چگونه داستان بنويسيم

  X     

تاریخ خبر : دوشنبه 1394.08.11 - 10:06

چگونه داستان بنويسيم

چگونه/ همه مي‌دانند که نوشتن داستان هم مانند نمايشنامه يا شعر راحت نيست، اين ها ادبياتي خلاقانه است که بايد براي احساسات خواننده جذابيت داشته باشد. چون داستان کوتاه توصيف‌هاي نويسنده از واقعيت را انتقال مي‌دهد، بايد استفاده ي هنري از زبان براي نشان دادن تجربه ي انساني انجام شود. اما چگونه داستاني فوق العاده بنويسيم؟ چه مواردي را بايد در انديشه داشته باشيم تا درگير داستان کوتاهي شويم که موفق باشد. اين چگونه راهنمايي کوچکي براي شروع به کار شما است.
چند رمان خوانده ايد؟
خواندن براي هر کسي که مي‌خواهد بنويسد لازم است. براي اين که بتوانيد يک داستان کوتاه خوب بنويسيد، ابتدا بايد داستان کوتاه‌هاي ديگر را بخوانيد، که به شما کمک هم مي‌کند که بياموزيد چگونه ديگر نويسنده‌ها بر خواننده تاثير مي‌گذارند؟ از شيوه‌ي آن ها به عنوان مبناي آفرينش شيوه و تاثير گذاري خود استفاده کنيد.
تازه کاريد؟
براي نويسنده‌هاي حرفه‌اي و جاافتاده نيازي به الهام گرفتن نيست چون انديشه به طور طبيعي جريان پيدا مي‌کند و آن‌ها فقط آن انديشه‌ها را به کلمه‌هايي روي کاغذ تبديل مي‌کنند. اما براي نويسنده‌هاي تازه کار مهم است که از چيزي الهام بگيرند چون نه تنها اين الهام به شما کمک مي‌کند که اولين بند نوشته‌ي خودتان را شروع کنيد بلکه به شما در ادامه ي کار تا پايان ياري مي دهد. الهام گرفتن شما مي‌تواند با يک شئ‌، شخص يا حتي رخدادي که نمي‌توانيد از ياد ببريد باشد.
بايد طراح صحنه هم باشيد
براي اين که نوشته‌ي شما با وقايع داستاني که از قبل در ذهن داريد هم راستا باشد، خوب است که به طور خلاصه صحنه‌هاي داستان‌تان را روي کاغذ ديگري با دقت طرح ريزي کنيد. شخصيت‌هاي احتمالي داستان‌تان را بنويسيد و رخدادهاي اصلي را به ترتيب فهرست کنيد. نبايد تفصيل زيادي براي رخدادها بنويسيد چون اين فقط به عنوان يک طرح اوليه خام براي آن چيزي که داستان شما شبيه آن خواهد بود، است.
چندم شخص يا داناي کل؟
اين که چه کسي داستان را روايت مي‌کند و چه طور مي‌گويد براي اين که يک داستان کوتاه تاثير گذار باشد بسيار حياتي است. منظر داستان، به طور بنيادي حس و آهنگ داستان را تغيير مي‌دهد. از اين رو شما بايد با دقت از قبل براي تفکيک نهايي زاويه‌ي ديد مورد استفاده در داستان تان تصميم بگيريد، مطمئن شويد که اين زاويه‌ي ديد در تمام داستان شما ثابت مي‌ماند تا همخواني آن برقرار بماند.
شخصيت ها
براي يک داستان کوتاه، حداکثر تنها سه شخصيت اصلي بيافرينيد. شخصيت‌هاي اصلي زياد داستان شما را گيج کننده در مي‌آورد چون هر شخصيت جديد بعد جديدي براي داستان مهيا مي‌کند. هر شخصيت بايد بيش از يک کاريکاتور سطحي و مبتذل باشد. حرف‌هاي شخصيت‌هاتان را طوري بنويسيد که با خصلت هاي آن ها تناسب داشته باشد. آن ها را قابل قبول ولي مرموز بسازيد.
فصل اول
وقتي همه چيز را طراحي کرديد، با شتاب اولين بند داستان تان را بنويسيد . شخصيت هاي اصلي تان را معرفي کنيد و فضا را به نمايش بگذاريد . فضا بايد جايي باشد که درباره اش زياد مي دانيد تا بتوانيد تصوير لازم براي صحنه اي که به روشني تشريح شده در اختيار خواننده بگذاريد . مقدمه ي داستان تان را جالب بنويسيد تا خوانندگان را علاقمند کنيد و آن ها را تشويق کنيد که تا آخر آن را بخوانند. علاوه بر اين مهم است که جزييات اصلي و بخش بزرگ‌تر جريان را عقب تر بياوريد تا رازگونگي آن حفظ شود.
چطور خواننده را جذب کنم؟
از دل مقدمه‌ي‌تان رخدادهايي را بيرون بکشيد که سرانجام مساله يا درگيريي را براي شخصيت يا شخصيت‌ها مي‌آفريند. پس از آن چيدماني از سرنخ‌ها را گسترش دهيد تا خواننده را علاقمند، کنجکاو و هاج و واج نگاه دارد. با پيشرفت داستان درگيري‌ها را تشديد کنيد. اين کار فقط خواننده‌ي شما را به شوق نمي‌آورد که بيش تر بخواند بلکه آن‌ها را به داستان شما متمرکز مي‌کند.
نشان بدهيد، نگوييد
شخصيت‌ها بايد آن‌هايي باشند که جوابگوي بيان داستان از طريق اعمال و گفته‌هاشان باشند و نه اين که نويسنده به خواننده بگويد که چه چيزي بيان مي شود. به جاي گفتن، ” آنت واقعا از بهترين دوست‌اش کريستينا ناراحت بود که دوست پسرش را از چنگ اش در آورد”، بگوييد ” آنت درد شديدي در معده اش حس کرد از اين خيانت که کريستينا به او نزديک مي شود و لبخند مليحي به رويش مي زند. او به سختي نفس کشيد و سعي کرد خودش را آرام کند که با خشم فروخورده بگويد :” اميدوارم حالا خوشحال باشي که خودت را مثل يک دوست جا زدي”.
افعال معلوم داستان
تا جايي که مي‌توانيد سرزندگي بيشتري به داستان‌تان بدهيد. براي اين کار، فعل‌ها را به صورت معلوم در داستان‌تان استفاده کنيد. به جاي گفتن” گل‌ها به وسيله‌ي مانا جمع شد”، بگوييد ” مانا گل ها را جمع کرد”.
داستانتان را زنده کنيد
در زندگي بخشيدن به داستان تان، آوردن ديالوگ مهم است. از ديالوگ فقط براي برجسته کردن شخصيت‌ها استفاده نکنيد. از آن براي باز کردن هويت شخصيت براي خواننده سود ببريد. به صورت نقل مستقيم از آن استفاده کنيد؛ مانند”برو آن جا!” به جاي اين که غير مستقيم بگوييد:”دختر به او گفت که برود آن جا”.
مرجعي را دم دست داشته باشيد
يک مرجع خوب مانند فرهنگ نامه يا لغت نامه در آفرينش داستان خوب، حياتي است. مي‌توانيد از آن ها براي چک کردن هجي کلمه‌ها استفاده کنيد و واژه هايي را پيدا کنيد که با متن شما همخواني بيشتري دارند. به جاي استفاده از يک جمله يا پاراگراف بلند مي‌توانيد از يک يا چند کلمه براي آرايه‌ي چيزي که مي‌خواهيد بيان کنيد استفاده کنيد. اغلب اوقات يک واژه تاثير بيشتري از يک پاراگراف کامل يا زبان گزاف دارد.
اطلاعات کسب کنيد
براي نوشتن داستان و طراحي شخصيت ها، داشتن اطلاعاتي در مورد مکان ها، اقوام، آداب و رسوم، گويش،نوع معماري و حتي علوم انساني به شما کمک خواهد کرد. رفتن به مسافرت و در ذهن سپردن مناظر طبيعي نيز ياري گر است.
پايان بندي
پايان بندي ها مانند سورتمه سواري خطرناک است. براي پايان بندي خوب، توصيه مي‌شود کمي پيچ و خم اضافه کنيد. پايان بندي تان را بي‌نظير کنيد اما تن به پايان بندي سرسري ندهيد. سعي کنيد رضايت بخش باشد اما خيلي قابل پيش بيني نباشد. به ياد داشته باشيد که کوتاه باشد اما دقيق و پويا تا خواننده با حس هم‌آوايي بماند. پايان‌بندي شما همه چيز از آغاز تا پايان را خاتمه مي‌دهد.
ويرايش و بازخواني کنيد
بعد از آن که آخرين کلمه هاي داستان تان را هم در آورديد، زمان شروع چرخه ي ويرايش است. با دقت به اثرتان وارد شويد و تمام اشتباهات را با توجه به ساختار جمله، کاربرد کلمه، قالب، نقطه گذاري، ديکته، هجي، دستور زبان و بررسي توصيفي درست کنيد. کلمه ها، عبارت‌ها و حتي پاراگراف‌هايي که به نظر نمي‌رسد در عناصر اصلي داستان شرکت داشته باشند را پاک کنيد. بعد از اين کارها بگذاريد براي چند روز يا حتي چند هفته کناري بماند و بعد دوباره آن را ويرايش کنيد. در فرصت هاي مختلفي داستان‌تان را دوباره بخوانيد. اين کار به شما امکان مي دهد موارد مختلفي را که مي خواهيد تغيير دهيد تا داستان شما در بهترين حالت اش جلوه کند‌، ببينيد.
دوستان خود را دعوت به نقد کنيد
اجازه بدهيد دوستان‌تان کار شما را بخوانند. ممکن است اشتباهاتي که از ديد شما پوشيده مانده را تشخيص بدهند. مثلا، بعضي از کلمه‌ها يا سطرها که شما خيلي دوست‌شان داريد، آن ها را سر در گم مي‌کند. در اين مورد بايد براي تغيير يا حذف کامل آن تصميم بگيريد.
نکات و هشدارها
به ياد داشته باشيد که شما نمي نويسيد چون، بايد، بنويسيد بلکه مي نويسيد چون، مي خواهيد، که بنويسيد.

نظر شما

ویدیو مرتبط :
داستان ترسناک - داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق فتاده