سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



سفرنامه عاشورا


ورودم از فرودگاه به مهمانسرای ستادبازسازی عتبات- شاخه نجف- ساعت حدود یازده شب بود. مکانی نزدیک صافی صفا درغرب حرم حضرت امیر که پیاده از آنجا تا حرم حداکثر ده دقیقه راه است.

ترجیح دادم شام نخورم.مردد ماندم چند ساعت بخوابم  و سحر به حرم بروم یا اینکه شرط ادب اقتضا می کند بدون اینکه بخوابم به حرم مشرف شوم ودوباره پس اززیارت به مهمانسرا برگردم وپس از استراحتی کوتاه دوباره برای نماز جماعت صبح به حرم بروم .

ریسک این تصمیم خیلی بالا بود.آدمی که حدودساعت سه می خوابد غالبا نمی تواند ساعت چهار دوباره بلند شود و به حرم برود . غسل سریع زیارتی کردم وبه حرم مشرف شدم .درحرم هنوز مردد بودم ، برگردم یانه تا صبح بمانم . تصمیم گرقتم تا سحربمانم وخواب را بگذارم برای بعد ازآفتاب!

دراین دو دلی ها آدم بهتراست جنبه دنیایی مساله را رها کند وبچسبد به جنبه ی آخرتی تصمیم یا عمل خود.حتی اگر شده به نفسش وعده بدهد ! من هم به نفسم که می گفت توخسته ای وبه خواب نیازداری  وببین دیگران هم خوابیدند وعده دادم که بلافاصله پس از نماز صبح به مهمانسرا برمی گردم واستراحت می کنم! باید سرنفس را کلاه گذاشت ومثل بچه با وعده دادن به او- البته وعده صادقانه- اورا باخود همراه کرد! والاچموشی می کند.

چه بسا بعضی درچنین مواقعی باخود استدلال می کنند که بهتراست بخوابند  وصبح سرحال به حرم بروند ولی  نمازشان هم قضا شود.

نیمه شبها حرم جناب امیر صفای خیلی خاصی دارد تقریبا خلوت میشود.

وقتی می خواهم به حرم وارد شوم به اولین درکه می رسم برخاک می افتم وآستان می بوسم این اذن ورود من است.

داخل هم که می شوم تا از ایوان طلا به کنار ضریح مشرف شوم غالبا به زمین می افتم وعتابه در را می بوسم. گاهی وسط ایوان طلا روبه ضریح به سجده می روم. درسجده مکثی می کنم واینگونه از حضرت اذن  ورودی دیگر می گیرم.

هذه جنات عدن فادخلوها خالدین!

رسم همیشگی من این است که  د رحرم حضرت ،زیارت امین الله  و زیارت جامعه را می خوانم.

هروقت به حرم  حضرت امیر علیه السلام مشرف می شوم پس از زیارت ایشان وجناب آدم ونوح از  پشت سر حضرت به بالاسر حضرت که می گویند سربریده سیدالشهدا درآنجا دفن شده است اشاره می کنم وزیارت مختصر ابا عبدالله را قصد می کنم همانگونه که امام صادق دراین مکان چنین می کردند .

از امام خمینی آموخته ام که به احترام محل دفن سر مطهر حضرت سیدالشهدا به بالاسرقدم نگذارم و از کنار آن رد شوم.

درروایتی دیدم امام صادق درسفر به حیره دراطراف نجف به کسی بنام یزید بن عمر گفت:آیا می خواهی به وعده ای که به توداده ام عمل کنم وقبرامیرالمومنین رابه تونشان بدهم؟ .وی گفت:آری .امام سوار شد واسماعیل فرزندش نیزکه باوی بود سوار شد. رفتند تا از تلی گذشتند ومیان نجف وحیره کنار تل سفیدی فرودآمدند .حضرت نماز خواند واین دو هم نماز خواندند .حضرت به اسماعیل گفت: برخیز و برجدت حسین بن علی سلام کن. یزید بن عمرگفت: فدایت شوم مگرامام حسین درکربلا نیست؟ امام فرمودند: بله اما هنگامی که سر مبارک آن حضرت را به شام می بردند یکی از شیعیان ما آن را مخفیانه برد وپهلوی امیرالمومنین دفن کرد. (بحارالانوار /ج45/ص 178 به نقل از کامل الزیارات ص 34 وکافی ج 4 ص 571)

در روایتی دیگر همچنین آمده که وقتی سرمطهر از دمشق به کوفه بازگشت این زیاد از ترس شورش مردم دستورداد آن را از کوفه ببرند ودرکنار قبر امیرالمومنین دفن کنند.(بحارالانوار /ج 45/ ص 178)

 *وبسایت غلامعلی رجایی


ویدیو مرتبط :
سفرنامه ی عشق