ورزشی


2 دقیقه پیش

رونمایی از جوان‌ترین فاتح تاریخ در روز تصادف روزبرگ و همیلتون

تسنیم/ قهرمانی پسری که هنوز به سن اخذ گواهینامه رانندگی در کشورش نرسیده، اتفاق مهم مرحله پنجم فصل ۲۰۱۶ فرمول یک بود.مرحله پنجم فصل 2016 فرمول یک در پیست کاتالونیای اسپانیا ...
2 دقیقه پیش

مرزبان گزینه جدی سپاهانی‌ها بعد از ویسی

تابناک/ علیرضا مرزبان به عنوان جدی ترین گزینه تیم فوتبال سپاهان برای فصل اینده است.بعد از پایان فصل پانزدهم و ناکامی سپاهان در لیگ مسئولان این باشگاه در پی جانشین استیماچ ...



سکوت در مقابل حاشیه والیبالیست پیکان جایز بود؟


ورزش > والیبال - دو سه روز پیش اخبارى منتشر شد در حاشیه مسابقات والیبال قهرمانی باشگاه های جهان در برزیل.

امیر عباسی/ تیم پیكان به نمایندگی از كشورمان در مسابقات والیبال قهرمانی باشگاه های جهان حضور داشت و در پایان به مقام چهارمی جهان دست پیدا كرد. ظاهرا خبرى در روزنامه هاى ورزشی برزیل چاپ شده بود مبنی بر رسوایی اخلاقی یكی از بازیكنان تیم پیكان و اینكه مسئولین برگزارى مسابقات او را از تورنمنت و حتی از كشور برزیل اخراج می كنند و ایشان به تنهایی به ایران باز می گردد . تا اینجاى قضیه ، در صحت و سقم اتفاقات رخ داده تردیدى نیست زیرا منابع خبرى داخلی هم منتشرش كردند و بنده هم به استناد همین رسانه هاى داخلی نقل می كنم. آنچه نمی دانیم و محتمل نخواهیم دانست این است كه اصل قضیه چه بوده و چه اتفاقی افتاده است . ضمن اینكه به عنوان یك روان شناس ، مخالف رسانه اى كردن چنین رخدادهایی هستم اما این را هم معتقدم كه وقتی موضوعی به بیرون درز كرد نباید خبر ناقص به مردم داد . چون ذهن ، خاصیت تداعی و تمام كنندگی دارد لذا الباقیِ اخبار ناقص را خودش می سازد و آنگاه است كه بازار شایعه داغ می شود و البته در این بازارِ داغ داغ ، عده اى هم می سوزند . به هرحال اگر این آدم مقصر است باید اقداماتی صورت گیرد كه اجمالا به آنها اشاره كرده ام و اگر مقصر نیست چگونه مسئولین زیربار رفته اند كه این بازیكن از مسابقات و كشور برگزار كننده اخراج شود ؟من می دانم كه اینگونه نوشته ها خیلی مشترى براى چاپ ندارد . چه بسا دیدگاه این است كه موضوعی بود ، اتفاق افتاد و تمام شد . شخصی در آن ورِ دنیا كارى كرده نباید به آن دامن زد . چند روزى هم گذشته پس بهتر است منتشر نشود . ولی موضوع این است كه همین ساكت ماندن ها و به اصطلاح ، زیرسیبیلی رد كردن هاست كه منجر به ادامه اش می شود ، همانطور كه گفتم در اینجا نمی خواهیم كار حقیقت یابی انجام دهیم كه مثلا چه شده و چه اتفاقی افتاده و آیا اصلا خبرى بوده یا نه ؟ اینگونه موارد غالبا مصداق " تا نباشد چیزكی مردم ( رسانه ها ) نگویند چیزها " است . هم عقل و هم تجربه به ما می گوید كه خبرهایی بوده احتمالا كه بالاخره در خروجی اخبار قرار گرفته است .براى من به عنوان یك تماشاگر و علاقمند به مسابقات ورزشی ، اهمیتی ندارد كه اصل داستان چه بوده .چرا كه نه اولین بار است چنین بی اخلاقی ها و بد اخلاقی ها را در بالاترین سطح ورزش قهرمانی كشور شاهد می شویم و نه یقینا آخرین بار خواهد بود . تنها با یارى جستن از حافظه می توان فهرستی از اینگونه رفتارهاى شرم آور را در ماه ها و سال هاى گذشته در رشته هاى مختلف ورزش كشور بازگو كرد و نیازى نیست كه به آرشیو و اسناد و مدارك مراجعه كنیم. حیرت آور اینكه گاه چنان توجیه هاى عجیب و غریبی از سوى مسئولین ذیربط ارائه می شود . به گونه اى كه بعضا توجیه انجام شده از نفس اتفاق رخ داده زشت تر و بی شرمانه تر به نظر می رسد. گویی با فرهنگ عذر خواهی و معذرت اساسا بیگانه ایم . فرهنگ استعفا و كناره گیرى را هم كه اصلا حرفش را نزنید . همین امروز در اخبار شنیدیم كه به دنبال آتش سوزى در یك كلوپ شبانه در بخارست رومانی و كشته شدن عده اى ، نخست وزیر و دولت رومانی استعفا كرده است . هرچقدر هم عادت كرده باشیم كه از كنار رخدادهایی از این دست بگذریم و آب از آب تكان نخورد ، اما ، به عنوان یك دانشگاهی كه موظف به برخوردارى از یك نگاه مصلحانه است ، وظیفه و تكلیف می دانم كه نكاتی را بیان كنم . شاید كه فرجی حاصل شود . این همان چیزى است كه آنرا مبناى نظرى یك فرهنگ می نامند . این مقدمه اى بر مقوله فرهنگ سازیست كه انتظار داریم نسبت به آن اقدام شود. بالاخره باید كار را از جایی آغاز كرد .١- چرا اینگونه رخدادها مورد آسیب شناسی قرار نمیگیرد. چرا روان شناس ها ، متخصصین مسائل فرهنگی و جامعه شناس ها روى این حوادث به عنوان یك پدیده نامیمون متمركز نمی شوند. انتظار این است كه مبتنی بر روابط علت و معلولی به بررسی پرداخته شود . ما در علم روان شناسی بر این اصل واقف هستیم كه " رفتارها تصادفی نیستند " و یا این اصل كه " رفتار معلول است " . چرا در پی سبب شناسی این بی اخلاقی ها نیستیم ؟ گمان نكنیم كه اینها اتفاقات خرد و ناچیزى هستند . خاستگاه هر فاجعه ، سهل انگارى و ساده پنداریست . اینگونه رخدادها با چه چیز این مملكت همگون و همسان است ؟ با فرهنگ دیرین و غنی اش ؟ با حكومت دینی و مكتبی اش ؟ با عرف و هنجارهاى اجتماعی اش ؟ لاابالی گرى و بی قیدى در كجاى این جامعه تعریف و توجیه دارد ؟ ٢-هر بازیكن ،هر مربی ، هر عضو دیگر از یك تیم اعزامی به مثابه نماینده این مملكت محسوب می شود . پیراهن تیم ایرانی اعم از باشگاهی و ملی نه فقط منقوش به پرچم و لفظ ایران كه حاوى فرهنگ و مكتب و تاریخ این مرز و بوم است . آیا هیچ نظارتی بر افرادى كه این پیراهن را می پوشند وجود ندارد ؟ من قویا تاكید می كنم كه بازیكنان در این سطح باید تحت آموزش هاى سیستماتیك قرار بگیرند . خطاها گاه جبران ناپذیرند. آبروى مملكت را دست چه كسانی می سپاریم ؟ فراموش نكنیم كه برد جهانی ورزش همین است . یك تیم باشگاهی ، می شود همه آن كشور . در برزیل نمی گویند تیم پیكان . می گویند : ایرانی ها .بنابراین توصیه می كنم پیش از آنكه بخواهیم تیم یا نفرى را به مسابقات و تورنمت هاى خارجی بفرستیم ، جلسات توجیهی بگذاریم . از فرهنگ كشور مقصد بگوییم . از علائق و سلائق شان اطلاعاتی ارائه دهیم . بگوییم كه پوشش مردم فلان كشور چنین است . بگوییم و آموزش دهیم كه زنان فلان كشور مبتنی بر مولفه هاى فرهنگی خودشان ، در مواجهه با میهمانان و بیگانه ها ، لبخند می زنند. بگوییم تا بدانند كه در فلان كشور ، نگاه كردن و خیره شدن به انسان ها ، مصداق تجاوز است و مستوجب تنبیه و جریمه . بد و خوب و درست و غلطش را كار نداریم . اما یاد بدهیم كه نه آن پوشش خاص نشان هرزگیست و نه این لبخند به معناى اشاعه فسق و فساد است . ما میهمانیم و موظف به احترام . ٣- تعجب می كنم . در مورد این اتفاق آخرى ( باشگاه پیكان ) می گویند سرپرست و مدیرعامل و مربی و ...... همراه تیم بوده است . وقتی چنین اتفاقی رخ می دهد آنان كجا هستند . سرشان به چه كارى مهمتر از كنترل تیم و بازیكن مشغول است ؟ گیرم كه یك بی اخلاقی هم صورت گرفته . گیرم بی عقلی سنگی برچاهی افكنده ، چرا نمیتوانند مانع رسانه اى شدن آن بشوند ؟ اصلا مگر مدیر و سرپرست و رئیس و ..... چه كاره اند ؟ روشن است كه به هر شكلی باید نفوذ كنند تا از تبلیغات منفی و رسانه اى شدن آن جلوگیرى كنند . مدیریت تیم یعنی همین . ٤- بازیكن خاطی نباید به حال خود رها شود . خطاكار است به جاى خود اما درسی كه آموخته می شود چیست ؟ حتی اگر قضیه رسانه اى نشود نیز ،بازیكن باید در چارچوب درون سیستمی تیم مورد مواخذه قرار گیرد. باید باز سازى شود . ریكاورى كه فقط متعلق به عضلات و بافت هاى بدن نیست ! هركس كه به عنوان نماینده مملكت از كشور خارج می شود اعم از مربی و سرپرست و بازیكن و پزشك و مدیر و خبرنگار باید بداند كه یك نظام پاسخگویی وجود دارد . خطا می كنند ، جنجالی به پا می شود ، عده اى به سرپوش گذاشتن می پردازند ، اخبار و حوادث جدید كه از راه می رسد ، قضیه فراموش می شود و دیگر هیچ. تا یك خطا و رسوایی دیگر .محرك اصلی نگارش این گفتار نیز همین بوده . ٥- " عیب آن گفتی ، هنرش نیز بگوى " . مجموعه هایی مثل تیم ملی والیبال را هم می بینیم . براى همین وقتی از رفتار و پوشش بازیكنان و نحوه سرپرستی چنین تیم هایی ایراد می گیرند انسان حیرت می كند .این بازیكنان با آن قد رعنا و اندام ورزشی و تیپ سینمائی شان در این سه چهار سال چند بار دور جهان چرخیده اند . از ژاپن بگیرید تا لهستان تا امریكا تا كوبا و برزیل تا مصر و فنلاند . اینان نمایندگان راستین فرهنگ ایرانی هستند . یك بار ، یك رفتار نابجا ، یك خبر ناگوار ، و یك بی اخلاقی و بد اخلاقی ندیده ایم و نشنیده ایم .از این روست كه می گوییم كوبیدن چنین سرمایه هایی به خاطر یكی دو باخت ، هدر دادن منابع است . اینان می دانند كه لوگوى ایران و پرچم مان بر سینه شان نقش بسته. كمی خویشتن دار باشیم . اینها مقتدرانه می روند و قدرتمندانه برمی گردند . وگرنه اینها هم جوان هستند و مثل هركسی نفس اماره دارند . وقتی خبر نابخردى تیمی یا بازیكنی را می شنویم قدر اینان را بیشتر می دانیم . آن هم بازیكنانی در سطح اول جهان . اینان قهرمانان راستین اخلاقند . نتایج هیچ اهمیتی ندارد . حال آنكه با همین یكی دو باخت به محاق می روند و هركس به خلوتی اجبارى تن می دهد . چرا؟ آیا فضاى ورزشی ما تا این حد بیرحم و آزاردهنده است ؟ واقعا عجیب است ! همین تیم ملی وقتی از ژاپن برگشت به خاطر افت كیفی تیم و یكی دو نتیجه ضعیف ، یك ماه تمام تبدیل شد به خوراك خبرى رسانه ها . صدا و سیما سنگ تمام گذاشت و هرچه كارشناس و كارنشناس بود از گوشه كنار فراخوان داد و از محتواى اینیستاگرام بازیكنان گرفته تا لباس پوشیدنشان زیر سوال رفت . عذر سرپرست تیم را خواستند و همه شدند معلم اخلاق! نمی دانم الان این كارشناسان كجا هستند ؟ برنامه سازها و مجریان چه می كنند ؟ آیا براى صدا و سیما و رسانه ها ، نتیجه یك بازى فراتر و مهمتر از بد اخلاقی ها و لاقیدى هاست ؟حالا چند ماه بعد كه انشاالله تیم ملی راهش را به المپیك باز كرد ببینید كه چه قهرمانان بی نظیرى خواهند شد این مغضوبین !اگر كسانی گمان می كنند كه این گفتار - احتمالا - مته به خشخاش گذاشته یا اغراق كرده ، بهتر است باردیگر نگاهی به انعكاس اینگونه اخبار در خارج از ایران بیندازند . از سوى دیگر ، الگو هایی در این زمینه وجود دارد . می توانیم رفتار آنان را نیز بررسی كنیم . الگوهایی مثل ورزش چین ، شوروى سابق ، آلمان ، تاحدودى كوبا ، ژاپن و ... مفهوم واقعی نظم ، دیسیپلین ، انتظام و اقتدار را می توان در آنها یافت . تیم هایی كه حتی وقتی رو به افول هستند و می بازند نیز قابل احترامند. مردم ، رسانه ها و كارشناسان درهمه حال برایشان ایستاده كف میزنند . زیرا آنان حتی اگر ببازند نیز پیوسته در اخلاق و شخصیت برنده اند . اینگونه است كه بر بام جهان می ایستند و همگان این را می دانند.43 43


ویدیو مرتبط :
مردم انقلابی! سکوت جایز نیست!!