سلام و دست دادن، چراغ سبز آشنایی


سلام و دست دادن، چراغ سبز آشناییحوزه/ امام جعفر صادق علیه السلام می فرماید: تَصَافَحُوا فَإِنَّ التَّصَافُحَ یذْهِبُ السَّخِیمَة تَصَافَحُوا فَإِنَّهُ یذْهَبُ بِالْغِلِّ. مصافحه کنید و دست دهید، چرا که آن، کینه و کدورت را می زداید.[1]
بر اساس مکتبی بودن مرز دوستی ها و رابطه ها و معاشرت ها، دست دادن با نامحرم، حرام است و صرف دوستی و رفاقت و آشنایی و همکار بودن یا ملاحظات سیاسی و دیپلماسی در سفرهای خارجی و دیدارهای رسمی، دلیل نمی شود که کسی با نامحرم و اجنبی، مصافحه کند.

آداب سلام و مصافحه با مومنین
پیوندهای اجتماعی، نیازمند تحکیم است. استوارسازی این رشته ها با کلی گویی به دست نمی آید. باید نمونه های عملی و مصداق های خاص و روشن ارائه شود، تا مرزهای دوستی و پیوندهای عاطفی استوارتر گردد و پایدار بماند. «سلام و دست دادن یکی از این امور است. سلام، چراغ سبز آشنایی است. وقتی دو نفر به هم می رسند، نگاه ها که به هم می افتد، چهره ها که رو در رو قرار می گیرد، نخستین علامت صداقت و مودت و برادری، «سلام دادن است و در پی آن، دست دادن و «مصافحه. دو نفر را تصور کنید که به یکدیگر می رسند، آشنا و دوست هم هستند. در این برخورد، بهتر است نخستین کلامشان چه باشد؟ آیامناسب تر از «سلام چیزی سراغ دارید؟

مفهوم سلام
سلام، اطمینان دادن به طرف مقابل است که: هم سلامتی وتندرستی تو را خواستارم، هم از جانب من آسوده باش و مطمئن، که گزندی به تو نخواهد رسید. من خیرخواه تو هستم، نه بدخواه وکینه ورز و دشمن. نیز نوعی درود و تحیت اسلامی است که دو مسلمان به هم می گویند. این معنای شعار اسلامی سلام است. دست دادن و دست هم را صادقانه به گرمی فشردن، نشان دیگری از محبت و صمیمیت و خیرخواهی است. دل ها را به هم نزدیک تر ومحبت ها را بیشتر می سازد. تماس دو دست، قلبها را نیز به هم نزدیک تر می کند، اگر منافقانه و دروغ و فریب نباشد! «دست در دست، چو پیوند دو قلب. گرم تر می گردد، دل آزرده دوست، نرم تر می گردد...»
باری... سلام، نام خداست و تحیت الهی. سفارش پیامبر است و امامان. تا آنجا که فرموده اند: اگر کسی پیش از سلام، شروع به سخن کرد، جواب ندهید: «من بدء بالکلام قبل السلام فلا تجیبوه»[2]در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام از قول خداوند نقل می کند که: بخیل، کسی است که از سلام دادن به دیگری بخل ورزد: «البخیل من بخل بالسلام »[3]راستی...سلام دادن به دیگری نه تنها چیزی از قدر و جایگاه انسان نمی کاهد و هیچ گونه ضرر و زیان مادی، پولی، آبرویی و...ندارد، بلکه محبت آور و صفابخش است و خداپسند و سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و روش و منش اولیاء الهی است. به علاوه، نشانه ای ازتواضع و فروتنی و نداشتن کبر است. انسان های متواضع، نه تنها زیان نمی بینند، بلکه عزت و محبوبیت هم پیدا می کنند. امام صادق علیه السلام فرمود: من التواضع ان تسلم علی من لقیت[4].از نشانه های فروتنی این است که به هر کس برخوردی، سلام دهی. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز فرمود: اذا تلاقیتم، فتلاقوا بالتسلیم و التصافح .[5]هرگاه یکدیگر را دیدار کردید، با «سلام و «دست دادن با هم دیدارکنید.

ادب و آداب سلام
سیره رفتاری پیامبر خدا آن بود که به هر که می رسید - حتی کودکان- ابتدا به او سلام می کرد، بخصوص در مورد سلام کردن به کودکان می فرمود: پنج صفت است که تا زنده ام، آنها را رها نخواهم کرد، یکی هم سلام دادن به کودکان است، تا پس از من «سنت گردد.[6]این خصلت خجسته، از اخلاق حسنه و روحیه پاک و تواضع اوسرچشمه می گرفت. اینها درست. ولی ادب اقتضا می کند که کوچکترها به بزرگترها سلام کنند. در حدیث آمده است که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: کوچک به بزرگ سلام کند، یک نفر به دو نفر، و جمعیت کم به جمعیت فراوان، و سواره بر پیاده، و رهگذر، بر کسی که ایستاده است. و ایستاده بر کسی که نشسته است. [7]و البته که اگر جز این باشد، نشان تواضع نخواهد بود! سلام را باید آشکارا، بلند و با صدای رسا ادا کرد. احادیث فراوانی با عنوان «الجهر بالسلام و «افشاء سلام آمده که سفارش اکید دارد که سلامها، رسا و بلند باشد، نه زیر لب و آهسته و نامفهوم و ناقص. جواب سلام نیز باید همین گونه باشد، یعنی بلند و واضح، تا طرف بشنود. اگر در برخورد با دیگران یا ورود به جلسه و جمعی، یا رسیدن به خانه و محل کار، سلام بگویید، ولی آهسته، شاید سلامتان را نشنوند. با اینکه شما سلام داده اید، ولی به دلیل سر و صدا یا جمع نبودن حواس یاهر عامل دیگر، سلامتان را نشنوند، شما را بی ادب و بی اعتنا خواهند شمرد و متکبر خواهند پنداشت. یا اگر سلام دیگری را جواب دهید; اما آهسته و زیر لب، به گونه ای که نفهمد و نشنود، شاید پیش خود فکر کند مساله ای، خصومتی و...پیش آمده، یا شما سرسنگین و متکبر شده اید که حتی جواب سلامش را هم نمی دهید یا با دشواری و بی علاقگی جواب می دهید.
راه جلوگیری از این سوءتفاهم ها و بدگمانی ها، رعایت همان دستور دینی در معاشرت ها است، یعنی آشکارا سلام کردن. امام صادق علیه السلام می فرماید: «هرگاه یکی از شما سلام می دهد، سلامش را آشکارا بگوید. نگوید که «سلام دادم، ولی جوابم ندادند»، شاید سلام داده ولی آنان نشنیده باشند! و هرگاه یکی ازشما جواب سلام می دهد، جواب را آشکارا و بلند بگوید، تا آن مسلمان دیگرنگوید که «سلام کردم ولی جوابم را ندادند! »[8] اگر سلام مستحب است، جوابش واجب است. البته بیشترین ثواب نیز از آن کسی است که شروع به سلام کند. آن که سلام می دهد، پاسخش را باید گرم تر و بیشتر داد، چرا که سلام نوعی تحیت و هدیه از سوی یک مؤمن است و هدیه را باید پاسخی بهتر ارائه داد، تا نشان قدرشناسی باشد. و این تعلیم قرآن کریم است که تحیت دیگران را به گونه ای بهتر پاسخ دهید: «...فحیوا باحسن منها»[9]، یا مثل همان را بازگردانید.

ثواب مصافحه
گفتیم که «مصافحه هم، «دوستی آور»، «کدورت زدا» و «محبت آفرین است. ما علاقه خود و صمیمیت را با دست دادن ابراز می کنیم. برعکس، اگر با کسی کدورت و دشمنی داشته باشیم، از دست دادن با اوپرهیز می کنیم. به همین خاطر، این دستور مقدس و پربرکت اسلامی، در تحکیم رابطه های دوستی و اخوت، ثمربخش است. امام باقر علیه السلام فرمود: هر دو نفر مؤمنی که با هم دست بدهند، دست خدا میان دست آنان است و دست محبت الهی بیشتر با کسی است که طرف مقابل را بیشتر دوست بدارد.[10]و نیز امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که دو برادر دینی به هم می رسند و با هم دست می دهند، خداوند با نظر رحمت به آنان می نگردد و گناهانشان، آن سان که برگ درختان می ریزد، فرو می ریزد، تا آنکه آن دو از هم جدا شوند.[11]

شیوه مصافحه
دست دادن نیز، همچون سلام، ادب و آدابی دارد. یکی از آنهاپیوستگی و تکرار است. در یک سفر و همراهی و دیدار، حتی چند باردست دادن نیز مطلوب است. ابوعبیده نقل می کند: همراه امام باقر علیه السلام بودم. اول من سوارمی شدم، سپس آن حضرت. چون بر مرکب خویش استوار می شدیم، سلام می داد و احوالپرسی می کرد، چنان که گویی قبلا یکدیگر را ندیده ایم. آنگاه مصافحه می کرد. هرگاه هم از مرکب فرود می آمدیم وروی زمین قرار می گرفتیم، باز هم به همان صورت، سلام می کرد ودست می داد و احوالپرسی می کرد و می فرمود: «با دست دادن دو مؤمن، گناهان شان همچون برگ درختان فرو می ریزد و نظر لطف الهی با آنان است، تا از هم جدا شوند. »[12]از آداب دیگر مصافحه، فشردن دست، از روی محبت و علاقه است، اما نه در حدی که سبب رنجش و درد گردد. [13]جابر بن عبدالله می گوید: در دیدار با رسول خدا صلی الله علیه و آله بر آن حضرت سلام کردم. آن حضرت دست مرا فشار داد و فرمود: دست فشردن، همچون بوسیدن برادر دینی است. [14]همچنین هنگام مصافحه، طول دادن و دست را زود عقب نکشیدن از آداب دیگر این سنت اسلامی است. در مصافحه، پاداش کسی بیشتراست که دستش را بیشتر نگه دارد. [15] پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز این سنت نیکو را داشت که چون با کسی دست می داد، آن قدر دست خود را نگه می داشت، تا طرف مقابل دست خود را سست کند و عقب بکشد. [16]

ابراز محبت قلبی
باری...محبت قلبی را باید آشکار ساخت. علاقه، گنجی نهفته در درون است که باید آن را استخراج و آشکارکرد، تا از برکاتش بهره برد. روشنترین خیر و برکتش، تقویت دوستی ها و تحکیم آشنایی ها و رابطه ها است. به دستور اسلام، هرگاه مؤمنی را ملاقات می کنید، مصافحه کنید، خوشرویی و چهره گشاده و بشاش و خندان به هم نشان دهید. [17]از آثار دیگر مصافحه، «کینه زدایی است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «تصافحوا، فان التصافح یذهب السخیمة[18]و «تصافحوا فانه یذهب بالغل. [19] مصافحه کنید و دست دهید، چرا که آن، کینه و کدورت را می زداید.

دست دادن با زنان
بر اساس «مکتبی بودن مرز دوستی ها و رابطه ها و معاشرت ها، دست دادن با نامحرم، حرام است و صرف دوستی و رفاقت و آشنایی و همکار بودن یا ملاحظات سیاسی و دیپلماسی در سفرهای خارجی و دیدارهای رسمی، دلیل نمی شود که کسی با نامحرم و اجنبی، مصافحه کند. روشنفکر مآبی در این مساله جایی ندارد. رسول خدا فرمود: با زنان دست نمی دهم[20](البته زنان نامحرم). و در حدیث نبوی دیگری آمده است: «اگر زنی بخواهد با مرد نامحرم دست بدهد(که نباید دست دهد) و ناچارباشد، یا بخواهد با او «بیعت کند، از پشت لباس(و با وجود حایل و پوشش دست، دستکش) مانعی ندارد. »[21]. البته معیار عمل، فتوای مجتهدی است که از او تقلید می کنید و هر مسلمان متعهد، باید برای عمل خود ملاک و حجت شرعی داشته باشد.

پی نوشت ها
[1] مجلسی، بحارالانوار ، ج‌74 ، ص‌158.
[2] سفینة ‌البحار، محدث قمی، ج‌1، ص 645
[3] میزان ‌الحکمه، ری‌شهری، ج‌4، ص‌535
[4] خصال صدوق، ص‌11
[5] سفینة ‌البحار، ج‌1، ص‌465
[6] بحارالانوار (بیروت) ، ج‌73 ، ص‌10
[7] میزان ‌الحکمه، ج‌4 ، ص‌538
[8] اصول کافی(عربی) کلینی ، ج‌2 ، ص‌645
[9] نساء/86
[10] اصول کافی، ج‌2، ص‌179
[11] همان، ص‌183
[12] همان، ص‌179
[13] بحارالانوار، ج‌73 ، ص‌26
[14] همان، ص‌23
[15] همان، ص‌28
[16] همان، ص‌30
[17] میزان‌ الحکمه، ج‌5 ، ص‌355
[18] بحارالانوار، ج‌74، ص‌158
[19] میزان ‌الحکمه، ج‌5، ص‌354
[20] کنزالعمال، حدیث 475
[21] همان، حدیث 25346


منبع: حوزه


ویدیو مرتبط :
چراغ سبز آپارات ،به حرکت چراغ خاموش آرین نیشنز!!!قسمت 2