ابنیه/ نوشدارویی که سهراب را زنده کرد!


ابنیه/ نوشدارویی که سهراب را زنده کرد!ایسنا/ گذر زمان،‌ تمایل مالکی که شغل‌اش «خراب کن و دوباره بساز» است و اصلا هرچه که بتوان به عنوان یک عامل برای از دست رفتن تدریجی خانه‌ی 40 ساله‌ی منسوب به «پدر چای ایران» مطرح کرد، باعث شده تا حالا این خانه علاوه بر نابودی کامل تزئیناتش، بیش از 50 درصد اسکلت‌بندی خود را نیز از دست بدهد.
هشدارهای مسئولان میراث فرهنگی حتی پس از ثابت شدن عدم مالکیت آن به «کاشف‌السلطنه، پدر چای ایران» نسبت به لزوم حفظ این بنا آن‌ قدر حائز اهمیت بود که هر چند هراز گاهی خبرهایی از تخریب بخش‌هایی از خانه یا نابودی آخرین آجرها و کاشی‌های تزئیناتی بنا، نفس را بند می‌آورد، اما بالاخره یکی از پولدارترین سازمان‌های مدیریت شهری با خرید این خانه، در تلاش است تا زندگی را بار دیگر به این بنا برگرداند.
حالا شاید باید به روح کاشف‌السلطنه درود فرستاد که با مطرح کردن این خانه ارزشمند نخست با نام این شخصیت تاریخی و تاثیرگذار، خانه‌ی تاریخی منسوب به او قرار است روح زندگی بگیرد.
عکس‌های جدید از این خانه نشان می‌دهند بخش اعظمی از بنا را همان بهانه‌هایی تخریب کرده‌اند که همیشه برای حذف تاریخ و هویت تهران مطرح می‌شوند.
خانه‌ی منسوب به «پدر چای ایران» که هرچند متعلق به این شخصیت نیست و عمرش به دوره‌ی او نمی‌رسد،‌ اما تزئینات حذف شده‌ی آن که شاید عمری بیش از «کاشف‌السلطنه» داشته باشند شاهدی زنده برای شباهت قدمت قاجاری ‌آن است که به ارزش‌های این خانه‌ی 40 ساله اضافه می‌کند.
همسایه‌های کوچه‌ی رضایی در خیابان شریعتی، مدت‌هاست شاهد تخریب‌های تدریجی این خانه‌اند. از حدود چهار بنای محصور شده پشت دیوارهای خانه و درختانی که شاید عمرشان به معماری بنا برسد، حالا نیمه مخروبه‌ای از دو بنا باقی مانده است، مخروبه‌هایی که در چند روز گذشته با حضور چند کارگر در خانه بیم تخریب‌شان می‌رفت، اما خوشبختانه حالا خبر می‌رسد سازمان زیباسازی شهرداری تهران با خرید این خانه در حال انجام مرمت‌های اضطراری روی آن است.

مالک جدید برای خانه منسوب به «پدر چای ایران»
سید محمد بهشتی، مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس پژوهشگاه این سازمان در این زمینه به خبرنگار ایسنا می‌گوید:‌ خانه‌ی منسوب به «پدر چای ایران» که متعلق به این شخص نیست، توسط سازمان زیباسازی خریداری شده و در حال حاضر پیمانکار در حال آواربرداری خانه است و قرار است با مدیریت اسکندر مختاری، طراحی این بنا برای ایجاد یک مرکز فرهنگی باشد.
«بهشتی» با اشاره به بازدیدش از این خانه در دو هفته گذشته ادامه می‌دهد: این خانه متعلق به دهه 40 است، مالک بنا در آن زمان با استفاده از چند استادکار رشته‌های مختلف، خانه را به وضعیت تاریخی مناسب و زیبایی تبدیل کرده بود، اما پس از مدتی مالک، خانه را به یک شخص بسازوبفروش فروخت و او نیز از آن زمان با ایجاد تغییراتی در بنا قصد تخریب‌اش را داشت که خوشبختانه سازمان زیباسازی شهرداری تهران این بنای ارزشمند را خرید و اکنون در حال تغییر فضاها به یک مرکز فرهنگی در منطقه است.

این نوشدارو پس از مرگ سهراب است
مهدی معمارزاده، کارشناس میراث تهران نیز با اشاره به این‌که براساس گزارش‌های رسیده، این بنای تاریخی در سال 1335 شمسی احداث شده است، بیان می‌کند: با توجه به عکس‌هایی که پیش از این از بنا منتشر شده بود و ذهن همه به سمت قاجاری بودن آن بود، حتی اگر این بنا مربوط به دوره قاجار نباشد و در دوره پهلوی دوم ساخته شده باشد، باز هم باید به این نکته توجه داشت که شورای عالی معماری و شهرسازی ایران مصوبه‌ای را به تصویب رسانده که به موجب آن بناهای 50 سال به بالا از خطر تخریب و نابودی نجات پیدا می‌کنند.
او ادامه می‌دهد: مصوبه این شورا تاکید دارد بازسازی بناهای ساخته شده تا سال 1340 هجری شمسی، صرفا به صورت عین به عین امکانپذیر خواهد بود. این مصوبه به این معنی است که مالکان بناهای 50 سال به بالا نمی‌توانند بنای خود را با خروج از ثبت تخریب کنند و به جایش برج بسازند و اگر هم تخریب کردند، باید با همان ارتفاع عین به عین خانه را بسازند.
وی با اشاره به این که طرح تفضیلی برای معماری شهر تهران فاجعه رقم زده است، می‌افزاید: با توجه به این قانون، خریدار خانه قطعاً نباید این خانه را تخریب کند و اگر این کار را انجام دهد که متأسفانه چنین شده، باید پوسته (جداره و تژئینات بیرونی) بنا مانند خانه «شیبانی» نگهداری شود و آن باردیگر عین به عین ساخته شود که قطعاً به نفع خریداری که قصد برج‌سازی دارد، نیست.

وضعیت کنونی خانه منسوب به «پدر چای ایران»
او به تاریخچه‌ی این بنا که پیش از این توسط رسانه‌ها منتشر شده بود، اشاره می‌کند.
«زمین این خانه که پیش از ساخت به صورت باغ بوده است، تا نهم بهمن ماه 1325 متعلق به «عصمت خدیری» بود، اما از آن تاریخ به بعد این باغ به علی اصغر بهبودی فروخته شد تا حدود پنج سال بعد در 15 خرداد 1330 که مالک خانه در فضای باغ، چهار اطاق، ایوان، آب انبار،‌ استخر، چاه و قنات احداث کرده بود و آن را به قیمت 662 هزار و 500 ریال به دو برادر منوچهر و هوشنگ صانعی فروخت. دو برادر به نام‌های صانعی که به عتیقات علاقه‌مند بودند و پدرشان سازنده عمارت سردار اسعد و احتمالاً تیمورتاش اولی واقع در بانک مرکزی خیابان فردوسی و دومی در باغ شاه ( دانشگاه جنگ) قرار دارد تزئیناتی را به بنا افزوده‌اند.»
معمارزاده این بنا را از دو منظر دارای اهمیت می‌داند: نخست آنکه دکتر اسکندر مختاری که از صاحب‌نظران میراث فرهنگی است، در سال‌های پیشین این خانه را منسوب به «کاشف السلطنه، پدر چای ایران» می‌دانست و از این لحاظ برای جراید و کارشناسان دارای اهمیت شد که البته بعدها مشخص شد این فرضیه درست نیست و خانه به برادران صانعی تعلق داشته است. دوم آن‌که ارزش‌های بی‌بدیل هنری آن بنا که بازهم توسط آقای مختاری و سایر کارشناسان بر آن صحه گذاشته شد. از این نظر شاید در نوعی دیگر این بنا به اندازه «موزه مقدم» ارزشمند بود که متأسفانه تمام تزئینات آن هم به تاراج رفت.
وی اضافه می‌کند: کاشی‌ها و آجرهای ارزشمند دوره قاجار به دلیل علاقه این دو برادر به میراث فرهنگی خریداری و در جای جای خانه دوره پهلوی نصب شده بود. طراحی بیرونی بنا نیز به گونه‌ای است که احساس می‌کنید این بنا متعلق به دوره قاجار است. بنابراین با توجه به تزئینات فاخر بنا این اثر خود تبدیل به یک موزه معماری و هنر ایران شده بوده است.
او با تاکید بر این معیارها ادامه می‌دهد: بنابراین این بنا نه تنها نباید تخریب می‌شد، بلکه باید در فهرست آثار ملی نیز ثبت می‌شد. از سوی دیگر توجه به این نکته ضروری است که «وظیفه میراث فرهنگی در قبال چنین خانه‌هایی چیست؟» ما بناهای زیادی مربوط به پیش از سال 1340 داریم مانند خانه‌های خیابان 30 تیر و سرهنگ سخائی که در همین سال 93 و 94 تخریب شده‌اند مسئولیت این تخریب‌ها با چه کسانی است؟ آیا مصوبه شورای عالی معماری ضمانت اجرایی دارد؟ اگر دارد قطعا با یک حساب سرانگشتی هیچ بساز و بفروشی حاضر نیست ملکی را بخرد که فقط بتواند در آن یک یا دو طبقه بنا بسازد پس در این بین مقصر کیست؟ میراث فرهنگی، شهرداری یا شورای عالی معماری واقعاً چه کسی اجرای قانون را ضمانت می‌کند؟

این خانه در کنار تزئینات‌اش اهمیت صدچندانی دارد
وی بیان می‌کند: هر چند این بنا متعلق به دوره قاجار نیست، با این وجود به دلیل تعلق‌اش به دوره پهلوی و با توجه به تزئینات موزه‌ای‌اش کسی حق تخریب بنا را نداشته است. بنابراین این سوال پیش می‌آید که چه کسی زیر مجوز تخریب را امضا کرده است؟ اکنون نیز هرچند حفظ این بنا واجب است. اما قطع به یقین نوشدارو پس از مرگ سهراب است، چون ضلع شمالی خانه که به سمت کوچه است، ظاهراً به شدت تخریب شده و از ضلع جنوبی نیز اطلاع چندانی نداریم.
او ادامه می‌دهد: در کنار آن به تاراج رفتن تزئینات معماری را باید اضافه کرد که سر از حراجی‌ها و عتیقه فروشی‌ها در آورده است. حتی اگر این بنا مرمت شود چه تصمیمی برای این الحاقات فروخته شده خواهند گرفت. این بنا در کنار این تزئینات اهمیت‌اش صد چندان می‌شد.
گزارش از خبرنگار ایسنا: سمیه ایمانیان


منبع: ایسنا


ویدیو مرتبط :
سهراب اگر زنده بود 85 ساله بود