نمایشنامه «زنبورا»ی آریستوفان رونمایی شد


نمایشنامه «زنبورا» نوشته آریستوفان با حضور سیروس شاملو - مترجم اثر - و هیوا مسیح در شهر کتاب مرکزی رونمایی شد.

گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، در این مراسم ابتدا سیروس شاملو - مترجم کتاب - گفت: همواره به‌دلیل زبان فاخر فلسفه و ادبیات یونان، از این ادبیات می‌گریختم، اما وقتی «زنبورا» را در صندوقچه قدیمی‌ام پیدا کردم و آن را خواندم، توجهم را جلب کرد. طوری که متأسف شدم چرا زودتر به این مقوله توجه نکرده بودم.

او ادامه داد: در این نمایشنامه بیش از 60 ورود و خروج وجود دارد که اجازه نمی‌دهد تماشاچی روی صندلی تئاتر بخوابد، بخصوص که آریستوفان در این نمایشنامه، به معنای کلام توجه نمی‌کند و همه‌چیز را در سطح نگه می‌دارد چون اتفاق، برایش مهم است.

این مترجم همچنین گفت: اساسا شخصیت آریستوفان برای ما خیلی مفید است؛ کسی که 40 اثر دارد، اما فقط چهار اثر از او باقی مانده و از کشورش تبعید ودر عین حال، به شخصیت مهمی در کشورش تبدیل شده است.

هیوا مسیح - شاعر - دیگر مهمان این نشست نیز با بیان این‌که کلید اصلی گفت‌وگو درباره کتاب زنبورا، زبان و بستر آن است، گفت: زبان، همواره مهم‌ترین مقوله در فرهنگ بوده، عنصری که اعراب تلاش زیادی کردند تا آن را از ما بگیرند و بدتر از همه این‌که مهم‌ترین یاران اعراب، اندیشمندان ایرانی بودند.

وی ادامه داد: متأسفانه زبان مردم کوچه و بازار با نام‌گذاری تحت عنوان «زبان توده یا زبان عوام» کمتر توانسته است به زبان ادبیات و شعر راه پیدا کند، چراکه اگر کسی از این زبان در صورت‌های هنری استفاده کند، انگ عوام بودن به او می‌خورد. در حالی که شعر و ادبیات دوره ساسانی روی این زبان استوار بوده است. من با توجه به پژوهشی که درباره کتاب «درخت آسوریک» انجام دادم، به این نتیجه رسیدم.

مسیح همچنین اظهار کرد: کتاب زنبورا با ترجمه آقای شاملو بستری است برای ارتباط تاریخ قرن بیست‌ویکم با متنی مربوط به قرن‌ها قبل از میلاد مسیح (ع). البته منظورم از تاریخ، حیات زبان و فرهنگ است که از طریق کلید واژگان و بستری که زبان در آن شکل گرفته، ما را به آن زمان می‌برد و کمدی یونان را نشان‌مان می‌دهد.

او تأکید کرد: به کسانی که می‌خواهند دقیقا متوجه میزان تأثیری شوند که زبان مبدأ و مقصد در شکل‌گیری کتاب داشته است، توصیه می‌کنم مقدمه کتاب و آنچه را که درباره زبان‌نگاران گفته شده، بخوانند تا متوجه اهمیت ترجمه فعلی شوند، چون ما برای خواندن هر سطر از آثار کلاسیک یونان که با زبان فاخر ترجمه شده، به فرهنگ لغت نیاز داریم. در حالی که در تئاتر فرصتی برای این کار نیست و مفهوم باید بلافاصله منتقل شود.

مسیح در بخش دیگری از سخنانش، به ضعف‌های کتاب زنبورا اشاره کرد و گفت: تمام کتاب از نظر زبانی یک‌دست ترجمه نشده است و در چاپ‌های بعدی باید این ایرادها برطرف شود. به‌عنوان مثال در صفحه 22 کتاب نوشته شده: چنگال عقاب، در حالی که ما در محاوره از کلمه چنگال برای عقاب استفاده نمی‌کنیم و به نظرم اگر به جای چنگال، از پنجول استفاده می‌کردیم، بهتر بود. یا مثلا در کتاب نوشته شده: «اگه ی جنگاور، اسلحه‌شو بزاره زمین، ی فاجعه‌س» که ظاهرا درست است؛ اما هرگز از کلمه جنگاور استفاده نمی‌کنیم در حالی که کلمه «پهلوون» مناسب‌تر است. یا در بخش دیگری از کتاب نوشته شده است: «ی صدای مشمئزکننده» در حالی که ما در مکالمات روزمره از واژه «چندش» استفاده می‌کنیم.

مسیح افزود: این ناهماهنگی در شعرهایی که گروه همسرایان می‌خوانند نیز دیده می‌شود. شعرهایی که آقای شاملو تلاش کرده تا آن‌ها را براساس وزن‌های عروضی مطابقت دهد. البته این را باید بگویم که اگر این نمایشنامه خوانده نشود، بلکه اجرا شود، تمام این ایرادها با یک کارگردانی خوب برطرف می‌شود؛ ولی اگر این یک‌دستی در همه جای کتاب رعایت شود، کار برای انتقال سریع مفهوم و همچنین کار برای بازیگران ساده‌تر خواهد شد.

شاملو نیز در پایان این نشست، گفت: من وقتی نمایشنامه‌ای را ترجمه می‌کنم، آن را کارگردانی هم می‌کنم، اگر در خوانش ریتمی، حس کنم تماشاچی خسته می‌شود، ریتم را تغییر می‌دهم، در همین کتاب، جایی در ریتم‌های عروضی گروه همسرایان بود که می‌توانست به سقوط کمدی منجر شود، اما من آن را تغییر دادم تا این اتفاق نیفتد.

شاملو سپس بخش‌هایی از این نمایشنامه را خواند و پس از آن، جشن امضای اثر برگزار شد.

انتهای پیام


ویدیو مرتبط :
همایش رونمایی کتاب چهل نمایشنامه برای کودکان ونوجوانان