودی فاستر که با استوارت ۱۱ ساله در فیلم «اتاق وحشت» بازی کرده بود، درباره او می‌گوید: «والدینش آدم‌های سینمایی معمولی هستند. برخورد کریستن هم به بازیگری همین بود؛ این شغلش بود. می‌دانم گفتن این شبیه به این به نظر می‌رسد که من خیلی عاشق خودم هستم، ولی او واقعا من را یاد کودکی خودم می‌انداخت. او تمام آن شور بچه بودن را داشت، اما بودن با او واقعا مثل بودن کنار یک بزرگسال بود.»
خیلی‌ها استوارت را ملاحظه‌کار و گاردگرفته می‌خوانند. او اقرار می‌کند که هنوز هم روی فرش قرمز استرس می‌گیرد، که برای همین است که بعضی مواقع وقتی روی‌ آن راه می‌رود، می‌توان درماندگی را در چهره‌اش دید. او می‌گوید: «انقدر که من مجبور بود جلوی همه با سرعت بزرگ بشوم عالی است. برای کسی است که به شدت حساس و کمرو است، بهترین جایی بود که می‌توانستم وارد آن بشوم چون با خودم می‌گفتم اوه دای من، حالا باید بروم در یک شهربازی زندگی کنم و بگویم نه، من استحقاقم بودن در همین جاست.»
استوارت خاطرات شیرینی از ساختن «گرگ و میش» اصلی دارد؛ فیلمی که زندگی‌اش را تغییر داد. اما او اقرار می‌کند که مجبور بودند دنباله‌هایش را سریع بسازند. او می‌گوید: «در فیلم‌های بعدی، سعی داشتیم چیزی را راضی کنیم که کمتر مشخص بود. ترسی بود که نشان می‌داد چرا آنجا هستیم. پیوستگی وجود نداشت. فکر می‌کنم فیلم‌ها بد از آب درنیامدند، چون به هر حال شور و اشتیاق شخصی وجود داشت. کمی پراکنده هستند، اما سعی‌شان را می‌کنند.» بعد از آن فیلم‌ها او در یک فیلم بودجه بالای دیگر هم بازی کرد: فیلم «سفیدبرفی و شکارچی» سال ۲۰۱۲ که ۴۰۰ میلیون دلار در باکس‌آفیس جهانی فروخت. اما وقتی بحث ساختن دنباله‌اش شد، یونیورسال او را دعوت نکرد و با نگاه به گذشته، او از این اتفاق خوشحال است. فیلم «شکارچی: جنگ زمستان» که ماه گذشته با نقش‌آفرینی کریس همزورت منتشر شد، در باکس‌آفیس شکست خورد. استوارت می‌گوید: «چند فیلمنامه خواندم که هیچ کدام خوب نبود. نمی‌شد به هیچ کدام چراغ سبز داد. ملاقاتی هم با یونیورسال درباره این داشتم که داستان را می‌توان به کجا برد. شاید کریس علاقه بیشتری به آن داشت. راستش نمی‌دانم.»
با وجود بازی کردن در مجموعه‌ای از فیلم‌های مستقل، استوارت با بازگشت به فیلم‌های بودجه بالا مخالفت نیست. او می‌گوید: «من عاشق فیلم‌های بزرگ که همه می‌بینند هستم و منتظر فرصتی هستم تا بتوانم در آن‌ها بازی کنم. اما باید با آدم‌های درست در وقت درست باشد.» فیلم «کافه سوسایتی»، اولین پروژه از زمان «گرگ و میش» بود که استوارت مجبور شد برای حضور در آن امتحان بازیگری بدهد. او فکر می‌کند بعضی جاها خوب بازی نکرده، چون با نقشش جور درنمی‌آید. او درباره شخصیتش می‌گوید: «من یک نوع انرژی سنگین دارم و او حقیقتا برعکس این است.» از دیگر بازیگران این فیلم می‌توان از استیو کارل و جسی آیزنبرگ نام برد.
وودی آلن علاقه‌ای به لوس کردن ستاره فیلمش نداشت. در حقیقت، او نحوه راه رفتن او میان برداشت‌ها را به سخره گرفت و به گفته خودش: «به او گفتم راه رفتنش مثل کسی می‌ماند که از آغل بیرون آمده و آفتابه دست گرفته است.» اما جلوی دوربین، استوارت آن سبکی و خوشدلی شخصیتش را به زیبایی نشان داد و آسیب‌پذیر بودنش را به تصویر کشید. آلن که به «گرگ و میش» اشاره‌ای نمی‌کند و به جای آن از «سرزمین ماجراجویی» به عنوان فیلمی که در آن استوارت را کشف کرد یاد می‌کند، در ادامه می‌گوید: «اگر الان سال ۱۹۴۴ یا ۱۹۳۵ بود، او یکی از آن ستاره‌های فیلم زیبای دیوانه‌کننده می‌شد. می‌توانست وارد تالار مشاهیر بازیگران کلاسیکی مثل ریتا هی‌ورت یا الیزابت تیلور بشود.»
این سومین سفر استوارت به جنوب فرانسه خواهد بود،‌ جایی که هواداران و رسانه‌ها عاشق او هستند. او اولین بار با فیلم سال ۲۰۱۲ «در جاده» به کن رفت و دو سال بعد با «ابرهای سیلس ماریا» به آن بازگشت. او به یاد می‌آورد که در حالی درجوایز سزار شرکت کرد که دقیقا نمی‌دانست چه چیزی هست. او می‌گوید: «واقعا مهم است.» بر خلاف اسکار، محدودیت زمانی برای سخن‌رانی دریافت جایزه نبود، برای همین مراسم بالای چهار سال طول کشید. علاوه بر این، همه چیز به زبان فرانسوی بود که استوارت فرانسوی صحبت نمی‌کند.
همبازی‌اش ژولیت بینوش از قبل به او هشدار داده بود که هرگز نام او را بالای آن صحنه نخواهند خواند، اما او اولین زن بازیگر آمریکایی شد که موفق به کسب این جایزه شده است. او محض احتیاط برنامه‌ای برای سخن‌رانی‌اش چیده بود: «اگر ببرم، می‌روم آن بالا و می‌گویم ببخشید من فرانسوی صحبت نمی‌کنم و از اولیویه و ژولیت تشکر می‌کنم، که فکر کنم همین کار را هم کردم، احتمالا؟» مراسم به خاطر تشکرهای طولانی تا ساعت یک صبح طول کشید. «ساعت ۳ صبح شام خوردم. داشت خوابم می‌برد.»
بعد از کن، استوارت بالاخره کمی وقت برای استراحت کردن خواهد داشت. او تا وقتی که فیلمی کوتاه که خودش چند سال پیش نوشت و یک داستان غیرخطی با تنها یک بازیگر است را کارگردانی نکند، دوباره بازیگری نخواهد کرد. مثل فاستر، او هم مسیر حرفه‌ای کاری‌اش را در کارگردانی می‌بیند. «من سر صحنه فیلمبرداری بزرگ شدم و از پیش از وقتی که بازیگر شوم، خیلی دلم می‌خواست بخشی از این احساس باشم که همه دارند از یک گنجینه محافظت می‌کنند. همه کارهای احمقانه می‌کنند و خیلی کار می‌کنند و زندگی‌های‌شان را قربانی می‌کنند تا چیزی را کشف کنند. من آن حفاظت و حمایت را احساس کردم و می‌دانم وجود دارد. می‌خواهم روزی خودم مسئول آن باشم.»





منبع: بانی فیلم


ویدیو مرتبط :
نظرسنجی:اما واتسون یا کریستن استوارت؟؟