سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



چرا باید داستان های ایرانی بخوانیم؟


چرا باید داستان های ایرانی بخوانیم؟آخرین خبر/ سوسن شریعتی: «باید» داستان خواند! چه تحکم دلچسبی: از آن دست «باید»هایی که می‌شود پرتاب کرد وسط عرصه‌ی عمومی بی هیچ رودربایستی و تردیدی. این «باید» اقتدارش را از موقعیت ادبیات می‌گیرد: محصول امر زیست شده باشد یا تخیلی که مدعی است، چه تعریف کند چه بسازد، فرا زمان و فرامکان باشد یا همین جایی و هم اکنونی، ترسیم واقعیت یا دست کاری در آن، صحبت از خود باشد یا از دیگری. ادبیات جایی است که همه این«یا»ها سر می زند و به آن «من»ی شکل می‌دهد که اگرچه همزاد مدرنیته است (کوندرا ) اما دیدبان نیز هست و مراقب تا مبادا انتزاع، عدم معاشرت و خودبسندگی دامن این منِ مدرن را بگیرد و به فراموشی‌اش بسپارد. این من، در و با ادبیات می‌کوشد تا از تاریخیت خود بیرون نیفتد، به امری انتزاعی تقلیل نیابد، در عین حال و البته محدود به «اعترافات نویسنده نماند» تا وقتی می‌گوید «من»، دیگری را نیز شامل شده باشد. یک منِ در معاشرت است حتی اگر ادعا کند که این من به تعبیر پاموک تا آخر یک غریبه ِحاشیه نشین (یک آوتسایدرoutsider) می ماند. این «من»های در موقعیت و در نسبت با هم را که از خلال داستان‌ها بخوانی، خود را در آینه نگاه کرده‌ای ؛ امری که خواندن ادبیات را به فعالیتی مفید بدل ساخته است. از کجا معلوم «هر چیز مفید زشت باشد!»
داستان فارسی را هم از همین رو –بی هیچ تحکمی- باید خواند. مشروعیت این باید هم برمی‌گردد به یک اجتناب ناپذیر دیگر: نویسنده اگرچه یک آوتسایدر است (گوشه‌نشین غریبه) و به میزان عدم تشابه به جامعه‌ی خود نویسنده، اما در هر حال با گذر «از خلال خود» چنین فراروی‌یی را تجربه می‌کند. راه دیگری به جز اندیشیدن، خیالات ورزیدن، به یاد آوردن و حتی گذر کردن بر اساس «خویشتن» وجود دارد؟ این خویشتن اگرچه مرزهایی سیال و دست‌خوش دارد و شاید روشن نباشد که از کجا تا به کجا کشیده شده اما تنها نقطه‌ی عزیمت قابل اتکا است؛ گیرم نقطه‌ی اتکایی مواج و متحرک. داستان‌ها به یمن همین نقاط اتکا «خاصیت» می‌یابند، داخلی می‌شوند یا خارجی، غیر ایرانی‌اند یا فارسی. .

متن کامل یادداشت در «کارزار صدا»

منبع: آخرین خبر


ویدیو مرتبط :
چه درسهایی بخوانیم چ میزان بخوانیم