فرهنگی
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شدبه گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ... |
چرا در ايران، نيت شيطاني، زود به تجاوز منجر ميشود؟
تابناک/ محمد مطهري در يادداشتي در تابناک نوشت:
از دختر دبستاني روستايي فقط کفشهايش پيدا شده بود. چندي بعد جنازه خفه شده او پس از تعرض نيز يافت شد. متجاوز و قاتل که بود؟ مردي متأهل! او شرح ماجرا را چنين خلاصه کرد: دخترک را تنها ديدم، نيتي شيطاني به ذهنم رسيد، نيت خود را عملي کردم!
چگونه است که ديدن يک دختربچه هفت ساله با مانتو و مقنعه مدرسه، آنهم توسط يک فرد متأهل، نيت شيطاني تجاوز را پديد ميآورد و مهمتر اينکه چگونه است که در ايران اين نيتهاي پليد شيطاني زود به مرحله عمل ميرسد؟
اگر قرار باشد نيت شيطاني اينقدر سريع ايجاد شده و به مرحله عمل برسد، در کشورهاي غربي که استخرها مختلط، مشروب فروشيها در دسترس، تابلوهاي نيمه عريان در مقابل و فيلمهاي شهوت انگيز تلويزيون در ديد همگان است، بايد روزانه دههاهزار نفر مورد تعرض قرار گيرند.
اعتراف سه قسمتي قاتل دخترک روستايي، بارها و بارها توسط متجاوزان - که اتفاقا اکثر آنان متأهل بوده و يا روابطي از نوع ديگر داشته و هيچ مشکلي براي ارضاي جنسي خود ندارند - تکرار ميشود.
پاسخ عنوان اين مقاله که «چرا در ايران نيت شيطاني اينقدر زود به تجاوز منجر ميشود؟» در اين نکته است که اين جمله سه قسمتي (دخترک را تنها ديدم، نيتي شيطاني به ذهنم رسيد، نيت خود را عملي کردم) در حقيقت جملهاي چهار قسمتي است: دخترک را تنها ديدم، نيتي شيطاني به ذهنم رسيد، «ديدم انگار در اين مملکت کسي به کسي نيست»، نيت خود را عملي کردم!
کشورهاي غربي براي کاهش جنايات و تعرضها تلاش فراواني ميکنند تا اين جمله مقدر و محذوف در اذهان شکل نگيرد. آنان با در اختيار گرفتن درست قدرت رسانهاي، به هر نافهمي فهماندهاند که در اين شهر نسبت به جرمهاي خشن، به ويژه نسبت به کودکان و دختران حساسيت زيادي وجود دارد و «کسي به کسي هست». وقتي دختر ده سالهاي به نام هولي جونز در کانادا ناپديد شد، به مدت دو روز «خبر اول» تمام شبکههاي مهم خبري اين کشور بود.
ما چه ميکنيم؟ فورا اينگونه اخبار را پنهان ميکنيم تا زمان دستگيري مجرم. پس از دستگيري مجرمان، اگر بر حسب اتفاق خبرنگاري از مجازات مجرم مطلع شود در چند سايت اين خبر منتشر ميشود. نهايت جديت ما آن است که در عصر رسانه، مجرم را معمولا چند سال پس از وقوع حادثه با حضور چند صد نفر اعدام ميکنيم و تصور ميکنيم همه مجرمان ترسيدند در حالي که اکثريت آنان اساسا از آن مطلع نميشوند.
قطعا اگر قرار بود غربيها به روش ما عمل کنند آمار جرم و تعرض و جنايت در غرب چندين و بلکه دهها برابر رقم فعلي بود. آيا غربيها که روحيه لذت گرايي در ميانشان موج ميزند کمبود عقلي دارند که با پخش اين گونه اخبار خشونت آميز، آنهم گاهي در صدر اخبار، خاطر مردم خود را مکدر و آنان را نگران ميکنند؟ آيا از کم شعوري آنهاست که برنامههاي مهم تلويزيوني را قطع کرده و تعقيب و گريز يک مجرم را به طور زنده پخش ميکنند؟
اتفاقا غربيها در اين موارد بسيار عاقلانه عمل ميکنند چون ميدانند مساله اصلي، دستگيري مجرم نيست، بلکه فهماندن اين امر به مجرمان بعدي است که اينجا شهر است نه جنگل، و ربودن يک کودک و يا تعرض به او يعني مواجهه با کل حکومت و مردم.
در ايران ما، وقتي يک جاني به يک دختر تعرض ميکند حداکثر خود را با يک خانواده، طرف ميبيند که به راحتي با تهديدهايي مانند پخش فيلم تعرض و يا تجاوز به عضو ديگر خانواده، آنان را از شکايت منصرف ميکند. ولي در غرب کودک از جامعه ربوده ميشود نه از خانواده؛ و جاني ميداند از فردا جنايت او مورد توجه همه رسانه هاست و انصراف شاکي خصوصي تأثيري ندارد.
اينجاست که در کشورهاي غربي به رغم در دسترس بودن شراب و اختلاط و مناظر شهوت انگيز، به خاطر رعبي که در دل مجرمان احتمالي آينده ايجاد ميشود، ميان نيت شيطاني و محقق ساختن آن نيت، تا حد مقدور فاصله ميافتد.
حادثۀ اسيدپاشيهاي متوالي در اصفهان درس بزرگي به مسئولان داد ولي متأسفانه مورد بهره برداري قرار نگرفت و به يک رويه تبديل نشد. اين حادثه از موارد استثنايي بود که مسئولان قضايي، انتظامي و به ويژه رسانۀ ملي به مجرم يا مجرمان، قاطعانه فهماندند که در اين مملکت دربارۀ اسيدپاشي «کسي به کسي هست» و حساسيت شديدي وجود دارد. لذا گرچه مجرمي دستگير نشد ولي آرامش و امنيت بازگردانده شد. بهايي که مردم اصفهان پرداختند «کمي نگراني» بود ولي در عوض، نه تنها چندين نفر ديگر، قرباني اسيدپاشي نشدند و امنيت به شهر بازگشت، بلکه اسيدپاشان در سراسر کشور حساب کار خود را کردند.
البته اگر فشار رسانهاي و مردم نبود در جريان اسيد پاشي اصفهان نيز به روشي که در ساير موارد رايج است عمل ميشد: پنهان کردن واقعه تا حد امکان و تلاش براي دستگيري مجرم. تا قبل از دستگيري هم معلوم نبود ده قرباني ديگر اضافه شده بود يا صدتاي ديگر، مهم اين بود که نشان دهند که ما مجرم را دستگير کرديم!
ميدانيد چرا در ايران تقريبا در هر جرم هولناکي مانند تعرض به مشتريان در آرايشگاه زنانه و تجاوز در مقابل چشمان شوهر، پاي يک يا چند مجرم سابقه دار در ميان است؟ مهمترين علت اين است که اين «خبر خاموش» هر روز در مهمترين بخشهاي خبري رسانه ملي به مجرمان اعلام ميشود: «تبهکاران گرامي! همانطور که ميبينيد مسائل مهمتري داريم، وقت به خير!»
بدون شک مسائلي مانند انتخابات، برجام، نحوه مواجهه با غرب، مصائب مردم مظلوم يمن وسوريه از اهميت بسيار بالايي برخوردارند و بايد بدانها به جديت پرداخته شود. حتما بايد کاري کنيم که آمريکا هيچ غلطي نتواند بکند ولي اين بدين معنا نيست که با سکوت خود بگذاريم شروران داخلي هر غلطي خواستند بکنند. وقتي عناوين مهم خبري از امور سياسي و بعضا اقتصادي فراتر نميرود ناخواسته طوري القا ميشود که مسئولان جز مسائلي که با حفظ نظام مرتبط است دغدغه مهم ديگري ندارند و ارعاب قرار است فقط نسبت به دشمنان نظام صورت گيرد. (اگر هم ناامني سوژه خبر شود غالبا درباره يک کشور غربي است).
آري، انبار موشکهاي دوربرد به دشمنان نشان داده ميشود -و بايد نشان داده شود- تا در فاصله ده هزار کيلومتري از ما حساب ببرند، اما آيا کسي نيست که شروراني را بترساند که به خاطر يک تذکر لساني از طرف يک جوان مظلوم ناهي از منکر، از همان ابتدا مثل آب خوردن، قمه را بر شاهرگ او فرود ميآورند؟ آيا ننگ آور نيست که در يک کشور اسلامي طبق آمار اعلام شده در تلويزيون، تاکنون هشتاد ناهي از منکر به شهادت رسيده و صدها نفر مجروح شدهاند؟
من نميدانم تعداد «جنگل بانان» در اين کشور چند نفر است ولي هر چه هست تعداد «جنگل بينان» -يعني کساني که جامعه ايران را مثل جنگل تلقي ميکنند- و از قمه کشي و ربايش و تهديد و تجاوز و جرمهاي ديگر ابايي ندارند کم شمار نيست. به سبب جمعيت رو به رشد «جنگل بينان» است که اگر آينه دو خودرو، کمي با شدت به هم برخورد کند، پياده شدن از خودرو با قمه منظره نادري در تهران نيست. مردم عادي به کنار، در کدام کشور جهان، شروران در مواجهه با پليس به جاي فرار، مکررا با قمه به مأموران مسلح حمله ميکنند؟ آيا اين پديدهها دليلي بر گسترش تعداد «جنگل بينان» نيست؟ (جا دارد در اينجا ياد جنگلبانان و محيط بانان پرشمار با غيرتي که جان خود را در درگيري با اشرار و البته در سکوت خبري از دست دادند گرامي بداريم.)
شايان ذکر است که اصلاح روش خبري کنوني نه به دست صدا وسيماست و نه قوه قضاييه و نه نيروي انتظامي، زيرا در اين صورت، مقامات انتظامي و قضايي و رسانه ملي متهم به سياه نمايي و بر هم زدن آرامش مردم خواهند شد. تنها تصميم گيري در سطح کلان مثل شوراي عالي امنيت ملي ميتواند اين روش خانمانسوز را تغيير دهد.
بدبختي اينجاست که برخي مقامات امنيتي به غلط تصور ميکنند که راه مقابله با مجرمان خشن، همان روش مبارزه با جاسوسان و بمبگذاران است که بايد در خفاي کامل صورت گيرد. در حالي که هدف اصلي در مقابله با جرمهاي خشن، تأمين امنيت از طريق ايجاد رعب در دل مجرمان و اثبات اين حقيقت است که نظام با همه امکانات در مقابله با خشونتها در کنار مردم است و اين امر جز با خبري کردن برخي جنايتها و بسيج کردن جامعه و تبديل کردن امنيت به يک «مسأله جمعي» ميسر نيست، ولو مجرم فرار کند و يا مردم مقداري نگران شوند و يا بنگاههاي خبري خارجي سوء استفاده کنند.
در وضعيت کنوني هر تابلويي مثل آرايشگاه زنانه و باشگاه بانوان براي يک مجرم سابقه دار ميتواند سريعا به نيت شيطاني و سپس عمل منجر شود، همچنانکه اخيرا يک گروه تبهکار اقلا سه آرايشگاه زنانه را در اهواز مورد سرقت و تعرض قرار داد. تنها اگر آن فرد بداند با اين کار دارد تيتر اول خبر ساعت ۲۱ را ميسازد و چند ساعت بعد تصاويري از وي که دوربينهاي مداربسته اطراف محل وقوع جرم ضبط کردهاند از تلويزيون پخش ميشود و محاکمه خارج از نوبت، انتظار او را ميکشد آنگاه اين نيت شيطاني خيلي زود رنگ ميبازد.
در پايان ذکر چند نکته لازم است:
۱. اينکه آمار جنايت و تجاوز در غرب بالا هست يا نيست هيچ دخلي به استدلال اين مقاله ندارد. بحث در شيوه مواجهه است. من مانند برخي معتقد نيستم که از غرب فقط بايد ايراد گرفت بلکه نکات مثبت غربيها را به تعبير شهيد مطهري بايد «تحسين» و «تقليد» کرد. انتقاد يکطرفه همواره نتيجه معکوس داده است؛ ضمن اينکه اساسا شبيه چنين روشي در کشورهاي شرقي مثل ژاپن هم اعمال ميشود.
۲. اينکه عوامل ديگري هم در رشد جرم و جنايت در کشور دخيلند در اين نوشتار نفي نشده است. بحث در اساسيترين نقصي است که در مواجهه با تهديد جان و ناموس و امنيت مردم وجود دارد.
۳. روشن است که مقصود اين نيست که همه دستگاهها وظيفه خود را در قبال تهديدکنندگان امنيت مردم درست انجام داده و ميدهند جز رسانه ملي، بلکه مراد آن است که اقدام جدي بايد توسط رسانه ملي آغاز شود. در اين صورت ساير دستگاهها به خاطر فشار افکار عمومي چارهاي جز همراهي کردن بيشتر و رفع اشکالات خود ندارند.
۴. پيشنهاد من هرگز اين نيست که به مسائل مهمي مانند سوريه و يمن کمتر پرداخته شود. اهتمام نورزيدن به امور مسلمين، ما را از مسلمان بودن دور ميکند. مسأله اين است که مثلا درهر ماه، چند بار با اعلام خبرهاي مربوط به جان و ناموس مردم در صدر اخبار، ميتوان تعداد کساني را که فکر ميکنند با ربودن و تجاوز و جنايت و تهديد به پخش فيلم تعرض، توانستهاند نظام اسلامي را در برخورد با خود مفلوک سازند به حداقل رساند.
بنده چندين بار شبيه اين مطالب را در گذشته هم فرياد کرده و از جمله در سه نوشتار در سال ۸۷ يکي تحت عنوان «تحقيقات پليسي و جان و ناموس مردم»، ديگري با عنوان «آيا مسئولان صفحات حوادث را نميخوانند؟» و سومي «ام المشکلات کشور چيست؟» نکاتي تطبيقي را گوشزد کردهام. هنوز راز اين مطلب براي من روشن نشده که چرا از قدرت رسانه براي حفظ جان و ناموس مردم استفاده لازم نميشود و چنين تصور ميشود که در اولويت قرارگرفتن جان و ناموس مردم در اخبار، به اعتبار نظام لطمه وارد ميکند.
اعضاي محترم شوراي عالي امنيت ملي!
با تغيير اين روش خبري شرورپرور، مردم را کمي نگران کنيد ولي در عوض، جان و ناموسشان را بهتر حفظ کنيد و در کنار دهها و صدها رعبي که در دل دشمنان خارجي نظام ايجاد ميکنيد گاهي هم اخم خود را علنا متوجه جانيان و مجرمان داخلي کنيد. دانش ديني و عقل ناقص من ميگويد قبل از آنکه در قيامت از ما بپرسند که با دشمنان خارجي چه کرديد، از ما خواهند پرسيد براي حفظ نواميس مردم و امنيت مردم کوچه و بازار و ناهيان از منکر چه کرديد. اگر يک درصد از تشرها و خط و نشانها براي دشمنان نظام، متوجه دشمنان جان و ناموس و امنيت مردم شود تحولي در ارتقاي امنيت مردم پديد خواهد آمد.
ویدیو مرتبط :
هر کی عضو گروه یخ زده هس بیاد زود زود زود