سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
کاظم جلالی: با تندروهای اصولگرا زیر یك سقف جمع نمیشویم
هم جهت قرار بگیرد، همین موضوع را پیگیری كردیم. شما به روند انتخابات هیات رییسه مجلس نهم در سال اول مجلس نهم نگاه كنید. ما بدون سروصدا كار میكردیم و در مقابل، جریان غوغاسالار به سمتی میرفت كه گویی ما نه عددی داریم و نه به جایی میرسیم. تا زمانی كه آمار هیات رییسه در سال اول بیرون آمد آن جریان باور نمیكرد كه ما چه كار كردهایم.
یعنی میخواهید بگویید الزاما آقای روحانی و دولت نباید علمدار اعتدال باشند و از قبل هم كسانی در این قطار بودهاند و موتور آن را تقویت میكردهاند؟
نه. اصلا منظورم این نیست. مقصودم هیاهو بود. به هر حال هر چیزی كه در كشور مطرح میشود اگر برنده باشد هزار صاحب پیدا میكند و اگر ببازد تبدیل به بچهیتیم میشود.
خب به هر حال برای خودتان و جریانی كه با نام اصولگرای معتدل میشناسیم، سهمی قایل هستید؟
ببینید من میخواهم بگویم ما خیلی برای اعتدال و عقلانیت تلاش كردیم و هركجا لازم بود بر سر این موضوع ایستادیم و هزینههای بسیار زیادی هم در این رابطه پرداختهایم و میتوان درباره آن در بخشهای مختلف حرفهای زیادی زد. البته الان مایل نیستیم كه خیلی این حرفها را وسط بكشیم. من بحثم چیز دیگری بود. من میگویم وقتی داریم درباره انتخابات صحبت میكنیم، ما كارمان را بدون هیاهو و با سر و صدای كم پیش میبریم. در همان هیات رییسه سال اول مجلس نهم، جریان هیاهو با ابزارهای رسانهای پرقدرتی كه داشت به گونهای كار را پیش برد كه همه تصور میكردند ما عدد و رقم زیادی نداریم. اما بعد از رایگیری خلاف این ثابت شد و از ١٢ عضو هیات رییسه، ١١ عضو سهم جریان ما شد.
این وضعیت در انتخابات مجلس دهم هم تكرار میشود؟ یعنی امیدی برای تكرار آن دارید؟
نمیدانیم. ما داریم تلاش میكنیم و روش ما همان بوده كه در قبل هم انجام دادهایم. ما به هر حال كارمان را شروع كردهایم و رایزنیهای خود را انجام دادهایم و نامزدهای خود را الان داریم و كاندیداها را در حوزههای مختلف تفكیك و شناسایی میكنیم.
چقدر از نامزدهای شما الان مشخص هستند؟
ببینید یك درصد بالایی از نمایندگان مجلس مربوط به حوزههای انتخابیه شهرستانی و البته تك نفره هستند. این جمع بسیار مهم است و البته در انتخاب این نمایندگان هم خیلی جریانات سیاسی بالادست كشور تاثیر غالب ندارد. چون به هر حال من خودم یكی از همان نمایندگان هستم و خود شما هم كه بچه شهرستان هستید، میدانید از چه وضعیتی سخن میگویم. در آن حوزهها عمدتا خود فرد و عملكرد او و در مواقعی حتی روابط خُرد اجتماعی اهمیت دارد. البته همراهی با دولت، جریانات سیاسی و شناسنامه سیاسی افراد هم بیتاثیر نیست. ولی تاثیر عمده ندارد. لذا ما مشغول رایزنی در این گستره هستیم و با برخی هم ملاقات كردهایم و برخی موضوعات را در شهرستانها محاسبه كردهایم و مسائل را بالا و پایین میكنیم.
سازوكار یا معیار شما برای این رایزنیهای ابتدایی و اولیه چه بوده است؟ یعنی با چه ملاكهایی دنبال افراد میروید و كار را بر اساس چه چارچوبهایی شروع كردهاید؟
ما دنبال سیستم مرید و مرادی نیستیم و اصراری هم بر تكرار برخی روابط در این حوزه نداریم. ما الان دنبال افراد كارآمد هستیم. این كارآمدی اگر چند صفت داشته باشد برای ما كافی است؛ یكی تدین، یكی تخصص و یكی هم تجربه. اینها اگر كنار هم قرار بگیرند، میتوانند یك مجلس قوی و خوب را بسازند. ما به دنبال یك مجلس كارآمد هستیم و فكر میكنیم كه مجلس كارآمد باید از همه جریانات سیاسی كشور با صفتهایی كه برشمردم، تشكیل شود. اگر آدمهای عاقل باشند بلد هستند كه در داخل مجلس چطور با هم كار كنند، حتی اگر در فراكسیونها و گرایشهای سیاسی مختلفی قرار بگیرند. یعنی قواعد بازی را میدانند. ما در این مقطع نگران این جریان و آن جریان نیستیم.
این حرف شما مقدمه خوبی شد برای سوالاتی كه میخواستم نظرتان را درباره آن بدانم. آقای باهنر چندی قبل گفته بود كه نباید بگذاریم مجلس حتی در دست جریان معتدل اصلاحطلب هم بیفتد. بسیار هم از این بابت اظهار نگرانی كرده و گفته بودند كه نباید بگذاریم این جریان وارد مجلس دهم شود. طیف شما به هر حال خصوصا بعد از روی كار آمدن دولت یازدهم خطبندیهای مشخصی با جریان آقای باهنر پیدا كرد. نگاه شما به این اظهارنظر و موضعگیری چیست؟ آیا برخلاف جریانی كه آقای باهنر آن را در مجلس نمایندگی میكند، امكانی برای ائتلاف و نزدیكی شما با نیروهای معتدل اصلاحطلب وجود دارد؟
ما فكر میكنیم كه برخی سخنان خیلی صحیح نیست. بالاخره جریانات سیاسی در داخل كشور هر كدام دارای ریشههایی هستند و هر كدام هم از عقبه اجتماعی سود میبرند. بنابراین نمیتوانیم هیچ جریان سیاسی را حذف كنیم یا احتمالا در مقاطعی مرده بنامیم. تجربه سیاسی همه ما هم نشان داد كه كشور با یك جریان سیاسی اداره نمیشود و نخواهد شد. باید همه جریانات حضور داشته باشند. باز تجربه ما نشان داد كه مسیر حذف و خفه كردن گرایشهای سیاسی یك مسیر غلط است و نباید جریانات سیاسی درون نظام را حذف كنیم. بهترین مسیر این است كه عقلا و معتدلها و متدینها و متخصصها را همه حمایت كنند تا اینها وارد قدرت شوند. لذا اگر جریانات سیاسی در این مسیر حركت كنند ما میتوانیم مجلس كارآمدی داشته باشیم. لذا مسیر حذف و نادیدهگرفتن همدیگر و مسیری كه در آن خودمان را عقل كامل بدانیم، مسیر موردنظر ما نیست و اعتقاد داریم این مسیر نمیتواند ما را به سرانجام مطلوبی برساند.
فراكسیون رهروان در این دو سال دچار خیلی اختلافات شد كه در بعضی جاها اختلافات اوج میگرفت و بعضی جاها كمرنگ میشد. آیا برای انتخابات پیش رو این فراكسیون و مشخصا جمع چهرههای لیدر آن را در یك مجموعه خواهیم دید یا نه مثلا آقای باهنر و همفكران ایشان در داخل و خارج مجلس با نیروهای همفكر آقای لاریجانی و شما در داخل و خارج مجلس در دو اردوگاه یا لیست متفاوت با هم رقابت خواهند كرد؟
قایل به این هستیم كه به هیچ عنوان با جریان تندروی اصولگرا امكان همكاری نخواهیم داشت و هیچوقت ما زیر یك سقف جمع نخواهیم شد. كمااینكه زمینه فعالیت مشترك ما با آنها حتی نسبت به انتخابات مجلس نهم هم با كاهش بیشتری مواجه شده و اختلافنظرها نسبت به چهار سال پیش افزایش چشمگیری داشته است.
خب تكلیف اینكه مشخص و روشن است. من مشخصا درباره جریان سنتی اصولگرا كه آقای باهنر در مجلس نماینده آن است، صحبت میكنم. آیا اصلا در این باره با این جریان یا خود آقای باهنر حرف زدهاید؟
برای ما خیلی روشن است و تكلیف این را مدتهاست روشن كردهایم كه اگر كسانی به سمت جریانات تندرو رفتند با آنها هم كار نخواهیم كرد و زمینهای برای همكاری ما وجود نخواهد داشت.
با همین ملاك الان زمینه روابط شما با طیف سنتی اصولگرایان و فراكسیون رهروان چگونه است؟
قبل از جریان انتخابات هیات رییسه امسال برخی نشانهها را در این باره دیدیم كه آقایان گرایش روشنی برای نزدیك شدن و ائتلاف با گروههای تندرو داشتند. البته در مقاطعی هم این تمایل به شكل رسمی اعلام عمومی شده بود. در همان زمان هم جلساتی تشكیل شد و صحبتهایی بین این دو جریان بود. اما بعد از انتخابات هیات رییسه قضیه فرق كرد و عملا دوستان ما خیلی نتوانستند با تندروها جمع شوند و خودشان هم فهمیدند كه آن تاكتیك اشتباه بود. ضمن اینكه در كل جریان اصولگرایی به معنای مجلس هشتم و نهم خیلی از معادلات انتخاباتی عقب است. به یاد دارم كه همین سازوكار ٧+٨ كه برای مجلس نهم تشكیل شده بود، جلسه رسمی را روز ١٢ مرداد سال ٩٠ با حضور و ریاست مرحوم حضرت آیتالله مهدویكنی برگزار كردیم.
كه البته روز بعدش هم جبهه پایداری اعلام موجودیت كرد.
بله. یعنی نسبت به امسال خیلی زودتر آغاز كرده بودیم. امسال اما در میانه آبان هستیم و هیچ حركت رسمی انجام نشده است. هر چه بوده یكسری رایزنیها و جلسات غیررسمی بوده است.
این به چه دلیل است؟
این وضعیت یعنی اینكه هنوز گروههای سیاسی خودشان فعلا كار میكنند. البته جامعه روحانیت علیالظاهر فعال است. اما اینكه تا اینجا توانسته باشد گروههای مختلف اصولگرایی را جمع بكند هنوز نتوانسته است.
چرا؟
به هر حال مشخص است كه دلیل آن برخی اختلافنظرهاست. كسی هم نیست كه این اختلافنظرها را نداند و آشكار شدن آن هم مربوط به امروز و دیروز نیست. همین موضوع برجام هم باعث تغییر برخی صفكشیها شد و اینها تا الان باعث شده كه رایزنیها به جایی نرسد.
گروهی كه الان میان شما به عنوان اصولگرایان معتدل و اصولگرایان تندرو قرار گرفتهاند و میتوانیم آنها را طیف سنتی اصولگرایان بدانیم، نهایتا برای این انتخابات باید برای خود یك موتلف پیدا كنند و لاجرم هم موتلف آنها از بین همین دو گروه است. یعنی مثلا شما در طیف معتدل این امكان و البته تمایل را دارید كه با هواداران دولت و حتی اصلاحطلبان معتدل وارد یك همكاری شوید، ولی جریانی كه آقای باهنر آن را در مجلس نمایندگی میكند چنین امكانی ندارد. آنها به تنهایی هم نمیتوانند وارد انتخابات شوند. اول آیا این ارزیابی را قبول دارید و دوم هم اینكه میدانید آنها نهایتا قرار است چه كنند؟ در این رابطه صحبتی با هم داشتهاید؟
به نظرم ارزیابی درستی است. ولی درباره آن جریان باید خودشان تصمیم بگیرند. ما تصمیم خود را گرفتهایم و آن را اعلام هم كردهایم. الان وقتی است كه آنها باید تصمیم بگیرند و انتخاب خود را داشته باشند.
چه تصمیمی گرفتهاید؟
اینكه به هیچ عنوان با تندروها همكاری نكنیم. اگر خطری برای كشور وجود داشته باشد خطر اصلاحطلبی و اصولگرایی نیست. خطر تندروی است. اگر این جریان به سمت تندروها گرایش پیدا كرد قطعا دیگر با ما نیست و امكانی برای ائتلاف و قرار گرفتن در یك لیست بین ما وجود ندارد. اگر بخواهیم برای انتخابات با هم باشیم شرط اصلی و غیر قابل چشمپوشی ما همین است. ما تكلیف خودمان را خیلی وقت است كه مشخص كردهایم. تا حالا هم همه ما تجربه میدان دادن به تندروها را آزمودهایم كه نتیجهاش چیست. آنها به اندازه كافی میزان تعهدشان به عهدها و پیمانها را نشان دادهاند و جنس كنش و واكنشها و رفتارهای آنها در طول زمان معلوم شده است. حالا اگر كسانی میخواهند یك بار دیگر این مسیر را بیازمایند خودشان مختار هستند. ولی ما هیچگاه در چنین طراحی و همكاری شریك نخواهیم شد.
من یك موضوع را كه چند بار پرسیدم دوباره تكرار میكنم. آیا در این رابطه با طیف اصولگرایان سنتی و مشخصا آقای باهنر صحبت كردهاید؟ آیا نظرات خودتان را منتقل كرده و نظرات آن طرف را شنیدهاید؟
تا این مقطع چند بار در جلساتی شده كه با آقای باهنر بنشینیم و با هم بر سر این مسائل صحبت كنیم. این هم در حد یكسری هماهنگیهای مقدماتی بوده و قرار شد كه جلسات جدی در این رابطه تشكیل دهیم و بحث را ناظر به یكسری مسائل اجرایی مطرح كنیم. اما هنوز این جلسات تشكیل نشدهاند.
فكر نمیكنید كه دیر شده باشد؟
چون داریم در حوزههای مختلف كارهای خود را انجام میدهیم، حداقل ارزیابی جریان ما این است كه دیر نشده است. من عرض كردم كه ما برای حوزههای انتخابیه تك نفره در شهرستانها فعالیتهایی را آغاز كردهایم و آنها خیلی میتوانند محل همپوشانی جریانها باشند. یعنی آنجا جایی است كه جریانهای سیاسی مختلف راحتتر میتوانند با خودشان بر سر اشخاص كنار بیایند. چون آنجاها اشخاص هستند كه تعیینكننده میشوند. میزان مقبولیت آدمهای مختلف هم خودش را خیلی زود در شهرستانهای كوچك نشان میدهد كه در چه حدی هستند. ولی طبیعی است كه در شهرهای بزرگ اختلافاتی به وجود بیاید. چون آنجا نامزدها بر اساس قرار گرفتن در لیستها مقبولیت پیدا میكنند.
در استراتژیها و تاكتیكهای شما با جریان سنتی اصولگرا، نقطه اصلی اختلافات كجاست كه هنوز حل نشده باقیمانده و باید برای یك ائتلاف بر سر آن به نتیجه برسید؟
جریان آقای باهنر در یك مقطعی جلساتی گذاشتند با دوستان ما در جبهه پایداری و این دست گروهها. خب تصور ما این بود كه یك ائتلافی در حال شكل گرفتن بین این گروهها هست كه ما هم در آن جایی برای ایفای نقش نداریم و تمایل هم نداریم برای این كار. اساسا هم آن گفتوگوها بدون حضور ما بود و خودشان هم میدانستند كه ما به هیچ عنوان وارد نمیشویم.
الان آن ائتلاف به نظر شما منتفی است؟
من فكر میكنم آن ائتلاف منتفی است و هیچ نشانهای برای آن ائتلاف وجود ندارد و ضمن اینكه در موضوع برجام هم تغییری در فضا ایجاد شد و بین این دو گروه اختلافات جدید شكل گرفت. آن موقع، یعنی زمانی كه بین جبهه پایداری و سنتیها گفتوگوهایی وجود داشت، جامعتین آمدند و یك مذاكراتی هم با برخی بزرگان داشتند. اما علیالظاهر جامعه مدرسین تصمیم خود را گرفته كه برای انتخابات مجلس دخالت و حضوری نداشته باشد. لذا فقط جامعه روحانیت میماند. برای جامعه روحانیت هم همین جبهه پیروان كار میكنند و باید ببینیم كه این فعالیتها به كجا خواهد انجامید. اگر در همین حدی كه الان هست و موقعیتی كه در آن قرار دارند باقی بماند كه فكر میكنم میشود اینها در كنار هم قرار بگیرند و پیش بروند.گر چه زمان خیلی گذشته است اما همین ظرف زمان هم اجازه نداد تا خیلی صحبت شود و تصمیمگیری انجام گیرد. شما نگاه كنید كه مجلس از مردادماه درگیر برجام است. وقت ما هم خیلی در این موضوع گرفته شد. شاید ظاهر آن چند جلسه محدود بود اما در باطن آن هر روز و ساعتها جلسه و پیگیری بود. چون فعالان سیاسی هم قسمت زیادیشان متمركز در پارلمان بودند، درگیر این ماجرا شدند و خود برجام هم در این بین صفوف سیاسی را نشان داد. لذا خود اینها تاثیرگذار است.
یك حالت فرضی را من در اینجا مطرح میكنم. فرض بگیریم كه جریان شما و جریان اصولگرایان سنتی و آقای باهنر به شكلی با هم كنار بیایید و ائتلاف كنید. اگر چنین اتفاقی بیفتد آیا تصوری برای همكاری جریان اصولگرای معتدل كه شما در آن قرار دارید، با گروههایی چون حامیان دولت و اصلاحطلبان معتدل وجود دارد یا خیر؟ اصلا چنین تمایلی برای این كار دارید یا نه؟ به عبارتی اگر شما با جریان اصولگرای سنتی كنار بیایید و ائتلاف كنید، آیا هنوز نیازی برای نزدیك شدن و همكاری با طیفهای غیر اصولگرای معتدل احساس خواهید كرد؟
اتفاقا چنین احساس نیازی در جریان ما هست. ما فكر میكنیم با جریانهای معتدلی كه صفات آنها را برشمردم باید باب گفتوگو را بگشاییم. ما در جریان خودمان فكر میكنیم این یك نیاز اساسی است كه ائتلافهای انتخاباتی نمیتواند ما را از آن بینیاز كند. ما فكر میكنیم نه تنها جریان ما بلكه كشور به این گفتوگو و همكاری نیاز دارد و به همین دلیل از آن رویگردان نیستیم.
این اتفاق تا حالا افتاده است؟ حالا در قالب جلسات مشترك، پیغامهای سیاسی و شكلهای مختلفی نظیر این.
هنوز به معنای گفتوگوی سیاسی چنین بابی گشوده نشده است. اما به لحاظ برنامه و عملكرد یك سری نزدیكیهایی ایجاد شده است.
یعنی الان حالت احساس نزدیكی و همنظر بودن وجود دارد؟
الان دارد عقلانیت و اعتدالگرایی در داخل كشور یك همگرایی به لحاظ مشی و عمل پیدا میكند و به شكل نانوشته افراد در كنار هم قرار میگیرند و عملكرد نشان میدهد كه چه كسانی دنبال منافع ملی هستند و به دنبال این میگردند كه كشور را بدون هیاهو از وضعیتی كه در آن قرار گرفته و وضعیت بسیار دشواری است، عبور دهند. ثمره همه حرفهایی كه میزنیم و همه این جنگ و دعواها باید ایران اسلامی با ثباتتر و جمهوری اسلامی مقتدرتر و البته اقتصاد كارآمد، رضایتمندی جامعه و زندگی بهتر برای مردم باشد. ما باید اول ترسیم كنیم كه به دنبال چه هستیم. اگر این باشد پس ما نباید الزاما به دنبال یك نوع جناحگرایی
خودخواهانه باشیم. این چیز غلطی است كه الان سیاستورزی ما درگیر آن شده است.
این آیا كنایه به گروه و طیف خاصی است؟
این میتواند كنایه به هر كسی باشد. هر كسی كه میگوید فقط ما باید باشیم. به هر حال باید عقلا كنار هم باشند. باید بپذیریم كه ما نیاز به گفتوگو و همكاری داریم و نباید برخی اختلافات گذشته را تبدیل به تابو كنیم.
آن احساس نزدیكی یا به عبارتی نزدیكی نانوشته خود را در رقابتهای انتخاباتی چگونه نشان خواهد داد؟ آیا امكان دارد این وضعیت به لیست مشترك و ائتلاف رسمی ختم شود؟
عرض كردم كه در سطح شهرستانها خود را به شكل وسیع نشان خواهند داد. اما در سطح كلانشهرها مثل تهران وضعیت فرق میكند. اینجا تجربه شخصی من نشان میدهد كه برخی خودخواهیهای سیاسی افراد كه میخواهند در داخل لیستها قرار بگیرند، تعداد لیستها را زیاد خواهد كرد. من یك مثال میزنم. برای همین برجام در فراكسیون رهروان بحث این بود كه برای تشكیل فراكسیون ویژه یك لیست واحد با فراكسیون اصولگرایان بدهیم یا اینكه خودمان لیست واحد داشته باشیم. جالب است دوستانی كه گرایش بیشتری به فراكسیون اصولگرایان داشتند و در جریان بررسی برجام هم با طیف منتقدان همنظر بودند، بهشدت اصرار میكردند كه باید فراكسیون رهروان لیست واحد بدهد و نباید به سمت لیست مشترك برویم. چرا این را میگفتند؟ چون میخواستند حتما در لیست این انتخابات داخلی باشند. حالا شما ببینید برای یك انتخابات بسیار بسیار مهمتر در حوزهای مثل تهران با این زمینهها چه وضعیتی حاكم خواهد شد. یعنی خیلیها وقتی میبینند كه قرار است یك لیست ائتلافی سی نفره مورد توافق قرار بگیرد و خودشان هم در آن نیستند، میگویند چرا باید چنین ائتلافی شكل بگیرد. برخی مسائل خود را در صحنه عمل و نزدیك به انتخابات نشان خواهد داد. الان در تئوری شاید خیلیها قایل به این باشند كه باید ائتلاف كرد و لیست واحد داد. ولی محدود بودن لیستها باعث بلند شدن برخی سر و صداها میشود و این هم زمینه فشارهایی را فراهم میكند كه باعث تعدد لیستها میشود.
از همان ماههای اول شكلگیری دولت یازدهم یك مسالهای به طور مكرر مطرح میشد و این روزها به شكل جدیتر درباره آن بحث میشود و آن هم ائتلاف انتخاباتی آقایان روحانی و لاریجانی برای مجلس دهم است. حالا شاید در شكل رسمی و حقوقی آن بتوان گفت ائتلاف آقای لاریجانی با هواداران و حامیان سیاسی دولت و همان طیف اعتدالگرایان است. در این حوزه آیا تحولی شكل گرفته است؟
من تا آنجا كه میدانم هنوز هیچ صحبتی نشده است.
در بین اطرافیان چطور؟
ببینید بین آقای روحانی و لاریجانی هیچ صحبتی نشده است. بین اطرافیان دو طرف از قبیل بنده با دیگر دوستان هم صحبتی نشده است. ولی به لحاظ عملی این تصورات در جامعه به وجود آمده است و حتی در حوزههایی هم بالاتر از تصور است. یعنی حتی مطالباتی هم در این حوزه ایجاد شده است كه از همین مدل گفتوگوها و همكاریها برای اداره كشور استفاده كنیم. یعنی همكاری در برجام برای عبور كشور از این مقطع حساس تبدیل به یك مطالبه در بین نخبگان جهت ایجاد مدلی برای همكاری روی منافع ملی ایجاد شده است.
در مورد كلانشهرها و تهران حدس میزنید كی این مسائل مشخص شود؟
در این حوزهها من فكر میكنم از بعد از ثبتنامها لیستها مشخص شوند. یعنی احتمالا در دی و نیمه اول بهمن.
با این تفاسیر فكر میكنید انتخابات امسال به لحاظ رقابتهای سیاسی گرم باشد؟ قطعا، به نظر من انتخابات بسیار گرمی حداقل در مقایسه با مجلس
نهم در پیش داشته باشیم. از یك طرف مردم تصمیم جدی گرفتهاند تا پای
صندوقهای رای بیایند. خصوصا صحنههایی كه جامعه، یعنی چه كف جامعه و مردم و
چه نخبگان در موضوع برجام دیدند انگیزه را برای یك مشاركت جدی تقویت كرده
است. من بارها از مردم در جاهای مختلف میشنوم كه میگویند ما باید رای
بدهیم. در گروههای سیاسی هم هر چند در این مدت بحث انتخاباتی جدی نبود اما
همین موضوع برجام رقابتها را بسیار داغ كرد. یعنی اینطور نبود كه فضای
رقابتی سرد بوده باشد. در واقع رقابتها و اختلافنظرهایی كه اصولا باید
برای زمینهسازی صفكشیهای انتخاباتی شاهدش میبودیم، به سمت برجام شیفت
پیدا كرد و آنجا تقویت شد و بعد از این مقطع در ظرف انتخابات ریخته خواهد
شد. در خصوص برجام به هر حال طیفهایی مثل جبهه پایداری
یك سری ارزیابیها و برداشتهای عمومی از افكار جامعه دارند و اینطور نیست
كه ذایقه مردم را درباره موضوع برجام ندانند. فكر میكنید چرا باتوجه به
تصوری كه از جامعه در خصوص برجام دریافت میشود، اینها چنان موضع سخت و غیر
قابل انعطافی را اتخاذ كردند؟ به عبارتی چرا به سبد رای خود خیلی فكر
نكردند؟ یكی باید بدنه اجتماعی را دید و یكی بالادستیها و
سیاستمداران این طیف را. از بدنه اجتماعی برخی با اخلاص مخالف برجام بودند
كه سیاسی هم نبودند. چون تحت تاثیر بعضی تبلیغاتی كه برای آنها انجام میشد
این احتمال را میدادند كه نكند در برجام پشت صحنهای اتفاق افتاده باشد و
كشور ضرر ببیند. لذا خیلی جاها با ما هم برخورد میكردند و معترض ما بودند
و وقتی با آنها صحبت میكردیم میپذیرفتند و دلیل و منطقی حرف زدن آنها را
قانع میكرد. اما میرسیم به سیاسیون؛ به هر حال بخشی از اینها از همان
ابتدا بهشدت مخالف انتخاب آقای روحانی بودند لذا خواهان این نبودند كه این
موضوع توسط آقای دكتر روحانی حل و فصل شود. چون این را یك كارنامه مثبت
برای دولت یازدهم میبینند كه میتواند در رقابتهای سیاسی وزن دولت و گروه
هواداران دولت را افزایش دهد. ما شاهد بودیم وقتی دولت قبل رفت و قرارداد
تبادل سوخت را بست، همه اینها سوت و كف میزدند و آن مصاحبههای خیلی
جنجالی را انجام دادند كه گویی یك اتفاق تاریخی و بسیار بزرگی رخ داده است.
در حالی كه آن كار درستی نبود كه ما سوخت را به آن شكل از كشور خارج كنیم و
این را خود من در نطقم در مجلس گفتم. وقتی آقای روحانی توافقی انجام
میدهد اینها بر عكس موضعگیری میكنند. اینها به هر حال قضاوت بر اساس
معیارهای متفاوت است كه فقط زمینه سیاسی دارد. بخشی از اینها هم تصور
میكردند كه این مذاكرات به نتیجه نخواهد رسید و اصلا تا همین هفتههای آخر
منتهی به ٢٣ تیر هم باور نمیكردند كه مذاكرات نتیجه بدهد. مضافا اینكه
باور داشتند كه رهبر معظم انقلاب با این مذاكرات مخالف هستند و در داخل
نتیجه مذاكرات پذیرفته نخواهد شد. اما نهایتا دیدند كه همه اینها غلط از
كار درآمد و خودشان را در این عرصه بازنده دیدند. یعنی خیلی از اینها دیگر
راه بازگشت نداشتند. دلیلش هم این بود كه باور كرده بودند نظام یعنی
خودشان. اما نهایتا دیدند كه در عمل اینگونه نیست. فكر میكنید بعد از این چه كنند؟ چون به هر حال حیات سیاسی آنها حداقل در كوتاهمدت به خطر افتاده است. استراتژی آنها متوجه كوبیدن دولت در حوزه اقتصادی خواهد بود.
یعنی از این پس مدام از بحثهای اقتصادی و انتقادات و حملات مخالفان در این
حوزه خواهیم دید و شنید. آنها دو مرحله پیش رو دارند؛ اول اینكه از حالت
انفعال به معنای از دست رفتن نفوذ و تاثیرشان خارج شوند و بعد اینكه
بتوانند به رقیب غلبه كنند. برای
هر دوی این مراحل هم میخواهند سوار بر نارضایتیهای مردم شوند. همان كاری
كه سال ٨٤ هم انجام دادند. كما اینكه اگر نگاه كنید سوالات آنها هم در داخل
مجلس اخیرا تغییر فاز جدی داده است و از سوالات سیاسی به سمت سوالات
اقتصادی چرخش كرد. مثل وام ازدواج و مسكن مهر و این جور چیزها. آخر آن هم
این گروهها میخواهند بگویند درست است كه برجام بسته شد اما هیچ چیزی در
زندگی مردم تغییر نكرد. همینجاست كه نقش دولت كلیدی است كه باید با حواس
جمع و هوشیاری و حسابگری ویژه جلو برود. تا امروز خیلی چیزها در سبد برجام
گذاشته شده بود. امروز اما برجام از همه تنگهها عبور كرده است. دیگر از
الان بقیه میتوانند از این موقعیت استفاده یا به تعبیری سوءاستفاده كنند.
اینجاست كه دولت باید یك ستاد قوی را برای اقتصاد تشكیل دهد و در این حوزه
تحول ایجاد كند. برای انتخابات چه خواهید كرد؟ از تهران نامزد خواهید شد؟ هنوز در حال تصمیمگیری هستم. اینكه نهایتا به چه نتیجهای برسم و چه كار كنم، نیاز به زمان دارد. آقای لاریجانی چه خواهند كرد؟ آقای لاریجانی هم هنوز تصمیم نگرفتهاند. سناریوهای مختلفی
مطرح است و ما آن را رد نمیكنیم. اما هیچكدام هنوز قطعی و نهایی نشده
است. پس سرنوشت جریان اصولگرای معتدل كه در مجلس چهرههای شاخص آن آقای لاریجانی و امثال شما هستید، چه خواهد شد؟ همه در جریانات سیاسی قرار نیست در مجلس باشند. خیلی از جریانات سیاسی در بیرون هستند و در مجلس هم نمایندگانی دارند. آقای لاریجانی برای خودشان در مجلس آلترناتیوی دارند؟ اینها مسائلی است كه هنوز درباره آن مشغول صحبت كردن و فكر كردن هستیم. جریان معتدل اصولگرا، فراتر از موضوع انتخابات مجلس
آیا به دنبال یك گفتمانسازی مستقل هم هست و ضرورت آن را احساس میكند؟ اگر
جواب مثبت است احتمالا از یك سو برای آن چه امكاناتی دارد و از سوی دیگر
مشكلاتش در این مسیر چه خواهد بود؟ همچنین در صورت مثبت بودن پاسخ، این
جریان ضرورت چنین روندی (گفتمانسازی) را چگونه توضیح میدهد؟ جریان میانهرو اصولگرایی نه برای آینده بلكه از گذشته هم
تلاش كرده است تا در بخشهای مختلف راهكارهایی برای عبور از مشكلات در نظر
بگیرد و در این مسیر همواره از صاحبان عقل و اندیشه و افرادی كه به دنبال
پیشبرد امور بودهاند استفاده كرده یا به آنها یاری رسانده است. یكصدایی
برای رفع مشكلات كشور هیچگاه نتوانسته است جوابگو باشد. جریان اعتدال و
میانهرو از سالها قبل در میان اصولگرایی به وجود آمده بود و میتوان گفت
در این بخش از پیشگامان بودهایم، در آینده نیز اگر لازم باشد میتوان
گفتمانی مستقل برای این بخش ایجاد كرد. آنچه مهم است این است كه امروز پس
از دوران پساتحریم، بدون حاشیهسازی و لمپنیسم، به دنبال همكاری جهت رفع
مشكلات مردم به ویژه در بخش اقتصادی باشیم. آقای لاریجانی و جریان نزدیك به ایشان در موضوع برجام
یك نقش تاریخی را ایفا كردند. چگونه قرار است این نقش تاریخی در ادامه
معادلات سیاسی استمرار پیدا كند؟ با ایفای این نقش، گذشته و آینده آقای
لاریجانی و طیف نزدیك به ایشان چه تفاوتهایی خواهد كرد؟ آیا اصلا میتوان
قایل به این بود كه مثلا حیات سیاسی آقای لاریجانی را میتوان به قبل و بعد
از این دوره تفكیك كرد؟ آقای دكتر لاریجانی همواره در انجام امور خود مصالح كشور و
ملت را درنظر گرفته است و این رویه را در رفتارهای ایشان در موارد مختلف
میتوان مشاهده كرد. مجموعه اقدامات آقای دكتر لاریجانی در خصوص برجام
مبتنی بر مصالح و منافع ملی بود چراكه برخی در پشت پرده به دنبال اهدافی
بودند تا جلوی عبور برجام از این پیچ سخت را بگیرند و برای این اقدام خود
هم برنامهریزیهای زیادی انجام داده بودند اما تدبیر دكتر لاریجانی آنها
را در دستیابی به اهدافشان ناكام گذاشت. اقدام آقای دكتر لاریجانی در موضوع
تصویب طرح برجام را باید به طور كلی بررسی كرد. برخی اعتراض خود را به این
صورت مطرح میكنند كه برای یك موضوع مهم در حوزه سیاست خارجی در چند دقیقه
تصمیمگیری شد. در حالی كه اینطور نبود. مجلس ساعتها و روزها روی این
موضوع در قالب كمیسیونها و فراكسیونها بحث و رایزنی كرد و نمایندگان
موافق و مخالف طرح برجام در نشستهای مختلف در این زمینه نظرات و پیشنهادات
خود را مطرح كرده بودند. پس اینكه بگوییم طرح برجام در چند دقیقه به تصویب
رسید اقدامی ناصواب است.
ویدیو مرتبط :
پوشش سقف,سقف شیروانی,سقف شیبدار,سقف ویلایی,سقف پارکینگ,سقف آلاچیق