چرا تیر رفع تحریم ها به سنگ خورد؟


کری افزوده است تحریم های ایالات متحده آمریکا «بهانه ای» هستند که برخی کشورهای اروپایی به وسیله آن می خواهند بر عدم تمایلشان به برقراری مراودات تجاری با ایران سرپوش بگذارند.

به گزارش ساعت 24، با این همه، بحث در مورد به بن بست رسیدن فرآیند رفع تحریم ها، این واقعیت را که هماهنگی با قوانین ایالات متحده آمریکا نیازمند دو مرحله است را بیش از حد بزرگ جلوه می دهد: درک اینکه تحریم های فعلی آمریکا بر علیه ایران در چه وضعیتی قرار دارند و اطمینان حاصل کردن از اینکه مبادلاتی که به وساطت موسسات مالی با ایران انجام می گیرند، این تحریم ها را نقض نمی کنند. اما این واقعیت را هم نباید از نظر دور داشت که وزارت خزانه داری آمریکا و دفتر کنترل دارایی های خارجی آن، (OFAC)، می توانند بسیار بیشتر از اینها در زمینه وضعیت تحریم ها در پسابرجام روشنگری کنند، چرا که اروپایی ها تاریخچه ای طولانی از پرداخت جریمه بابت نقض تحریم های ایالات متحده را با خود یدک می کشند و بنابراین نمی توانند بیش از این سردرگمی و ابهام را تحمل کنند. اما موضوع این است که حتی اگر وضعیت تحریم های ایالات متحده آمریکا به اندازه کافی هم روشن بودند، باز هم بسیار سخت بود تعیین اینکه کدام مبادله تجاری با ایران، این تحریم ها را نقض می کند یا نه.

مسأله دیگری که وجود دارد، چیزی است که بانک ها از آن با عنوان «مشتری ات را بشناس» یاد می کنند. به نظر می رسد این باید جزئی از مسئولیت های طرف ایرانی باشند که از وضعیت موجود تحریم ها و فرآیند لغو آنها، ابهام زدایی کند. ایران برای تغییر اقتصادش از اقتصادی بسته و صرفاً درون نگر، به اقتصادی که با اقتصاد جهانی همبسته و مرتبط باشد، باید فعالیت های تجاری تازه ای را در دستور کار خود قرار دهد. این همان نکته ای است که در بسیاری از گزارش هایی که توسط شرکت های بزرگ آمریکایی هم نوشته شده اند، منعکس شده است. ایران نیاز به شفافیت بیشتر را احساس کرده است اما این احساس نیاز به شفافیت تازه در ابتدای راه خودش قرار دارد. تنها معدودی از شرکت های ایرانی خودشان را برای فردای بدون تحریم آماده کرده بودند و به همین دلیل، تعداد کمی از آنها قادر خواهند بود شرکای تجاری و سرمایه گذاران مناسب خارجی پیدا کنند.

نقطه کور رفع تحریم ها کجاست؟

به گزارش ساعت 24، عمده قراردادهای تجاری ای که پس از برجام میان ایران و طرف های اروپایی به امضا رسید، میان شرکت های چند ملیتی اروپایی و آن دسته از شرکت های ایرانی بود که پیش تر سابقه همکاری های بین المللی با شرکت های خارجی را داشتند. شرکت هایی مانند ایرباس، بوش، دایملر، دانیلی، نووونوردیسک، اسکانیا و زیمنس، هیچ کدام شرکای تجاری تازه ایران نیستند و به همین دلیل قراردادهایی که قول عملی شدن آنها داده شده است، عمدتاً بر مبنای اطمینانی استوارند که به سابقه مبادلات تجاری آنها با طرف ایرانی پشت گرم است.

به گزارش ساعت 24،  بازیگران جدید این صحنه اما در مقابل یک دو راهی جذاب قرار گرفته اند. آنها هر هفته به تهران می روند و شرکای تجاری بالقوه شان را شناسایی می کنند. اما در حالی که گفت و گوهای ابتدایی معمولاً مثبت اند و خبر از روزهای خوب تجارت می دهند، ساز و کار اجرایی شدن آنها محل سوال است. اروپایی هایی که نمی خواهند جنبه مثبت مذاکرات و گفت و گوهای ابتدایی را فراموش کنند، مشکل را به تردیدها و ابهاماتی حواله می دهند که از تحریم های آمریکا بر می خیزند. این تازه واردان عرصه تجارت با ایران، محکوم کردن آمریکا را ساده تر از ناکافی بودن اطلاعات در مورد شرکای تجاری شان در ایران می بینند. هر چند نمی توان شرکت های ایرانی را هم به این دلیل که نمی توانند مستندات مناسبی از وضعیت بازار ایران و مشخصات خودشان ارائه کنند، محکوم کرد، حتی اگر ایران را یک «بازار نوظهور» قلمداد کنیم.

منبع: لوبلاگ


ویدیو مرتبط :
وقتی تیر منافقین به سنگ می خورد