سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
مثلث نوشت: پاتک ایرانی ؛ چگونه باید با قانونشکنیهای آمریکا در مورد برجام مواجه شویم؟
مثلث/ متن پیش رو در مثلث منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
اینجا در تهران، مقامات عالی دولت از وزارتخارجه گرفته تا سازمان انرژی اتمی تمام تلاششان را میکنند تا آنچه برای انجام تعهد دادهاند را سر موعد یا شاید زودتر از آن عملی سازند؛ آنسوتر در ایالاتمتحده اما گویا وضعیتی دیگر حاکم شده است.
آنها تمام نقاط قابل استفاده برجام برای تصویب تحریمهای تازه علیه ایران را زیر ذرهبین قرار داده و هر روز خبری تازه از تلاش سناتورها برای تصویب قانونهای جدید میآید. حالا برجام که بعد از بیانیه شورای حکام آژانس انرژی اتمی جانی تازه گرفته بود، در وضعیتی عجیب گرفتار شده؛ تا آن حد که در میان سکوت دیپلماتها برخی رسانهها گمانهزنی میکنند:«شاید برجام متوقف شود.»
یک قانون جنجالی
نوزدهم دسامبر مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریکا لایحه بودجه ۲۰۱۶ را به تصویب رساندند. به پیوست این لایحه قانونی به تصویب رسید که میتواند توانایی بسیاری از شهروندان آمریکایی در سفر به کشورهای مختلف در اروپا و آسیا، بدون اخذ ویزا را با مشکل مواجه کند. بیش از ۲۵ سال است که به موجب قانون لغو ویزا، اتباع ۳۸ کشور میتوانند بدون اقدام به اخذ روادید، وارد خاک ایالاتمتحده شوند. اکثر این کشورها نیز بهطور متقابل، قانون اخذ ویزا جهت ورود به کشورهای خود را برای شهروندان آمریکایی لغو کردهاند. با این حال، قانون جدید کنگره این توافق را بر هم میزند؛ اتباع کشورهای عضو لیست برنامه لغو روادید، در صورتی که از تابعیت ایران، عراق، سودان یا سوریه، بهعنوان تابعیت دوم برخوردار باشند، باید برای ورود به آمریکا اقدام به اخذ ویزا کنند. این قانون شامل اتباع این ۳۸ کشور که از ۲۰۱۱ تاکنون به این چهار کشور سفر کردهاند نیز میشود.
این قانون از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد بدتر است، زیرا دو کشور از این چهار کشور -ایران و سوریه- صرفنظر از محل تولد و محل زندگی افراد، معیار خون را ملاک تابعیت قرار میدهند. به عبارتی هر فرد در صورتی که پدرش ایرانی باشد، به صورت خودکار واجد تابعیت ایران محسوب میشود. بدین ترتیب بسیاری از افرادی که در یکی از این ۳۸ کشور به دنیا آمده و بزرگ شدهاند، به صرف تولد والدین خود در سوریه و ایران از ورود به آمریکا بدون اخذ ویزا منع میشوند.
اوضاع زمانی وخیمتر میشود که احتمال مقابله به مثل از سوی برخی از کشورهای عضو لیست لغو روادید را در نظر بگیریم. بدین ترتیب برخی از این کشورها، از جمله برخی از کشورهای اتحادیه اروپا، از ورود اتباع آمریکایی با شرایطی مشابه آنچه در قانون جدید کنگره آمده به کشور خود جلوگیری میکنند. نتیجه نهایی این وضعیت این است که بسیاری از ایرانی - آمریکاییها و سوری- آمریکاییها، به صرف تابعیت دوگانه خود باید محدودیتهای مضاعفی را در سفر به نقاط مختلف و نه تنها آمریکا، تحمل کنند. این وضعیت به ضرر امدادگران، خبرنگاران و سایر افرادی میشود که طی چهار سال اخیر بدون اطلاع از چنین قوانینی بهراحتی وارد این کشورها شدهاند.
نامه سرگشاده سفیر اتحادیه اروپا در آمریکا نیز اعلام کرده که تصویب این قانون میتواند منجر به اقدامات قانونی متقابل بشود. همانطور که پیشتر گفته شد، اقدامات متقابل بیش از پیش موقعیت شهروندان آمریکایی که تابعیت یکی از این چهار کشور را نیز دارا هستند، در خطر قرار میدهد و عملا آنها را تبدیل به شهروندان درجه دو میکند.
نقض برجام
بررسی قانون جدید ایالاتمتحده نشان میدهد که چالشبرانگیزترین بخش از این لایحه را باید بند ۲۰۳ دانست تحت عنوان «محدودیت استفاده از برنامه لغو روادید برای خارجیهایی که به کشورهایی نظیر ایران سفر کردهاند». در این بند تاکید میشود، اتباع ۳۸ کشور که با آمریکا تفاهمنامه لغو روادید امضا کردهاند در صورت حضور در ایران، برای سفر به آمریکا باید روادید دریافت کنند. مهمترین سوال در این مورد این است که آیا این قانون برجام را نقض کرده است؟ آیا آنچنان که جان کری میگوید میتوان با نامههای جداگانه این مساله را در مورد ایران و سرمایهگذاران منتفی کرد؟ تکلیف برجام در دولت بعدی ایالاتمتحده چیست؟ اگر دولت بعدی نخواهد تعهدات اینچنینی را بپذیرد آن وقت تکلیف برجام و نقض آن چیست؟
تطابق این قانون با برجام نشان میدهد که این قانون از یک سو بندهای ۲۶ و ۲۹ برجام را به صورت آشکار نقض میکند و از سوی دیگر دو آسیب جدی به حوزه اقتصاد ایران وارد میکند. چه اینکه؛ ۱- باعث اعمال محدودیتها در سرمایهگذاری در ایران میشود به نوعی که ریسک سرمایهگذاری اروپا به همراه کرهجنوبی و ژاپن در ایران را بهشدت افزایش میدهد.
۲- تقریبا صنعت توریسم در ایران را به مرز ورشکستگی میکشاند، چراکه از توریستهای اروپایی، ژاپنی و کرهای انتظار نمیرود به خاطر حضور در ایران، از سیاحت ۹۰ روزه در آمریکا چشمپوشی کنند.
بنابراین طبق این قانون بندهای ۲۶ و ۲۹ زیر سوال رفته است. آنجا که در ماده ۲۶ آمده است: «ایالاتمتحده، با حسننیت، نهایت تلاش خود را برای دوام این برجام و پیشگیری از ایجاد تداخل در تحقق متمتع شدن ایران از لغو تحریمهای مشخص شده در پیوست ۲ به عمل خواهد آورد.» یا آنجا که در ماده۲۹ آمده است: « اتحادیه اروپایی و دولتهای عضو و همچنین ایالاتمتحده، منطبق با قوانین خود، از هرگونه سیاست با هدف خاص تاثیرگذاری منفی و مستقیم بر عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران، در تعارض با تعهداتشان مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیتآمیز این برجام خودداری خواهند کرد.»
همچنین قانون اخیر کاخسفید ناقض بند ۲ نامه ۹ ماده رهبر معظم انقلاب هم هست که در آن میآید: «در سراسر دوره هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکره، نقض برجام محسوب خواهد شد.»
بنابر آنچه عنوان شد گنجاندن نام ایران در لیست گروههای تروریستی و ایجاد محدودیت در آمد و شد شهروندان ۳۸ کشور مندرج در بند۲۰۳ نقض صریح و آشکار معاهده برجام و خلاف مطالبات رهبری است. پس تا اینجای کار مشخص شد قانون جدید حتما مخالف برجام است.
تحریمهای سریالی
این اما تنها قانونی نیست که ایالاتمتحده برخلاف برجام تصویب کرده است. چه اینکه کنگره پنجشنبه هفته گذشته در کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان لایحه اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را بررسی کرد.این لایحه رئیسجمهور آمریکا را از خارج کردن بانکهای ایرانی خاص از فهرست تحریمها که قرار است براساس برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) مشمول لغو تحریمها شوند، منع میکند. در واقع این لایحه پیشنهادی، میتواند یک بانک ایرانی را به سبب ارائه خدمات مالی به گروههایی که واشنگتن آنها را تروریست میخواند، براساس فرمان اجرایی ۱۳۳۸۲ رئیسجمهور همچنان در فهرست تحریمها نگه دارد.
در ماجرایی دیگر ۲۲۶ نماینده مجلس نمایندگان آمریکا طرحی را امضا کردهاند که در قالب «مشاوره حقوقی» از دیوان عالی این کشور میخواهد در پرونده فرجامخواهی بانک مرکزی ایران پیرامون حدود دو میلیارد دلار از داراییهای مسدودشده این کشور در نیویورک، فرجامخواهی آن بانک را رد کند و داراییها را بهعنوان غرامت به قربانیان بمبگذاری سال ۱۹۸۳ میلادی در محل اسکان سربازان آمریکایی در لبنان و بمبگذاری سال ۱۹۹۶ میلادی در برجهای الخبر و خانوادههای آنها که جمعا حدود ۱۳۰۰ تن میشوند، اعطا کند.
اکنون دولت اوباما مشورت خود را مبنیبر بازنگرداندن آن دو میلیارد دلار به بانک مرکزی ایران ارائه کرد و حالا ۲۲۶ نماینده کنگره نیز از هر دو حزب از آن حمایت کردهاند. پاول رایان، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا طی بیانیهای با اعلام این مطلب افزود اگر دیوان عالی طرف بانک مرکزی ایران را بگیرد، دیگر کسی به قربانیان تروریسم در حوادث عربستان و لبنان کمک نمیکند و این پرونده بسته میشود، علاوه بر اینکه قدرت قانونگذاری کنگره «به طرز خطرناکی مورد مصالحه قرار میگیرد».
بانک مرکزی ایران اقدام کنگره را نقض اصل تفکیک قوا در آمریکا دانسته و کنگره را متهم به تکرار اشتباهش در سال ۲۰۱۲ میلادی کرده است. البته در بدترین حالت حدود ۷۵/۱ میلیارد دلار از سپردههای بلوکهشده بانک مرکزی ایران در نیویورک برداشت میشود.
چه باید کرد؟
حالا که صورتمساله مشخص شده مهمترین پرسش این است که ایران اکنون چه راهی برای خروج از این موقعیت دارد؟ آیا باید برجام را در همین مرحله متوقف کند یا اینکه تا مشخص شدن وضعیت براساس سازو کار برجام به تعهداتش عمل کند.
سیدعباس عراقچی میگوید: «براساس برجام هرگاه ایران احساس کند که برجام از جانب طرف مقابل نقض شده است میتواند به کمیسیون مشترک مراجعه کند و در آن کمیسیون مسیری وجود دارد که باید طی شود.اگر کمیسیون مشترک بتواند مشکل را رفع کند که کرده است وگرنه اجلاس وزرای خارجه ۱+۵ برگزار میشود و روال مشخصی در برجام پیشبینی شده است اما اگر در پایان این روند، جمهوری اسلامی ایران قانع نشود که نقض برجام اتفاق نیفتاده و طرف مقابل حاضر نشود که این نقض را رفع کند آنگاه کشورمان میتواند تصمیمش را برای توقف عمل به تعهداتش در برجام بگیرد. بر این اساس، روندی را طی و در این روند سعی میکنیم مشکل را رفع کنیم اما اگر در نهایت رفع نشود این خود جمهوری اسلامی ایران است که درباره ادامه دادن یا ندادن مسیر تصمیم میگیرد.در متن معاهده برجام برای چارهاندیشی بابت موارد اختلافی میان ایران و ۱+۵ ابتدا «کمیسیون مشترک حل اختلاف» و پس از آن «هیات داوری» و در نهایت «شورای امنیت سازمان ملل» پیشبینی شده است. به دیگر معنا چنانچه نقض تعهدی از سوی یکی از دو طرف توافق صورت بگیرد سه مرحله یاد شده باید طی شود، آنهم در شرایطی که تعداد آرای کمیسیون مشترک حل اختلاف بهصورت مطلق به نفع طرف غربی است و در روند بررسی هیات داوری یا شورای امنیت هم که تحت سیطره آمریکاییهاست نمیتوان توقع آن را داشت که قاضی حکمی علیه خود و به نفع ایران صادر کند.»
اشاره معاون محمدجواد ظریف به بند ۳۶ و ۳۷ برجام است. آنجا که آمده است: «چنانچه ایران معتقد باشد که هر یک یا تمامی گروه ۱+۵ تعهدات خود را رعایت نکردهاند، میتواند موضوع را به منظور حل و فصل به کمیسیون مشترک ارجاع نماید. کمیسیون مشترک ۱۵ روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فیصله دهد، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. متعاقب بررسی کمیسیون مشترک، چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع پایبندی فیصله نیافته است، میتواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. وزیران ۱۵ روز مهلت خواهند داشت تا موضوع را فیصله دهند، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. پس از بررسی کمیسیون مشترک – همزمان با (یا به جای) بررسی در سطح وزیران – خواه عضو شاکی یا عضوی که اجرای تکالیفش موضوع بوده است میتواند درخواست نماید که موضوع توسط یک هیات مشورتی که متشکل از سه عضو خواهد بود (یکی از سوی هر یک از طرفهای درگیر در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسی شود. هیات مشورتی میبایست نظریه غیرالزامآوری را در خصوص موضوع پایبندی ظرف ۱۵ روز ارائه نماید. چنانچه، متعاقب این فرآیند ۳۰ روزه موضوع فیصله نیابد، کمیسیون مشترک در کمتر از ۵ روز نظریه هیات مشورتی را با هدف فیصله موضوع بررسی خواهد کرد. چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضایت طرف شاکی فیصله نیافته باشد و چنانچه طرف شاکی معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پایبندی اساسی» است، آنگاه آن طرف میتواند موضوع فیصله نیافته را بهعنوان مبنای توقف کلی یا جزئی اجرای تعهداتش وفق برجام قلمداد کرده و یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ نماید که معتقد است موضوع مصداق «عدم پایبندی اساسی» بهشمار میآید.
در بند ۳۷ هم آمده است: «متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، به نحو مشروح در فوق، به همراه توضیحی از تلاشهای توام با حسننیت آن طرف برای طی فرآیند حل و فصل اختلاف پیشبینی شده در برجام، شورای امنیت سازمان ملل متحد میبایست منطبق با رویههای خود درخصوص قطعنامهای برای تداوم لغو تحریمها رایگیری نماید. چنانچه قطعنامه فوقالذکر ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، سپس مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد مجددا اعمال خواهند شد، مگر اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد به نحو دیگری تصمیمگیری نماید. در چنین صورتی، این مفاد در خصوص قراردادهایی که بین هر طرف و ایران یا افراد و نهادهای ایرانی قبل از تاریخ اعمال آنها امضا شده باشد، دارای اثر عطف به ماسبق ندارد مشروط بر اینکه فعالیتهای صورت گرفته وفق اجرای این قراردادها منطبق با این برجام و قطعنامههای قبلی و فعلی شورای امنیت باشد. شورای امنیت سازمان ملل متحد، با ابراز نیت خود برای تصمیمگیری مبتنی بر ممانعت از اجرای دوباره و خودکار تدابیر در صورتی که ظرف این مدت موضوعی که موجب ابلاغ فوق شده است حل و فصل شده باشد، دیدگاههای طرفهای اختلاف و هرگونه نظریه صادره توسط هیات مشورتی را ملحوظ خواهد داشت. ایران بیان داشته است که چنانچه تحریمها جزئا یا کلا مجددا اعمال شوند، این امر را به منزله زمینهای برای توقف کلی یا جزیی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد کرد.» تا اینجای کار میتوان فهمید که ایران میتواند از هماکنون براساس آنچه در برجام پیشبینی شده به این ماجرا شکایت کند. چه اینکه گویا آمریکا برنامهای مفصل برای ایستادن مقابل برجام دارند.
منبع: مثلث
ویدیو مرتبط :
واکنش مسیولان به نقض برجام توسط آمریکا و انتظار افکار عمومی از کمیته نظارت بر برجام