سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
آشنایی هولناك در شبكه لاین
مرد فریبكار بعد از آشنایی با دختر نوجوان در فضای لاین در اولین ملاقات او را بیهوش كرد و با سرقت اموالش گریخت.
شهرخبر: ا{ 25 شهریور ماه دختر 14 سالهای همراه پدرش به اداره پلیس رفت و از پسری به اتهام سرقت اموالش شكایت كرد.او گفت: من دانشآموز هستم و خانهمان در شهریار است. مدتی قبل متوجه شدم، یكی از همكلاسیهایم با پسری دوست شده و ارتباط تلفنی دارد. من هم برای پیدا كردن یك دوست پسر وسوسه شدم. پس از آن بود كه با اصرار پدرم را مجبور كردم برای من تلفن همراه بخرد. پس از خرید بستهای اینترنتی وارد شبكههای مجازی شدم و پس از كمی جستوجو با پسری دوست شدم. او به من ابراز محبت كرد و مدعی بود عاشق من شده است. پس از چند روز فریب حرفهایش را خوردم. امروز كه برای اولین بار با او قرار ملاقات گذاشتم با خودرو 206 سر قرار آمد و با هم راهی تهران شدیم. چند ساعتی در شهر دور زدیم تا اینكه او خودرواش را كنار مغازهای پارك كرد و دولیوان آبمیوه خرید. یك لیوان را به من داد و لیوان دیگر را هم خودش خورد.
لحظاتی بعد از خوردن آبمیوه احساس سرگیجه كردم و دیگر چیزی نفهمیدم تا اینكه چند ساعت بعد در بیابانهای اطرف تهران به هوش آمدم. خیلی ترسیده بود و زمانی كه خواستم با خانوادهام تماس بگیرم، متوجه شدم آن پسر همه وسایلم را سرقت كرده است. او علاوه بر كیف و پولهایم گردنبند و گوشواره و دستبند طلایم را سرقت كرده بود، و مرا در بیابانها تنها رها كرده و از محل گریخته بود.
پس از مطرح شدن شكایت مشخصات متهم در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت اما تلاشها برای به دام انداختن وی به سرانجام نرسید تا اینكه شاكی صبح دیروز همراه پدرش وارد شعبه ششم دادسرای امور جنایی شد.
دختر نوجوان به قاضی مدیر روستا گفت: هنوز وقتی درباره آن روز فكر میكنم، از ترس دست و پایم میلرزد. آن روز وقتی در بیابان به هوش آمدم، با سختی خودم را به جادهای حوالی تهران رساندم، اما هیچكس حاضر نبود به من كمك كند تا اینكه رانندهای خودرواش را نگه داشت و مرا سوار كرد. وقتی به او موضوع را گفتم، راننده با پدرم تماس گرفت. پس از طرح این شكایت پرونده به دستور قاضی مدیر روستا، بازپرس شعبه 6 دادسرای جنایی در اختیار كارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
تحقیقات برای بازداشت متهم بار دیگر به جریان افتاد.222
ویدیو مرتبط :
آشنایی با پاور لاین های تی پی لینک