درباره 3 فرصت، از کف رفته


یکی از بزرگترین آسیب های نظام استبدادی در اداره کشورها, آسیب اساسی به میزان مشارکت عموم مردم در اداره و بویژه اصلاح امور است. این یادداشت قصد پرداختن به این موضوع حیاتی را ندارد. در اینجا تنها اشاراتی به برخی آسیب هائی که از این بابت بر روحیه و شجاعت مدیران عالی نظام وارد می شود, خواهیم داشت.در این رابطه تنها به ۳ مورد در حیات نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره می شود. این موارد دوران زودگذر تصمیم های شجاعانه ای است که توسط دولت های مستقر در پیش گرفته, ولی بزودی متوقف و یا معطل باقی مانده اند.درباره مواضع شجاعانه امام خمینی در دوران مبارزه برای سرنگونی نظام شاهنشاهی, مسائل زیادی هست که در این یادداشت بدان پرداخته نخواهد شد.بدیهی است منظور ما از شجاعت مدیران, جسارت اندیشیده بوده و بسیاری از اقدام های هیجانی دوران زعامت جناب احمدی نژاد را نمی توان مصداق شجاعت مدیرانه دانست.در شرائطی که نزدیک ۳۷ سال از انقلاب اسلامی می گذرد, عمر این گونه از مدیریت در کشور بزحمت به ۲ یا ۳ سال می رسد. بخش اعظم عمر انقلاب, مانند بسیاری از انقلاب های بزرگ جهان, فقط و فقط صرف اصطکاک و استهلاک نیروهای انقلاب و عملا به هدر رفته است.این یادداشت می کوشد با اتکا به برخی دستاوردهای انقلاب, به دور از امید و یاس بی دلیل, راهی برای پیشرفت آرمان های بهمن ۵۷ بازکند.در اینجا لازم است متذکر شویم که بیان این مقاطع شجاعت در مدیریت عالی کشور, بهیچوجه به مفهوم عدم لزوم نقد مسئولانه آن سمتگیری ها نمی باشد. اصولا یکی از مهمترین نقاط ضعف در همه این مقاطع عدم جلب مشارکت ملی در تصمیم سازی های کشور بوده و هست. آن مقاطع و مواضع بشرح زیر بوده اند:۱- استراتژی مقاومت ملیِ جانانه, از آغاز یورش صدام تا مقطع آزادی خرمشهر۲- سیاست" تعدیل اقتصادی" اوایل دولت نخست آقای هاشمی۳- سیاست" بسط آزادی مطبوعات" در دولت اول اصلاحاتالف ) بجز محبوبیت خاص, قاطعیت توام با درایت امام خمینی منجر به ایستادگی و دستاوردهائی در دوران جنگ تا مقطع آزادی خرمشهر گردید که براستی از صفحات درخشان و افتخار آمیز تاریخ کشور می باشند.متاسفانه برخی جریانات احساسی و با بینش محدود، مانع تحقق برنامه های مدیریت عالی کشور در آن مقطع شدند و با اصرار برعدم پذیرش صلح پیشنهادی سازمان ملل در آن موقعیت, آسیب های فاجعه باری بر اقتصاد و نیروی انسانی فرهیخته ی مسئول کشور در آستانه پذیرش قطعنامه ۵۹۸ وارد نمودند.شانس ایران بود که هنوز امام در قید حیات بودند و بواسطه نفوذ بی نظیر توانستند با تصمیم قاطعانه خود, در قبول مسئولیت قطعنامه, مانع نابودی کامل کشور (آنچه امروز "سوریه ای کردن" نامیده می شود ) گردند.اغلب کسانی که بعد از مقطع آزادی خرمشهر, بر طبل جنگ می کوبیدند، همین جوانان و میان سالان پرشوری بودند که بعدها، طیف افراطی جناج اصلاح طلبان را تشکیل دادند. در این میان جنگ سالاران و کسانی هم در جناح راست همین موضع را داشتند که بزعم این قلم, کاملا آگاهانه بوده است.در این مورد داستان زیاد است، پر از آب چشم.من عزیزترین دوستان دوره دبیرستانم را در همین جنگ از دست دادم.ب) آغاز دولت سازندگی، نیز با جسارت قابل توجهی از سوی جناب هاشمی, البته در زمینه آنچه بعدها به"تعدیل اقتصادی"مشهور شد, همراه بود. در شرائط فوق العاده وخیم اقتصادی و انزوای جهانی آنروز ایران, در برهه محدودی, علاوه بر برنامه های جسورانه اقتصادی, گامهای شجاعانه ای نیز از سوی دولت در جهت ترمیم روابط خارجی ایران (بویژه با اروپا و کشورهای عرب و همسایه، حتی شوروی-علیرغم داستان حزب توده- ) برداشته شد.


ویدیو مرتبط :
کف شوی-کف شور-کفشور-کفشوی-کف شو-کفشو